Print Friendly, PDF & Email

بررسی این مسئله که چرا پذیرش قطع نامه و آتش بس با عراق، در دستور کار سیاسی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت، نیازمند شناخت دقیق اهداف و انتظارات نظام اسلامی و حضرت امام(ره) از دفاع مقدس در مقابل تهاجم نظامی دشمن و موضع گیری های کلان و بلند مدت وی درباره جنگ تحمیلی و بالاخره شرایطی است که منجر به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران شد.

اهداف نظام اسلامی از دفاع مقدس

هر چند شروع جنگ تحمیلی به هیچ وجه با خواست و اراده نظام اسلامی ایران نبود، اما بعد از آغاز آن، وضعیتی به وجود آمد که نظام انقلابی ایران به عنوان کانون و منادی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله و تنها سنگر پیکار با امپریالیسم و استبکار جهانی و امیدبخش مستضعفان جهان و نهضت های آزادیبخش، باید مردانه و با تمام قوا در مقابل این تهاجم نظامی ایستادگی می کرد و با دادن درس سختی به متجاوزین و حامیان آنها و احقاق کامل حقوق ایران، درس ایستادگی و مقاومت تا پیروزی را به تمامی ملت های مورد ستم و نهضت های آزادی بخش جهان، می آموخت.

در واقع، نظام اسلامی علاوه بر مقاصد مادی، مانند بیرون راندن متجاوزین از خاک ایران، محکومیت متجاوز، پرداخت غرامت و …، اهداف معنوی بسیار بالاتری از تداوم دفاع مقدس تعقیب می کرد که این اهداف، برگرفته از اصول و مبانی اسلامی بود. از این رو، دفاع مقدس، نه یک جنگ معمولی بین دو دولت، بلکه جنگی سرنوشت ساز بین جهان کفر با جهان اسلام بود که می بایست تا پیروزی قاطع جبهه اسلام و تسلیم استکبار جهانی و رفع فتنه، تداوم می یافت. بر این اساس، حضرت امام(ره) به صورت مرتب بر تداوم جنگ تا تأمین اهداف مشروع نظام اسلامی تأکید می کرد و می گفت: «اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما همچنان ایستاده ایم».

جنگ تحمیلی، زمانی شروع شد که ایران اسلامی به دلیل وقوع انقلاب، حوادث و مشکلات داخلی و بین المللی، به هیچ وجه آماده درگیر شدن در این جنگ گسترده نبود. در این صورت، تنها راه منطقی، دفاع با قدرت علیه متجاوز و بیرون راندن و تنبیه آن و حصول اطمینان از عدم تجاوز دیگر بود. این، هدف ایران در طول جنگ تحمیلی بود که با وجود هزینه های زیاد جنگ، تا آخرین روز آن تعقیب شد.

چرا جنگ تمام نشد؟

نکته دیگری که در این زمینه مطرح است، ادامه جنگ، پس از بازپس گیری خرمشهر است و این که چرا در همان زمان، صلح یا آتش بس پذیرفته نشد؟ به نظر می رسد که بتوان دلایل زیر را برای این مسئله بیان کرد:

۱٫ از همان آغاز که جنگ تحمیلی بر علیه ایران آغاز شد، تنها راه منطقی، دفاع با قدرت علیه متجاوز و بیرون راندن و تنبیه متجاوز و حصول اطمینان از عدم تجاوز مجدد او بود. با فتح خرمشهر، ما توانستیم قسمت های عمده ای از خاک کشور عزیزمان را از عراق پس بگیریم؛ اما شرایط بین المللی و منطقه ای و سیاست های عراق، حاکی از این بود که تمام علل و عواملی که در شروع جنگ توسط عراق نقش داشتند، هنوز باقی هستند و مطرح نمودن صلح توسط عراق و فشار علیه ایران برای پذیرش آن، تنها نیرنگی برای خروج عراق از وضعیت پیش آمده بوده است.

۲٫ بعد از فتح خرمشهر، تلاش های زیادی در مجامع بین المللی و برخی کشورهای همسایه برای متوقف نمودن پیشروی ایران به داخل خاک عراق و جلوگیری از شکست کامل ارتش متلاشی شده رژیم بعث صورت گرفت؛ ولی همچنان که گفته شد این تلاش ها تنها برای خروج از بن بست پیش آمده بود؛ زیرا آنان هیچ گونه روش حقوقی مطمئنی را برای دست یابی به صلحی همه جانبه ارائه ندادند.

قطع نامه ۵۱۴ شورای امنیت، طوری طراحی شده بود که خواسته های مشروع ایران را در بر نداشت و به عبارت دیگر، شورای امنیت نشان داد که آنها در صدد مدیریت بحران می باشد و نه حل آن؛ ولی در پایان جنگ، مجامع بین المللی با مشاهده قدرت اعجازآمیز رزمندگان اسلام در گرفتن دژ تسخیرناپذیر «فاو»، عزم راسخ بر پایان جنگ داشتند و به ناچار، قطع نامه ۵۹۸ را به نحوی تدوین کردند که دربرگیرنده برخی از خواسته های مشروع ایران بود. بنابراین، موفقیت های رزمندگان پس از فتح خرمشهر تا ورود به «فاو»، تنها عامل به رسمیت شناختن حقوق ایران و صدور قطع نامه ۵۹۸ بوده است.

۳٫ از آن جا که بعد از فتح خرمشهر، هنوز بخش هایی از خاک ایران در دست عراق بود، لازم بود که ما نیز بخش هایی از عراق را در دست داشته باشیم تا در موقع مذاکره، با دست پر حاضر باشیم.

۴٫ از دلایل دیگر داخل شدن نیروهای ایران به خاک عراق، خارج ساختن شهرهای آبادان و خرمشهر از تیررس توپخانه عراق و فراهم کردن زمینه بازگشت مردم به این شهرها بود.

۵٫ جلوگیری از استمرار حملات نظامی عراق از دریا و هوا؛ زیرا گرچه نیروی زمینی عراق در زمین متوقف و به عقب رانده شده بود، ولی حملات عراق در دریا و هوا ادامه داشت.

۶٫ قوی بودن این احتمال که با فشار به صدام، زمینه سرنگونی او و نجات مردم عراق و ایران از دست این حکومت تبهکار فراهم گردد.

۷٫ عدم اطمینان به حکومت بعث عراق و شخص صدام؛ همچنان که این موضوع در آخر جنگ هم ثابت شد؛ زیرا زمانی که ایران آتش بس و قطع نامه ۵۹۸ را پذیرفت، عراق به دلیل قدرت گرفتن نیروهای نظامی اش، دوباره بخش هایی از سرزمین ایران را به اشغال خود درآورد.

در واقع می توان گفت که پس از فتح خرمشهر، شرایط برای پایان جنگ مهیا نبود و بعد از بازپس گیری خرمشهر، منطقه با حمله اسرائیل به جنوب لبنان روبه رو شد و وقفه ای در ادامه جنگ پیش آمد و نیروهای ایران متوجه جنوب لبنان بودند و زمانی که احساس شد فتح خرمشهر به تنهایی برای ریشه کن کردن تجاوز و به دست آوردن حقوق ایران کافی نیست، شعار ادامه عملیات و دفاع تا تنبیه متجاوز و ریشه کردن تجاوز مطرح شد.

پایان جنگ

بررسی علل و عوامل پایان جنگ، نشان می دهد که هر چند ویژگی های روانی و شخصیتی صدام هنوز موجود بود – چنان که در حمله به کویت دوباره بروز کرد – ولی شرایط بین المللی و منطقه ای، دیگر به هیچ وجه موافق ادامه جنگ نبود و علاوه بر این در قطع نامه ۵۹۸ شورای امنیت، بسیاری از خواسته های مشروع و بر حق جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود و اعضای شورای امنیت، عزم خود را بر پایان یافتن جنگ نمایان ساختند.

در این جا به صورت اختصار، به بعضی از مهم ترین زمینه های آن اشاره می شود:

در سال های پایانی جنگ، جهان از پیروزی های نظامی ایران احساس خطر و نگرانی می کرد و شرایط نظامی و سیاسی، به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده بود و اینک در کارنامه نظامی ایران، نقاط درخشانی همچون بازپس گیری خرمشهر، تصرف جزایر مجنون، فتح فاو و نقاطی از کردستان عراق به چشم می خورد. در عرصه سیاسی نیز جمهوری اسلامی ایران، تقریبا یکه و تنها موفق شده بود، دوبار تلاش عراق برای ریاست بر جنبش غیرمتعهدها را خنثی سازد و با برنامه ها و اقدامات تبلیغی – سیاسی خود، حقیقت متجاوز بودن عراق و واقعیت تساهل و تسامح جهانی را نشان دهد. از این رو، ادامه جنگ و نزاع به خصوص در ماه های آخر – که حمله به نفتکش ها صورت می گرفت و موجب مختل شدن امنیت خلیج فارس بود – به ضرر برخی قدرت های بزرگ بود و از سوی دیگر، پیروزی های نهایی ایران در جنگ و محقق شدن شعارها و آرمان های ایران در مورد عراق، نشانه شکست کامل سیاست های غرب در حمایت از عراق به شمار می آمد. از این رو، کشورهای حامی عراق به وحشت افتادند و خود عراق نیز، بعد از سال ها جنگ و متحمل شدن شکست های پی در پی، دریافته بود که در آن شرایط، نه تنها امکان پیروزی بر ایران را ندارد، بلکه باید به هر ترتیب ممکن و با تمسک به هر وسیله ای، از شکست خود جلوگیری کند و به جنگ و تجاوز پایان دهد.

در چنین فضایی و پس از یأس قدرت های بزرگ از شکست ایران، آنان قطع نامه ۵۹۸ را که بر خلاف قطع نامه های پیشین، تا اندازه ای متضمن نظریات و حقوق مسلّم ایران بود، به تصویب رساندند؛ اما این قطع نامه با وجود نقاط مثبت خود، دارای نقاط ضعف و ابهامات زیادی بود.۱ و تردیدهایی را در پذیرش این قطع نامه از سوی ایران به وجود آورده بود. از این رو، قدرت های بزرگ که مصمم بر پایان جنگ بودند، فشارهای نظامی و سیاسی زیادی را برای قبول قطع نامه، به ایران وارد آوردند. برخی از این فشارها، عبارت بودند از:

۱٫ دخالت مستقیم آمریکا در جنگ و حمله به هواپیمای مسافربری ایران. ۲٫ تشدید حملات و حضور آمریکا در خلیج فارس. ۳٫ بمباران سکوهای نفتی ایران. ۴٫ بمباران شیمیایی مناطق مسکونی و جبهه ها از سوی عراق. سرانجام بر اثر این عوامل، ایران تصمیم به پذیرش قطع نامه ۵۹۸ و قبول آتش بس گرفت؛ البته قبول آن در چنین شرایطی، به گفته امام(ره)، به منزله نوشیدن جام زهر بود.

مقاومت و دفاع بی نظیر ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی، در مقابل هجوم قدرت های بزرگ، با وجود همه مشکلات و ناملایمات، انقلاب نوپای اسلامی را بیمه و بسیاری از حقوق مسلّم ایران را تأمین و نیز استقلال و تمامیت ارضی کشور را تضمین کرد و به مظلومان و مستضعفان جهان، درس مقاومت در مقابل استکبار جهانی را آموخت.

پذیرش قطع نامه ۵۹۸، جام زهر

مقاومت، ایستادگی و پیروزی های مکرر ایران در جبهه های نبرد، در طول سال های جنگ، به هیچ وجه خوشایند استکبار جهانی نبود. از این رو، در ماه های آخر جنگ، حمایت جهانی از عراق به اوج رسید و آمریکایی ها عملا و به طور مستقیم، وارد صحنه شدند. سکوهای نفتی ما را بمباران می کردند و با هدایت هواپیماهای عراقی بمباران نفت کش ها را تسهیل می کردند و هواپیمای مسافربری ایران را مستقیما منهدم کردند. فرانسوی ها نیز هواپیماهای پیشرفته سوپر اتاندارد و میراژ ۲۰۰۰ در اختیار عراق گذاشتند و روس ها نیز مدرن ترین هواپیماهای جنگنده و دورپرداز و بلند پرواز و … را به عراق ارسال کردند. کویت و عربستان، سیل دلارهای خود را به عراق روانه ساختند. آلمانی ها مواد لازم برای سلاح شیمیایی در اخیتار عراق می گذاشتند. با این امکانات، عراق به طور وسیع، مناطق مسکونی و جبهه ها را بمباران شیمیایی می کرد و مجامع بین المللی، با سکوت خود، این جنایات را تأیید می کردند.

در نتیجه، جنگ از حالت طبیعی خود خارج و به یک نسل کُشی گسترده و بدون هیچ گونه ملاحظات اخلاقی، انسانی، حقوقی و… تبدیل شده بود.۲ از سوی دیگر، تحریم های همه جانبه و شدید بین المللی، فشارهای بسیار زیادی در زمینه اقتصادی، نظامی و … بر مردم و مسئولین ایران وارد می کرد:

در چنین شرایطی، حضرت امام(ره) با مشورت مسئولین نظام و کارشناسان، مصلحت نظام اسلامی را در پذیرش قطع نامه ۵۹۸ و قبول آتش بس دید. از این رو، با وجود آرمان ها و اهداف کلان و بلند مدتی که از تداوم دفاع مقدس داشت، قطع نامه را پذیرفت؛ اما موضع گیری جدید، به هیچ وجه با روحیات و انتظارات مردم ایران و به ویژه رزمندگان و خانواده های شهدا و ایثارگران هماهنگی نداشت و آنان انتظار چنین چرخش ناگهانی را نداشتند و افزون بر این، این موضع گیری، می توانست تأثیر منفی بر حرکت های انقلابی و نهضت های آزادی بخش جهان نیز داشته باشد.

طبیعی است که در چنین شرایطی، پذیرش قطع نامه و آتش بس، به مثابه نوشیدن جام زهر برای حضرت امام(ره) بود که او تنها به خاطر رضای خداوند، حفظ اسلام و مصالح نظام اسلامی، آن را با جان و دل پذیرا شد. در پیام تاریخی امام در مورد پذیرش قطع نامه چنین آمده است:

«… قبول این مسئله برای من، از زهر کشنده تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او، این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آن چه موجب این امر شد، تکلیف الهی ام بود. شما می دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز، فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کرده ام».

اقدام خالصانه حضرت امام(ره) هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت، شرایط را به نفع نظام اسلامی رقم زد؛ زیرا این موضع ناگهانی که به هیچ مورد انتظار دشمنان نبود، یک باره دشمن را به موضع انفعالی کشاند و در حالی که او از «ماشین جنگی» برتر و حمایت همه جانبه بین المللی برخوردار بود، با قبول قطع نامه از سوی ایران و حضور گسترده و بی نظیر مردم در جبهه ها، پس از نبردی یک ماهه، شکست را پذیرفت و به قبول قطع نامه گردن نهاد و از سوی دیگر، باعث شد تا شعار صلح طلبی را از دست دشمنان گرفته شود و آنان کاملاً خلع سلاح شوند و با حمله عراق به کویت و شکل گیری ائتلاف بین المللی علیه عراق، حقانیت ایران در جنگ تحمیلی برای همگان آشکار و دولت عراق به عنوان متجاوز شناخته شود.

برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به کتاب های زیر، مراجعه نمایید:

۱٫ جنگ تحمیلی (مجموعه مقالات).

۲٫ تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، علی اکبر ولایتی.

۳٫ آغاز تا پایان، سیری در جنگ ایران و عراق، محمد درودیان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه.

۴٫ پس از بحران، هاشمی رفسنجانی کارنامه و خاطرات.

۵٫ پاسخ به ابهامات، علیرضا لطف الله زادگان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ.

پی نوشت:

۱٫ علی اکبر ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۲۴۳٫

۲٫ سیدعلی نبی لوحی، امام خمینی، دفاع مقدس، ص ۴۰۸٫

Your Computer Might Be At Risk!

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet