این خبرگزاری نوشت:
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، موفق به کاری شده که شاید اصلا قصدش را نداشته است: از خود آمریکا به عنوان میزبان مجمع عمومی سازمان ملل که بگذریم، هیچ کشور دیگری به اندازه ایران به صدر خبرها راه نیافته است.
هفتاد و سومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد به مراسمی نیابتی برای یکی از بزرگترین مناقشههای سیاست بین المللی تبدیل شد؛ ایالات متحده آمریکا علیه ایران، غرب مسیحی در برابر شرق اسلامی، تجمل پر خرج در برابر نمایش تواضع، صادرکننده نفت علیه صادرکننده نفت، دونالد ترامپ علیه حسن روحانی.
مناقشه با ایران به مهمترین بغرنج سیاست خارجی ترامپ تبدیل شده و متناسب با آن نیز توپخانه آمریکاییها در نیویورک به راه افتاده است. ایران به عنوان بخش اصلی نطق ترامپ در سازمان ملل، موضوع مهم نشست شورای امنیت به ریاست او نیز خواهد بود. جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، در نشست “اتحاد علیه ایران اتمی” نیز در حمله به ایران سنگ تمام گذشتند. جمعه آینده نیز وزارت خارجه آمریکا بار دیگر به موضوع حقوق بشر در ایران خواهد پرداخت.
قطعی به نظر میرسد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز در جریان نطق روز پنجشنبه خود بخش قابل توجهی از زمان خود را به ایران اختصاص دهد، زیرا اسرائیل یکی از معدود حامیان سیاست افراطی مقابلهجویانه ترامپ در برابر ایران در میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل است. آمریکا میتواند، برخلاف مؤتلفان اروپاییاش، روی اسرائیل و عربستان سعودی حساب کند.
فدریکا موگرینی، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اندکزمانی پیش از مجمع عمومی سازمان ملل دیداری میان باقیماندگان در برجام با ایران را ترتیب داد. قرار است یک ساز و کار ویژه مالی و بانکی دستکم از تأثیر تحریمهای آمریکا بر آنهایی که با ایران معامله میکنند، جلوگیری کند. زمانی که موگرینی از این تصمیم خبر داد، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در کنار او ایستاده بود؛ دستکم میتوان تفسیر کرد که این تصویر، همچون فراخواندن ایران و ایستادگی در برابر آمریکا، در خدمت رهبری تهران بود. در هر حال “انزوا” آنگونه که ترامپ از مؤتلفان خود میخواهد، جلوه دیگری دارد.
اروپاییها، با باور به توافق اتمی و تأثیر چشمگیر آن بر ایران، در برابر چالشی جدی قرار گرفتهاند. با وجود اینکه آنها خواستار حفظ برجام و حاضر به تلاش بسیار برای آن هستند، اما پنهان هم نمیکنند که تمامی نگرانیها و انتقادهای آمریکا در مورد ایران، گرچه بعضا میتواند غلوآمیز باشد، ناموجه هم نیست.
مایک پومپئو روز گذشته آشکارا نشان داد که ارزشی برای رفتار اروپاییها در قبال ایران قائل نیست. وزیر خارجه آمریکا درباره مواضع اتحادیه اروپا در مورد ایران گفت: «این یکی از غیرسازندهترین تدابیر قابل تصور برای امنیت و صلح منطقهای و جهانی است.»
جان بولتون حتی آشکارا تهدید کرد که ایران و حامیانش چنانچه رفتار خود را تغییر ندهند با پیامدهای جدی روبهرو خواهند شد: “بگذارید پیامم صریح باشد: شما را زیر نظر داریم و سراغتان خواهیم آمد.”
این اظهارات برای برخی ناظران شبیه ادبیات جنگ است.
جمال عبدی، از شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) یکی از گروههای لابیگر برای روابط ایران و ایالات متحده، میگوید، گرچه ترامپ ادعای حُسن روابط دارد، اما با وعده تحریمهای جدید و خواست انزوای ایران، عملا هر چه بیشتر ایالات متحده را به مسیر جنگ کشانده است.
ترامپ با سیاست فشار بر تهران واقعا هم به گسترش مناقشه دامن میزند. بیش از ۵۰ مقام سیاسی، امنیتی، نظامی و دیپلماتیک پیشین آمریکایی و از جمله مادلین آلبرایت، وزیر خارجه اسبق ایالات متحده، نامهای انباشته از نگرانی در مورد ایران منتشر کردهاند. به گفته این افراد، خروج از توافق اتمی با ایران به هیچ وجه منفعتی استراتژیک به همراه نداشته است. در این نامه آمده است که خروج از برجام راه را بر دیپلماسی و تلاش برای وادار کردن ایران به اجرای خواستهای آمریکا بسته و تنها دو گزینه را در برابر جمهوری اسلامی قرار داده است: «تسلیم یا جنگ».