در تمامی گامهای مختلف انقلاب اسلامی چه در دوران نهضت، انقلاب و نظامسازی و چه در دولتسازی، جامعهسازی و تمدنسازی، این اراده مردم بود و هست که عامل رخداد و به ثمر نشستن این مراحل است.
، در تمامی گامهای مختلف انقلاب اسلامی چه در دوران نهضت، انقلاب و نظامسازی و چه در دولتسازی، جامعهسازی و تمدنسازی، این اراده مردم بود و هست که عامل رخداد و به ثمر نشستن این مراحل است.
یکی از خصایص فکر رهبران انقلاب اسلامی
یکی از خصایص فکر امامین انقلاب اسلامی، محوری بودن اراده و خواست مردم در تمامی رخدادهای مربوط به انقلاب اسلامی است و هنر این ۲ امام استفاده از این اراده برای تحقق و اجرای دین در بستر جامعه است. در تمامی گامهای مختلف انقلاب اسلامی چه در دوران نهضت، انقلاب و نظامسازی و چه در دولتسازی، جامعهسازی و تمدنسازی، این اراده مردم بود و هست که عامل رخداد و به ثمر نشستن این مراحل است. این مردم بودند که تلاش کردند، هزینه دادند و حکومت سیاه پهلوی را کنار زدند و از ثمره آن یعنی انقلاب اسلامی استفاده میکنند. همین عامل یعنی اراده مردم که انقلاب را رقم زد و جمهوری اسلامی را تثبیت کرد، موجب عبور از گامهای مختلف انقلاب اسلامی نیز میشود.
در هر مرحله از مراحل پیشرفت ملی، این اراده و خواست مردم یک نوع جلوه و تجلی خاص خود را دارد که در نهایت موجب تثبیت آن مرحله و عبور از آن میشود. ویژگی حرکتی یک ملت قیام کرده این است که همواره از وضع موجود ناراضی است و در حال تلاش برای بهبود آن است. لذا این ملت همواره در حال خودسازی برای رفع موانع و فراهم آوردن شرایطی بهتر است. این موانع میتوانند درونی و بیرونی باشند.مردمی که قصد حرکت دارند، در نهایت این موانع را از میان خواهند برد. از میان بردن موانع ملی همان خودسازی است که در مقیاس یک ملت رخ میدهد.
مردم رفتاری اسلامی را از سازمانهای مختلف طلب میکنند
با یک نگاه اجمالی به دوران انقلاب و رهبری امام (ره) میبینیم که خواست جمعی مردم و هدایتهای امام حول محور انقلاب و رخ دادن انقلاب، یعنی تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مردمسالاری بوده است. قبل از رخ دادن انقلاب، گفتمان حاکم بر جامعه حول انقلاب بوده و هدفی جز ساقط کردن حکومت وقت نبوده است. پس از آن نیز یعنی در دوران ۱۰ ساله رهبری امام، شاهد این هستیم که گفتمان جامعه و هدایتهای امام، حول محور نظام سازی یعنی ایجاد و تثبیت ساختارهای نظام و تنظیم روابط بین آنها و همچنین تعیین ویژگیهای هر یک از آنها است که این راهبردها در گام نظامسازی قرار دارد. در واقع جامعه اسلامی در آن دوران، از مرحلهی انقلاب اسلامی عبور کرده بود و در مرحله نظامسازی بوده است.
کار اصلی که حضرت امام (ره) در این ۲ مرحله از انقلاب میکردند، هدایت اراده مردم برای به تحقق پیوستن انقلاب اسلامی و بعد از آن تثبیت ساختارهای مختلف نظام اسلامی بوده است. در واقع حضرت امام با هدایت اراده ملی برای رفع موانع درونی و بیرونی، موجب خودسازی ملی مردم در بستر انقلاب اسلامی شد و چون انقلاب اسلامی چیزی جز خواست مردم نیست، انقلاب اسلامی نیز تثبیت شد و پیشرفت کرد. سطح انتظارات مردم پس از عبور از هر مرحله، از خود و انقلاب خود بالاتر میرود و لذا بروز رفتارهایی کمتر از آن انتظارات مورد پذیرش آنها نیست.
مردم رفتاری اسلامی را از سازمانهای مختلف طلب میکنند. این مطالبهگری و بالا رفتن انتظارات از خود و رفتارهای خود، همان مشارطه و مراقبه فکری-اخلاقی در مقیاس ملی است.
با یک نگاه اجمالی به دوران فعلی و گفتمان موجود در جامعه متوجه این مسأله میشویم که گفتمان فعلی جامعه و تشخیص جامعه برای از میان بردن موانع پیشرفت، انقلابی جدید و از میان بردن جمهوری اسلامی و تغییر ساختارهای آن نیست، بلکه راه پیشرفت را در اصلاح کیفی سازمانهای موجود در نظام اسلامی میدانند. بر سر هر بحث و مجلسی که نظری میاندازیم، بحث بر سر نحوه عملکرد و راههای بهبود عملکرد سازمانهای درون نظام است. به عنوان مثال گفتمان جامعه حول محور قوه قضائیه، وزارتخانههای دولتی، سپاه، ارتش، آموزشوپرورش، دانشگاهها، مجلس شورای اسلامی، شهرداریها و بسیاری از سازمانهای مختلف موجود در انقلاب اسلامی که آن را دولت اسلامی مینامیم، است.
اگر دولت اسلامی حداقلها را رعایت نکند مقبولیتش کاهش پیدا میکند
این مسأله بدین معنی است که مردم موانع برای پیشرفت به مراحل بعدی را حرکتهای زیکزاکی و بدون نقشه دولت اسلامی میدانند، به همین دلیل یک انتظار عمومی در مردم برای رعایت یک سری حداقلهایی توسط سازمانهای مختلف موجود در کشور وجود دارد. در واقع مردم رفتاری اسلامی را از سازمانهای مختلف طلب میکنند. این مطالبهگری و بالا رفتن انتظارات از خود و رفتارهای خود، همان مشارطه و مراقبه فکری-اخلاقی در مقیاس ملی است. تعیین حداقلهای رفتاری و عدم پذیرش مواردی کمتر از آن حداقلها توسط مردم برای دولت اسلامی تعریف میشود و اگر دولت اسلامی حداقلها را رعایت نکند مقبولیتش کاهش پیدا میکند تا جایی که مردم آن را کنار خواهند گذاشت.
تجربه برجام نشان داد که اعتماد بیحد و حصر به غرب، حاصلی جز عقب ماندگی چندین ساله برای کشور ندارد و مردم دیگر رخدادهایی اینگونه را نمیپذیرند. به عنوان مثال، حال که چند سال از توافق نامه برجام گذشته است و دولتهای غربی به هیچ کدام از تعهدهای خود عمل نکردهاند، مردم یک تجربه جدیدی را جلوی چشم خود دارند. این تجربه نشان داد که اعتماد بیحدوحصر به غرب، حاصلی جز عقبماندگی چندین ساله برای کشور ندارد. این مسأله تبدیل به یک خصیصه درونی ملت شده است و اگر باز هم کسی بیاید و تنها راه پیشرفت کشور را ارتباط با غرب تلقی کند، مردم او را نمی پذیرند، و این تجربه باعث یک خودسازی درونی و تعیین حداقل هایی برای دولت اسلامی مورد نظر مردم شده است. خودسازی به خصوصی که در این مورد در مقیاس ملی رخ داده است، همان توجه به توانمندیهای داخلی و ایستادگی بر روی قدرت برآمده از مردم است و نه درخواست کمک از دیگران برای پیشرفت. مردم دیگر حاضر به پذیرش تفکرهایی غیر از حداقلهای تعریفشده توسط خود را ندارند.
مردم چهارچوبهایی را برای دولت اسلامی در نظر دارند
حال در سال ۱۳۹۸ جمهوری اسلامی ایران در گام دولتسازی اسلامی قرار دارد. مردم چهارچوبهایی را برای دولت اسلامی در نظر دارند که این مسأله نشان از رشد و خودسازی مردم دارد که دیگر حاضر به پذیرش تفکرهایی غیر از حداقلهای تعریفشده توسط خود را ندارند. لذا دولت سازی اسلامی نماد رشد و خودسازی ملی مردم ایران است. دولت اسلامی گام سوم انقلاب اسلامی در راه رسیدن به تمدن اسلامی است. رهبر معظم انقلاب در انتهای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، مواردی را تحت عنوان توصیهها ذکر کردند که میتوان گفت، اینها حداقلهایی هستند برای دولت اسلامی. این توصیهها نشان از حداقلهای فکری و رفتاری دولتهایی است که در نظام جمهوری اسلامی بر مسند کار قرار میگیرند. مردم با مطالبه این موارد، موجب حرکت دولت اسلامی بر آمده از مردم به سمت کسب این توصیهها میشوند که در واقع این موارد در خود مردم ایجاد میشود. مردم با مشارطه این توصیهها و همچنین مراقبه از آنها موجب تثبیت این ویژگی و دفع رذایل فکری و رفتاری که در مقابل اینها قرار دارد میشوند و در نهایت از این مرحله عبور میکنند.