ماهیت نهضت انبیاء علیهم السّلام
پیامبران، برگزیدگان خاص الهی برای انجام ماموریت مهم تبیین حق و حاکمیت بخشیدن به آن هستند و نویسنده برای بررسی ماموریت مهم و نهضت مستمر پیامبران در درس اول، ابتدا به تبیین حق و باطل و مشخص کردن مظاهر آن پرداخته و سپس به اختلاط حق و باطل در عالم ماده اشاره کرده است. به باور وی، با توجه به این اختلاط است که بشر محتاج هدایت میگردد و با توجه به ناتوانیعقل از تبیین همه حقایق، چشم به راه هدایتگر آسمانی مانده و پیامبران برای تبیین حق مبعوث میشوند.
وی معتقد است که کلمه «توحید» درخت تناور، مبارک و پرثمر طیبات بوده و شرک و کفر، درخت ناپاکی وام الخبائثاند و همه پلیدیها، ثمر و نتیجه آن میباشند و در واقع، پیامبران شناساننده این دو درخت میباشند. ایشان برای پروراندن درخت طیب توحید در زمینه وجود انسانها و ریشه کن کردن بوته پلید شرک از آن مبعوث شدهاند و در این راستا، استکبار و طاغوت ستیزی بارزترین وجه سیره آنان است.
وی قیام انبیا را داری دو جنبه میداند:
۱- قیام برای ابلاغ وحی و دعوت انسانها به توحید، مکارم اخلاق و عمل صالح و نهی کردن آنان از شرک و رذائل اخلاقی و عملی.
۲- مبارزه ضد استکباری و به دست گرفتن رهبری مبارزه برای تحقق بخشیدن به توحید و عدالت و ریشه کن ساختن حاکمیت جهل،خرافه و طاغوت.
در پایان، نقش مردم در مبازرات انبیا، با توجه به دو جنبه فوق، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
در درس دوم، لزوم تاسیس نظام اسلامی، بحث شده است. بشر ناچار از زندگی اجتماعی است و زندگی اجتماعی نیز باید تحت قوانین و مقرراتی مشخص اداره شود. از سوی دیگر خداوند، انسان را جانشین و نماینده خود در زمین قرار داده است. نویسنده از این مقدمات، دو نکته برداشت کرده است:
۱- پیدایش انسان توام با فرمان روایی و حکومت بوده است.
۲- خلیفه و رهبر جامعه باید از سوی خداوند تعیین شود.
نویسنده با استفاده از آیات، در پی اثبات آن است که در جوامعی که نظام و حاکم، الهی نباشد، طاغوت حاکم میشود و نظام طاغوتی، مردم را به تاریکی و بدبختی میکشاند.
وی معتقد است جرقههای نخستین تمدن بشری از سوی پیامبران و در میان دینداران زده شد و در همین راستا بود که پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآلهوسلّم پس از هجرت به مدینه، حکومتی همه جانبه تشکیل داد و هر سازمان و تشکیلاتی که در اداره مملکت لازم بود، تاسیس کرد از جمله: نهادهای سیاسی و اداری، تشکیلات قضایی، امور لشکری، آموزش و پرورش، سازمان اقتصادی و وضع قوانین و مقرارت.
نویسنده از منظر اندیشه اسلامی، پس از قوانین الهی و رهبری صالح، مردم را رکن سوم نظام اسلامی دانسته و معتقد است «قیام و اقدام مردمی»، از اهداف نهایی نظام دینی محسوب میشوند و در نهایت چنین نتیجه گیری میکند که در نظام اسلامی، کلیه افرادی که در ادارات، کارخانهها، مراکز آموزشی، نهادها، ارگانها، نیروهای نظامی و شهر و روستا زندگی میکنند، باید نسبت به وطن اسلامی و هم کیشان خود احساس مسؤولیت کنند.
درس سوم به بررسی مفهوم واژه «ارتجاع» و تفکیک بین نهضتهای حق طلب و حرکتهای ارتجاعی اختصاص یافته است.
به اعتقاد نویسنده با توجه به این که بعد از هر انقلاب و نهضتی، ظهور ارتجاع مورد انتظار است، قرآن و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نسبت به این مساله حساسیت ویژه نشان داده و مسلمانان را از اینکه مبادا دوباره به قهقرا برگردند، هشدار دادهاند. با این حال، با نگاهی به صدر اسلام، حرکت ارتجاعی و بازگشت به فرهنگ طاغوتی و جاهلی را با همه هشدارها، بعد از وفات پیامبرصلیاللهعلیهوآلهوسلّم به وضوح میبینیم.
ایمان سطحی عموم، فرد محوری و ضعف دشمن شناسی، از جمله عواملی که نویسنده آنها را جزء زمینههای پیشرفت حرکتهای ارتجاعی دانسته و در پایان، راه کارهایی را برای مبارزه با این گونه حرکتها، پیشنهاد نموده است از جمله: تعمیق بینش و باور عمومی، ترویج آرمان گرایی به جای فرد محوری، برخورد با سستی و قصور رهبران.