Print Friendly, PDF & Email

فداکاری جوانان شما اسلام را در دنیا زنده کرد

فداکاری جوانان شما اسلام را در دنیا زنده کرد

عزیزان من، پدران شهدا، مادران شهدا، که دسته های گل پروریده ی در دامان خودتان را در راه خدا دادید و پرپر شدن آنها را تحمل کردید! جوانان عزیز جانباز، که در اول جوانی، سلامت خودتان را برای خدا و در راه خدا تقدیم کردید! همسران شهدا، فرزندان شهدا، که مصایب مشکل را تحمل کردید! من این حقیقت را به شما عرض کنم که اگر این معجزه اتفاق نیفتاده بود، اگر جوانان و نورچشمان شما این طور مجذوب حق به سمت مقتل خودشان نمی رفتند و فداکاری نمی کردند، امروز از اسلام در دنیا خبری نبود؛ که هدف استکبار هم این بود. اگر می بینید که امروز در دنیا پرچم اسلام بلند است؛ اگر می بینید که ملت‌های مسلمان احساس شخصیت و هویت می کنند؛ اگر می بینید که نعره ی الله اکبر بچه مسلمان‌ها در سرتاسر کشورهای اسلامی، تختهای قدرت استکباری را به لرزه درآورده و اسلام عزیز است و در دنیا مطرح است؛ بدانید که این افتخار به وسیله ی فرزندان شما، به وسیله ی همین خونهای پاک، به وسیله ی همین گذشتها و ایثارها به دست آمد؛ بدون اینها نمی شد. این تحول عظیمی که اسلام انقلابی و لطف الهی در دلها به وجود آورد و این طور همه را مشتاق به سمت جبهه ها کشاند و فداکاری‌ها را به بهترین وجه در مقابل چشم جهانیان قرار داد، اگر اینها نبود، قضیه این طور نمی شد. امروز مستکبران عالم از اسلام می ترسند؛ چون جوانان شما را دیده اند؛ چون جبهه های شما را دیده اند؛ چون بسیج را دیده اند؛ دیده اند که این مردم چه طور مثل اقیانوسی خروشان به طوفان می آیند و از هیچ چیزی در راه خدا نمی هراسند؛ چون پدران و مادران را دیده اند؛ دیده اند که مادر با آن عاطفه ی رقیق و جوشان – که هیچ مادری نمی تواند تحمل کند که خاری به پای فرزندش برود – از جوان خودش در راه خدا آن چنان آسان می گذشت که همه را به حیرت در می آورد. یک شهید، دو شهید، سه شهید، چهار شهید؛ این پدران و مادران و همسران و کسان این عزیزان و جوانان ما آن چنان تحمل کردند که انسان از حیرت و تعجب، هرچه نگاه می کند، نظیری برای آن پیدا نمی کند. این صبرها بود که لطف خدا را متوجه این ملت کرد.
———————-
۳۰/۱۱/۱۳۷۰
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


شهدای ما مظهر فضائل انسانی بودند

شهدای ما مظهر فضائل انسانی بودند

شهدای ما مظهر فضائل انسانی بودند. من روزها و شب‌های زیادی را با جوان‌ها در دوران جنگ به سر برده ام و از نزدیک شخصیت، هویت و عظمت روحی جوانانی را که بعدها چهره های ماندگار شهید شدند، لمس کرده ام؛ اینها حقیقتا نمادهای فضیلت بودند.
———————-
۱۶/۴/۱۳۸۳
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir

نو

خانواده شهدا مایه افتخارند

خانواده شهدا مایه افتخارند

آن پدری که با دو فرزندش در جبهه است و هر دو فرزند در یک روز شهید می شوند، از مسؤولان سپاه آمار و اسم شهدا را می پرسد؛ وقتی آنها اسم شهدا را به آن پدر می دهند، می گوید این دو، پسران من هستند؛ خم به ابرو نمی آورد. فقط می گوید می خواهم با پیکر پاک آنها حرف بزنم؛ و او را بالای سر دو شهیدش می برند. این، شبیه افسانه هاست؛ اما واقعیت است.
… آن سه نوجوانی که از مهدی شهر با هم پیمان می بندند که هر کدام شهید شدند، آن دو نفر دیگر را در روز قیامت پیش خداوند شفاعت کنند؛ سه تا نوجوان و هر سه شهید می شوند؛ نام اینها را شماها می دانید؛ داستان اینها را شماها می دانید. اینها جزو ماجراهای فراموش نشدنی تاریخ است. اینها چیزهایی نیست که از خاطره یک ملت برود.
… آن جوان دلاوری که در جبهه جانباز می شود؛ بعد از جانبازی، شرکت و فعالیت او در جبهه آنچنان است که او را گاهی روی دوش می گیرند و برای شناسایی می برند؛ بارها جانباز می شود. دو نفر از این شهدا را ما داریم؛ همین شهید محمود اخلاقی که اینجا عکسش هست؛ یکی هم شهید شوکت پور. اینها اول جانباز شدند؛ در حال جانبازی به جبهه رفتند و بعد هم در نهایت، شهید شدند. خانواده های سه شهید، خانواده های دو شهید؛ اینها خیلی مایه ی افتخار است.
———————-
۱۸/۸/۱۳۸۵
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


یاد شهیدان، باید همیشه در بین ملت ما و جامعه‏ی ما زنده بماند

یاد شهیدان، باید همیشه در بین ملت ما و جامعه‏ی ما زنده بماند

یاد دفاع مقدس، یاد شهیدان، باید همیشه در بین ملت ما و جامعه ی ما زنده بماند. هنوز خیلی حرف‌ها گفته نشده است. خیلی از خاطرات جوانان شما، فرزندان شما هنوز ثبت نشده. و همان مقداری که بیان شده، نشان دهنده ی یک عظمت غیر قابل اندازه گیری با اذهان معمولی انسان است؛ با فکر و مغز مادی غیرقابل اندازه گیری است. همین چیزهائی که راجع به فتح بیت المقدس، فتح فتح المبین و بقیه ی عملیات‌ها نوشته شده است، چقدر در آن عظمت هست. اینها را همین جوانان شما انجام دادند.
———————-
۳/۳/۱۳۸۸
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


بسیج از اوائل ولادت خود، وارد میدان نبرد شد

بسیج از اوائل ولادت خود، وارد میدان نبرد شد

بسیج مستضعفین که امام آن را بنیاد کرد، سر تا پا روح بود، معنویت بود و جان بود. اتفاق افتاد که آغاز ولادت بسیج نزدیک شد به شروع جنگ تحمیلی که هشت سال این ملت را به دفاع مشغول کرد. بنابراین بسیج از اوائل ولادت خود، وارد میدان نبرد شد؛ آن هم نبردی سخت؛ نبردی که یک طرف آن همه ی قدرت‌های بزرگ جهانی پشت سر رژیم متجاوز صدام بودند، یک طرف ملت ایران بود و نیروهای مسلح ایران. در چنین جنگی بسیج وارد شد.

ورود بسیج در این جنگ موجب شد که صحنه ی جنگ در مقابل چشم حیرت زده ی همه ی مردم دنیا به سود معنویت – که با دست خالی همراه بود، اما سرشار از ایمان بود – رقم بخورد و همه ی دنیا در برابر چشم خود ببینند که چطور جوان ایرانی با سرمایه ی ایمان، با تکیه ی بر خدا، با اعتمادبه نفس وارد میدان نبرد میشود، پیچیده ترین تاکتیکهای جنگی را طراحی می‌کند و معجزه ای مثل فتح المبین و بیت المقدس در مقابل چشم دنیا میگذارد. تاکتیکهائی که جوان‌های مؤمن در عملیات بیت المقدس – که منتهی شد به آزادی خرمشهر – به کار بستند و طراحی ای که آنها کردند، تا امروز هم برای آن کسانی که در مقوله های نظامی صاحب فکر و نظرند، درس آموز است؛ تاکتیکهای پیچیده، پرتحرک، دشوار، به حسب ظاهر نشدنی، اما به دست معجزه گر جوان مؤمن ایرانی، جوان مبتکر متکی به خدا، عملی و شدنی و واقع شده، بی سابقه بود.

این معنویت، این تکیه ی به نیروهای معنوی و ایمانی، این اعتماد به نفس، این شجاعت، این حقیر شدن همه ی جلوه های ظاهر زندگی مادی، حرکت در راه رضای خدا، در هیچ جا سابقه نداشت؛ همچنانیکه که خود انقلاب اسلامی هم نظیری و سابقه ای در تاریخ نداشت.
———————-
۵/۹/۱۳۸۶
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


بسیج، یک چنین شجره‌ی طیبه‌ای است.

بسیج، یک چنین شجره‌ی طیبه‌ای است.

لذا در عرصه‌ی کار بزرگی که در این کشور انجام گرفت – یعنی دفاع مقدس – کشور هیچ احساس ضعف نکرد. با اینکه ما از لحاظ نیروی نظامی، از لحاظ تجهیزات و توانائی‌های عرفی معمولی با دشمنمان که طرف مقابل ما بود، خیلی تفاوت داشتیم – همه‌ی موجودی ما بخشی از موجودی دشمن مقابل ما نمیشد – اما احساس ضعف نکردیم. در همان عین محنتها در دوران دفاع مقدس، حضور پر شور جوان‌های این کشور دلها را لبالب از امید می‌کرد و کارساز هم بود. بسیج، یک چنین شجره‌ی طیبه‌ای است.
———————-
۱۴/۲/۱۳۸۷
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


وجود نورانی شهید شگفتی است

وجود نورانی شهید شگفتی است

هر آنچه که مربوط به وجود نورانی شهید است، شگفتی است. انگیزه ی او برای حرکت به سمت جهاد – که در دنیای مادی و در میان این همه انگیزه ی رنگارنگ جذاب، یک جوانی برخیزد، قیام لله کند و به سمت میدان مجاهدت حرکت بکند – این خود یک شگفتی است؛ پس از آن، تلاش او، در معرض خطر قرار دادن خود در میدانهای نبرد، کارهای برجسته ی او در میدانها، شجاعت‌ها و شهامتهائی که هر سطری از آن می تواند یک سرمشق ماندگار و نورانی باشد هم یک شگفتی است؛ و پس از آن رسیدن به شوق وافر و کنار رفتن پرده ها و حجابهای مادی و دیدن چهره ی معشوق و محبوب – که در حرکات شهدا، در حرف‌های شهدا و در روزهای نزدیک به شهادت، همیشه جلوه گر بود و نقلهای فراوانی در این زمینه هست – این هم یکی از شگفتیهاست. در میان همین شهدای عزیز شما شیرازیها و فارسی ها، در یک وصیت نامه ای خواندم که شهید می گوید: من بیقرارم، بیقرارم! آتشی در دل من است که مرا بی تاب کرده است؛ به هیچ چیز دیگر آرامش پیدا نمی کنم مگر به لقاء تو؛ ای خدای محبوب عزیز! این سخن یک جوان است! این همان چیزی است که یک سالک و یک عارف، بعد از سال‌ها مجاهدت و سال‌ها ریاضت ممکن است به آن جا برسد؛ اما یک جوان نوخاسته، در میدان نبرد و در میدان جهاد آن چنان مشمول تفضل الهی قرار می گیرد که این ره صد ساله را یکشبه می پیماید و این احساس بی قراری و شوق، از سوی پروردگار پاسخ مناسب می یابد. خود این شوق هم لطف خدا و جاذبه ی حضرت حق متعال است. این شگفتی بزرگی است.
———————-
۱۳/۲/۱۳۸۷
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


بسیج جلودار ، پیشرو و خطشکن بوده است

بسیج جلودار ، پیشرو و خطشکن بوده است

بعد از دوران جنگ هم در همه‌ی حوادث، بسیج جلودار بوده است، پیشرو بوده است، خطشکن بوده است. اگر بحث اقتدار سیاسی و ایستادگی سیاسی مطرح بوده، این جریان عظیم بسیج مردم در سرتاسر کشور این شعار را تثبیت کردند، به رخ دنیا کشیدند؛ اگر بحث فرهنگی بوده است، اگر بحث سازندگی بوده است، چقدر در سرتاسر این کشور کارهای عظیم به وسیله‌ی نیروهای بسیجی انجام گرفت. حتی در میدانهای علمی – اشاره کردند؛ این بیانات، بیانات خوبی بود – در عرصه های علمی، جوانان مؤمن که خصوصیتشان همین است که مؤمن‌اند، دنبال نام و نشان نیستند، از همه‌ی ظرفیت استفاده میکنند؛ هدف هم آرمانهای نظام اسلامی است. معنای بسیجی این است. جوان‌هائی با این خصوصیات وارد میدان شدند. امروز افتخارات کشور، ساخته و پرداخته‌ی دست همین انسان‌های خدوم و باارزش است. نشناختن این حقائق – یعنی نشناختن معنای بسیج – خود این، ظلم به بسیج است.
———————-
۴/۹/۱۳۸۸
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


کارگران، کارشان را در خدمت دفاع مقدس قرار دادند.

کارگران، کارشان را در خدمت دفاع مقدس قرار دادند.

جامعه ی کارگری ما در امتحان بزرگ دوران انقلاب و دوران دفاع مقدس نشان داد که از بن دندان دارای وجدان دینی و وجدان ملی است؛ نشان داد که از بقیه ی قشرهای کشور اگر جلوتر نیست – که به احتمال زیاد از بقیه جلوتر هم هست – لااقل در صفوف مقدم است. در دوران انقلاب، کارگرها نقش ایفاء کردند. بخصوص در دوران دفاع مقدس، کارگران از همه ی نقاط کشور، به شیوه های گوناگون به این آزمایش بزرگ ملت ایران پشتیبانی رساندند؛ جانشان را، تنشان را، کارشان را در خدمت دفاع مقدس قرار دادند و صدق و صفای خودشان را ثابت کردند. این هم امتیاز دیگر جامعه ی کارگری ماست.
————————
۶/۲/۱۳۸۵
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


دشمن به کشور حمله کرد و این ملت دفاع جانانه‏یی کرد

دشمن به کشور حمله کرد و این ملت دفاع جانانه‏یی کرد

در زمان خود ما، یک همسایه ی متجاوز، متعرض، زیاده خواه، دچار جنون قدرت طلبی و قدرت خواهی، با تشویق قدرت‌هایی که با اسلام مخالف بودند و قصد سلطه ی بر ایران عزیز را داشتند، به کشور ما حمله کرد و این ملت دفاع جانانه یی کرد.
بعد از سال‌های متمادی، اولین بار بود که ملت ما توانست در مقابل تجاوز بیگانه، فاتحانه و سربلند از میدان جنگ خارج بشود. دویست سال بود که در هر حمله ی نظامی که به کشور ما می شد، ملت ما شکست می خورد؛ مردم ما منفعل می شدند؛ دشمن به داخل خانه ی ما نفوذ می کرد؛ اما این اولین بار بود که به برکت اسلام و به برکت انقلاب اسلامی، ملت و نیروهای مسلح ما توانستند افتخار بیافرینند؛ توانستند دشمن را ناکام کنند؛ آن هم دشمنی که فقط با نیروی خود و با موجودی خود وارد میدان نشده بود، بلکه موجودی دنیای مستکبر پشت سر او بود و بسیاری از آنها در خدمت او. ملت ما و نیروهای مسلح ما بر چنین دشمنی پیروز شدند؛ البته زحمت کشیدند، تلاش کردند.
———————-
۱۵/۲/۱۳۸۴
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


ارتش، سپاه پاسداران و بسیج آماده اند

ارتش، سپاه پاسداران و بسیج آماده اند

نظام جمهوری اسلامی از آرمان حق، از حقوق انسان، از هویت ملی و اسلامی ملت خود و از سربلندی ملتی که شایسته سربلندی است، دفاع می کند و در مقابل ظلم عقب نشینی نمی کند. جمهوری اسلامی از آغاز گفت و ثابت کرد که در مقابل زورگویی، ستمگری، تحمیل، فشار و توقعات متکبرانه مستکبران عالم عقب نشینی نمی کند و از آرمانهای والای خود دست برنمی دارد. این یک منطق صحیح، انسانی، حقانی و متکی به قدرت معنوی است. ملت ایران در طول بیست وچهار سال گذشته این قدرت معنوی را نشان داده است. در طول جنگ تحمیلی، نیروهای مسلح و همین جوانان مؤمن پاسدار، این قدرت را نشان دادند. نمی شود گفت معجزه فاو و شلمچه با نیروی آتش و ابزارهای جنگی به دست آمد؛ با شهادت طلبی، با عزم راسخ، با قدرت اراده انسانی، با اتکاء به خدا، با ایمان و تلفیق اینها با امکاناتی که رزمندگان در اختیار داشتند، به وجود آمد. امروز ملت ایران و نیروهای مسلح – ارتش و سپاه پاسداران و بسیج – آماده اند نیروها و امکانات مادی خود را با پشتوانه این نیروی معنوی، این ایمان و این اراده، در هرجایی که لازم باشد و در مقابل هر دشمنی که در مقابل نظام جمهوری اسلامی قصد تعرض و تجاوز داشته باشد، به کار گیرند. پیروزی، متعلق به چنین قدرت معنوی و اقتدار معنوی است.
———————-
۲۹/۴/۱۳۸۲
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


خاطره درخشان روزهای دفاع مقدس باید با قوت بیشتر باقی بماند

خاطره درخشان روزهای دفاع مقدس باید با قوت بیشتر باقی بماند

یک نکته هم راجع به مسائل کشور عرض کنم: ما بحمدالله از اول انقلاب تاکنون توانسته ایم از امتحانات بسیار سختی، سربلند و سرافراز بیرون آییم. «ما» یعنی ملت ایران؛ نه مسؤولین تنها، یا یک مجموعه بخصوص. ملت ایران بحمدالله توانسته است از همه این عقبات کؤدی که در سر راهش وجود داشته است، خود را نجات دهد. این عقبات هم، انواع و اقسامی داشت و این گرفتاریها یکسان نبود. گرفتاری نظامی بود که همه شاهد بودید و دیدید. البته این را هم عرض کنم: امروز بعضی هستند که در دنباله کارهای فرهنگی خطرناک، می خواهند یاد آن روزها را هم از خاطر ملت ایران ببرند. از تکرار اسم جنگ و اسم مناطق جنگی و «خرمشهر» و «شلمچه» و «دو کوهه» و از این قبیل چیزها عصبانی می شوند. از نام آنچه که مردم و ذهنها را به یاد آن روزها بیاورد، خشمگین می شوند و بدشان می آید و تلاش می کنند که اینها از یاد مردم برود. اینها کسانی هستند که در آن دوران، خجلت زده و شرم زده بودند؛ چون حضوری در صحنه نداشتند. چون در آن دوران، آنچه اتفاق می افتاده است مایه خجلت آنها و علیه کسانی بوده که دل اینها با آنان بوده است. لذاست که از تکرار آنها ناراحت می شوند و می خواهند این را از خاطر ملت ایران حذف کنند.
… به همین سبب، درست عکس این خواست باید انجام گیرد؛ یعنی خاطره درخشان روزهای بزرگ دفاع مقدس، باید با قوت و قدرت بیشتر و روشن و همان که بوده است باقی بماند. البته این که عرض می کنیم «همان که بوده است» یعنی مبالغه ای در آن انجام نگیرد؛ چون احتیاج به مبالغه هم نیست. حتی من گمان نمی کنم قلمها و نوشتارها و کارهای هنری، به همان اندازه، بتوانند آنچه را که بوده است نشان دهند. تا به حال که نتوانسته ایم آن صحنه ها را آنچنان که بوده در عالم فرهنگ و ادبیات و هنر نشان دهیم. باید تلاش کنید که اینها برجسته بماند و در ذهنها ماندگار شود
———————-
۲۴/۶/۱۳۷۷
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


دفاع مقدس یکی از آن صحنه های عبرت است

دفاع مقدس یکی از آن صحنه های عبرت است

این جنگ هشت ساله با مقدمات و مؤخراتش که تا امروز هم ادامه دارد، یکی از آن صحنه های عبرت است. به این صحنه عبرت نگاه کنیم. قبل از انقلاب، زندگی مردم ایران هم خودش یک صحنه عبرت بود که آن صحنه امروز هم در نقاطی از دنیا وجود دارد: حکومت‌هایی فاسد، مردمی گرفتار، دنیا و آخرتی فنا شده، دستی گشاده از سوی دشمنان و بدخواهان و لاشخورهای بین المللی در زندگی یک ملت و آفاقی بسته و تیره و تار برای انسان‌هایی که در آن جا زندگی می کنند و نه دنیا دارند و نه آخرت! قبل از انقلاب وضعیت ما این گونه بود و امروز هم در دنیا بعضی از کشورها این طورند. از آن عبرت، ملت ایران خوب استفاده کرد. یکی از این استفاده ها، همان ایستادگی در میدان جنگ هشت ساله بود.
…در این هشت سال خیلی کارها شد که هنوز عشری از اعشار تلاش‌های دهساله جوانان و ملت ما و مادران و پداران و خیرخواهان این امت به سلک نگارش در نیامده است و هنوز از آن تلاش‌های بسیار، عده ای خبر ندارند. من به جوانان امروز – بخصوص نوجوانان – مؤکدا توصیه می کنم کتاب‌هایی را که شرح و گزارش گوشه ای از جنگ هشت ساله است، قدر بدانند و آنها را بخوانند؛ زیرا حقایق زیادی در آن کتاب‌ها بازگو شده است. همین خاطراتی که جوانان می نویسند و گزارش‌هایی که از آن روزها می دهند؛ خواندنی و عبرت آموز است.
———————-
۲۹/۶/۱۳۷۴
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


عملیات بیت‏المقدس کار پیچیده عظیمی بود

عملیات بیت‏المقدس کار پیچیده عظیمی بود

عملیات بیت المقدس و عملیات عظیمی که در آن روزها اتفاق افتاد، کار پیچیده عظیمی بود که از دو عامل ترکیب شده بود:
عامل اول، دانش نظامی و قوت فرماندهی و هوشیاری و استعداد جوانان مؤمن ما بود. در آن روز کسانی وانمود می کردند – و شاید امروز هم بعضی خیال کنند – که عملیاتی مثل عملیات بیت المقدس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی، بدون فرماندهی قادر قاطع هوشیار، نمی تواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاکتیک و دقت نظر و موقع شناسی و ده‌ها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به وجود می آورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان می دهد. این اتفاق، در عملیات فتح خرمشهر – یعنی همان عملیات بیت المقدس – روی داد، که همین شهید عزیز اخیر ما – شهید صیاد شیرازی – یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خود او مثل ظهر چنین روزی، از آن جا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی کشیده اند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همه جانبه بود که نیروهای دشمن احساس اضطرار می کردند که برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز – که آن همه با غرور و تکبر، فریاد سر داده بودند – آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند! بنابراین، یک عامل از دو عامل مهم چنین پیروزی‌های مهمی، قدرت فرماندهی، دانش، مسلط بودن بر عملیات پیچیده جنگ و توان بکارگیری نیروها بود، که آن روز هم دشمنان ما در تبلیغات خودشان اینها را مخفی می کردند و می گفتند ایران امواج انسانی را به جنگ فرستاد! مگر امواج انسانی می تواند پیروز شود؟! چند قبضه مسلسل از چند طرف کار بگذارند، همه امواج انسانی را درو خواهد کرد. نخیر، فقط امواج انسانی نبود؛ فقط انبوه جمعیت نبود؛ قوت سازماندهی بود، قوت اراده بود، نیروی نظامی بود.

عامل دوم که از عامل اول مهمتر است، نیروی ایمان و شجاعت ناشی از قوت ایمان رزمندگان و مردم و جوانان بود؛ یعنی عشق ایمانی – نه عشق حیوانی، نه عشق مادی، نه عشق به چیزهای خرد و حقیر – عشق به ارزشها؛ عشق به آرمانهای الهی و اسلامی؛ همان چیزی که کشته شدن در راه خدا را برای کسی که چنین عشقی را دارد، شیرین می کند؛ نه این که آسان می کند، شیرین می کند. پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: «یا علی! آن روزی که به تو ضربتی می زنند و این ضربت، به شهادتت منتهی خواهد شد، صبر تو چگونه خواهد بود؟» امیرالمؤمنین عرض کرد: «یا رسول الله! این موضع صبر نیست؛ این موضع شکر است» کسی که در راه خدا به شهادت می رسد، بزرگترین شاکر خدا برای این حادثه، خود اوست؛ زیرا که چنین نعمت بزرگی را خدای متعال به او داده است. چه چیزی یک رزمنده، یک جوان و یک انسان را در میدانهای گوناگون، این گونه به روشن بینی می رساند؟ ایمان آگاهانه. عزیزان من! این ایمان آگاهانه در رزمندگان، موجب این می شد که خطر را به هیچ بگیرند. در فرماندهان موجب این می شد که لحظه ای به راحتی خود و یا به خطر برای خود فکر نکنند. شب و روز تلاش و کار کردند؛ حیثیت حقیر خودی را نادیده گرفتند؛ برای خدا و برای اهداف اسلام و برای آزادی و سربلندی ملت مسلمان، حاضر شدند جان خودشان را بدهند. هر ملتی که این طور احساسی در او باشد، شکست خوردنی نیست. چه کسی می تواند چنین ملتی را شکست دهد؟ همه زورگوییهای قلدران دنیا به این است که جان کسی را تهدید کنند؛ بالاترینش این است. اگر کسی حاضر شد جان خود را در راهی بدهد، دیگر چه تهدیدی بر او کارگر خواهد شد؟

من می خواهم عرض کنم، حتی همان عامل اول هم – یعنی آن قوت فرماندهی و دانش نظامی و تسلط بر امر نظامی گری – از این عامل دوم ناشی شد. همین نیروی ایمان بود که توانست ارتش و سپاه و بقیه عناصری را که در جنگ شرکت داشتند – مثل نیروهای مردمی، مثل جهاد سازندگی، مثل عشایر – به نقطه ای برساند که بتوانند یک نیروی عظیم نظامی را با یک فرماندهی قوی و قاطع به وجود آورند. این ایمان و این عشق معنوی بود که آن استعداد را در آنها به جوشش درآورد، والا ما قبل از این هم در این کشور جنگهایی داشتیم که نیروهای ما نتوانستند آن جایگاه شایسته را برای خود کسب کنند. این قوت ایمان بود که قدرت فرماندهی را پدید آورد. پس، همه چیز به این برمی گردد که اگر جوانان و مردم یک کشور، ایمانشان به خدا، ایمانشان به هدف، احساس فداکاریشان در راه هدف، احساس این که خود را جزو حزب الله و جندالله بدانند، تقویت شد، این ملت شکست ناپذیر می شود.

من می خواهم بعد از این حرف، بلافاصله یک حرف دیگر را عرض کنم، و آن این است که اگر این ملتی که با نیروی ایمان و با شجاعت ناشی از ایمان توانسته کار بزرگی را انجام دهد، یک دشمن داشته باشد، این دشمن چه کار می کند؟ خودتان فکر کنید. راه غلبه دشمن بر چنین ملتی چیست؟ راه غلبه دشمن این است که این عامل معنوی را از این ملت بگیرد. این دشمن می داند که تا وقتی در این مردم، همان روحیه ایمان – آن اخلاص ایمانی، آن شجاعت ایمانی، آن دلبستگی به هدف‌ها – باشد، این ملت قابل دسترسی نیست. چه کار باید بکند؟ باید تلاش کند تا ایمان را در آنها ضعیف کند؛ آرمانهای الهی را در ذهن آنها کمرنگ کند؛ میان آنها و آن آرزوهای بزرگ فاصله بیندازد. این کار هم با شمشیر و با ابزار مدرن و فوق مدرن نمی شود؛ این کار با تبلیغات می شود. از بعد از جنگ، بلکه در اثنای جنگ، این تبلیغات دشمن شروع شده است و تا امروز ادامه دارد.
———————-
۳/۳/۱۳۷۸
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


روزهایی که شما در جبهه بودید، سازنده‏ی تاریخ یک ملت است‏

روزهایی که شما در جبهه بودید، سازنده‏ی تاریخ یک ملت است‏

هر کدام از این صدها و هزارها روزی که شما در جبهه بودید، سازنده ی یک عمر تاریخ ملتی است و اگر کسانی مثل شما در آن سنگرها نبودند، امروز از اسلام و نظام اسلامی و اسم و یاد امام، هیچ خبری در این مملکت نبود. هیچ کس خیال نکند که این ساعتها و این روزها هدر رفته و تمام شده و فراموش گردیده است. خیر، هر ساعتی که آن روزها را به وجود آوردند، الان در علم الهی و منشور کرام الکاتبین و حافظه ی تاریخ این ملت موجودند.

این عمری که شما در جبهه صرف کردید و این سال‌ها و ماهها و روزهای زرینی که در آن جا حضور داشتید، هر کدام حقیقتا برکت و نعمتی از طرف پروردگار برای این ملت است. خیلی خوب و بجا وظیفه ی بزرگی را انجام دادید و انجام این وظیفه، نعمت بزرگی از سوی خدا بر شما بود. خوشا به حال شما که موفق شدید وظیفه تان را انجام بدهید و بدا به حال کسانی که این وظیفه را نشناختند و از آن سر باز زدند و آن را به بازیچه گرفتند. بدانید که این وظیفه تمام هم نشده است.

همه ی ما موظف به دفاع از ارزشهای الهی – که امروز در این نظام اسلامی مجسم است – هستیم. دفاع از استقلال این کشور اسلامی، دفاع از تمامیت ارضی آن است. دفاع از انقلابی که این همه برکات و خیرات برای همه ی دنیا داشته و هر حرکتی که شما کردید و هر تیری که زدید و هر گلوله یی که به سمت دشمن پرتاب کردید و هر شبی را که به صبح رساندید، ان شاءالله در حفاظت این نظام و به ثمر رسیدن نتایج آن، تأثیر گذاشته است.
———————-
۵/۹/۱۳۶۸
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


میدان جنگ، میدان آزمون است

میدان جنگ، میدان آزمون است

میدان جنگ، میدان آزمون است. مثل همین بوته زرگری است که وقتی طلا را در آن می گذارند و حرارت می دهند، ناخالصیها خودش را نشان می دهد، والا تا وقتی که به شکل انگشتر است و در دست کسی قرار دارد، معلوم نمی شود کدامیک عیارش بالا و یا پایین است. ما در ارتش از آدمهای خوب و شخصیتهای مؤمن برخوردار بودیم؛ آدمهای ناباب هم داشتیم. جنگ تکلیف همه را معلوم کرد و مانند بوته زرگری شد. فشاری که اول جنگ وارد شد، مقداری از عرقها را در آورد و در همان قدمهای اول، بخشی از آلودگیها را فورا سترد. به دنبال آن، ارتش سینه خود را گشود و سرش را بلند کرد و به ایمان و تقوا و دیانت مجهز شد. البته منظور از این ارزشها، مقدس مآبی و فقط سرپایین انداختن و ذکر گفتن نیست. تلاش مؤمنانه هر کس، انجام دادن کار به مقتضای نیاز است. در میدان جنگ یک طور است و در میدان سازندگی درون ارتش طور دیگر. وقتی سازماندهی مطرح می شود، یک طور است و وقتی صحبت از ابزار و تجهیزات و یا نشان دادن آمادگی و مانور کردن است، طور دیگر است. ایمان و تقوا و دین در این جاها خودش را نشان می دهد، والا بعضی کسان خیال کردند که اگر زودتر از وقتْ به نمازخانه رفتند و ریشی هم گذاشتند و تسبیحی هم به دست گرفتند و احیانا در مقابل این یا آن مسؤول خم و راستی هم شدند، قضیه تمام است. البته قضیه در یک دیدار دوستانه فعلا تمام است، اما در مقام عمل، خیر! قضیه این گونه تمام نمی شود، بلکه با کار مؤمنانه تمام خواهد شد.
———————-
۵/۷/۱۳۷۴
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


آن چیزی که یک ملت را از درون محکم میکند، همین مجاهدتهاست

آن چیزی که یک ملت را از درون محکم میکند، همین مجاهدتهاست

…جوانان عزیز شما هم در جبهه‌ی ضد انقلاب جنگیدند، هم در جبهه‌ی رژیم بعثی صدام؛ در هر دو جبهه در مقابله‌ی با این دو دسته دشمن که ریشه‌شان هم البته به هم نزدیک بود، این جوانان ایستادگی کردند. جوانان کرد، جوانان اهل مریوان و سقز و بانه و قروه و بیجار در عملیات فاو در کنار بقیه‌ی هم‌میهنان خود و برادران خود جنگیدند، ایستادند و شهید دادند. اینجا هم در مقابله‌ی با ضد انقلاب و همچنین در مقابله‌ی با دشمن بعثی مبارزه کردند. من فراموش نمیکنم آن مجاهدتی را که در مریوان و دزلی دیدم که این جوان‌ها چگونه مثل آتشهای گداخته در مقابل دشمن ایستاده بودند. عزیزان من! آن چیزی که یک ملت را از درون محکم میکند، همین مجاهدتهاست. ما از سست‌عنصری به جائی نمیرسیم. ما از تسلیم شدن در برابر زورگوئی در مسابقه‌ی میان ملت‌ها هیچ رتبه‌ای را کسب نمیکنیم. اینی که در نهج البلاغه میفرماید: «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه»، این معنایش چیست؟ جهاد، مجاهدت در راه خدا و در راه حق دری از درهای بهشت است که خدای متعال این در را فقط برای خاصان اولیای خود گشوده است. یعنی جوان‌های شما، شهیدان شما، عزیزان شما جزو خاصان اولیای الهی بودند که توانستند از این در عبور کنند. چرا خدای متعال اینها را خاصان اولیای خود میداند؟ زیرا اگر این مجاهدتها نباشد، یک ملت همیشه توسری‌خور، همیشه عقب‌مانده، همیشه ضعیف، همیشه زورشنو باقی خواهد ماند. ملت ما، ملت بزرگ ایران در مجموعه‌های گوناگون این عظمت را از خودشان نشان دادند و شما در اینجا امتحان خوبی دادید؛ شما در این امتحان بزرگ رتبه‌ی خوبی کسب کردید
———————-
۲۲/۲/۱۳۸۸
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


جنگ، یکی از محیطترین حوادث برای یک ملت است.

جنگ، یکی از محیطترین حوادث برای یک ملت است.

این که شما دیدید پشت سر عراق، غرب یکپارچه قرار گرفت؛ شوروی و تمام اروپای شرقی یکپارچه قرار گرفتند؛ عربهای خلیج فارس و حکومت‌های خلیج فارس که تابع اشاره امریکا بودند، یکپارچه قرار گرفتند و همه به عراق کمک کردند؛ هدفشان این نبود که چند شهر را از ایران بگیرند و به عراق بدهند یا یک دولت مستقل درست کنند. هدف، نابود کردن ملت ایران بود. هدف، صاف کردن آن حفره هایی بود که ملت ایران در دستگاه اقتدار امپراتوری استکبار به وجود آورده بود. اما خدا نخواست. «خدا نخواست»، یعنی چه؟ یعنی اگر آحاد ملت ایران غفلت می کردند و می خوابیدند؛ رزمندگان به جبهه نمی رفتند؛ امام نمی غرید و سینه سپر نمی کرد و نمی ایستاد و این همه استعداد و نیرو در این راه بسیج نمی شد؛ باز هم خدا همین طور می خواست؟ نه، اراده خدای متعال به نفع یک ملت، تابع اراده آن ملت است. هیچ حقیقت و واقعیتی در متن زندگی یک ملت به اراده ی الهی تغییر پیدا نمی کند؛ مگر وقتی که خود آن ملت بر آن همت بگمارد. این صریح آیات قرآنی و جزو معارف قطعی دینی است.

…همه جنگ، داخل جبهه ها نیست. بسیاری از مسائل جنگ، داخل خانه هاست؛ در راههاست؛ داخل دلهاست؛ در مجموعه های تصمیم گیری است؛ در مجامع بین المللی است. ببینید؛ ما در دوره جنگ، از طرف مجامعی که ادعا می کردند در مسائل جهانی بیطرفند، در مقابل یک اعمال غرض واضحی قرار گرفتیم. ادعاهای بسیار بزرگی هم می کردند. کسانی که امروز شما می بینید درباره سلاح‌های کشتار جمعی و سلاح‌های شیمیایی و میکروبی و از این حرف‌ها داد سخن می دهند و جزو مسائل واضح می شمرند، اینها به رژیم عراق و ارتش عراق سلاح شیمیایی دادند؛ برایش ساختند و یا امکان ساخت آن را برایش فراهم کردند. دو قطب بزرگ دنیای آن روز – یعنی قطب امریکا و قطب شوروی سابق – مشترکا با همه ساز و برگشان به کمک عراق آمدند.
———————-
۶/۷/۱۳۷۹
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


دفاع مقدس، دوران افتخار

دفاع مقدس، دوران افتخار

… دفاع مقدس، جنگ سرتاپا افتخار است؛ از همان روزی که رژیم صدام به تهران حمله کرد و فرودگاه را زد، و تا روزی که امام قطعنامه را قبول کردند و تا بعد از آنکه صدام دوباره حمله کرد و باز مردم مبارز و مجاهد ما ریختند و تمام صحرای این منطقه را پر کردند و جوانان بسیجی از سرتاسر کشور که نمایش عجیبی نشان دادند و عراق را در این نوبت دوم، مجبور به عقب نشینی کردند، سرتاسر این دوران، دوران افتخار است.
———————-
۲۹/۷/۱۳۸۵
سایت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای www.khamenei.ir


جنگ تدافعی، محل بروز غیرت و تعصب

جنگ تدافعی، محل بروز غیرت و تعصب

در مورد قضیه ی اصل جنگ: اولا این جنگ، یک جنگ دفاعی بود. جنگ دفاعی با جنگ تهاجمی دو فرق عمده در معنا و مضمون دارد؛ یک فرق این است که جنگ تهاجمی، حاکی از خوی تجاوزطلبی است؛ اما جنگ دفاعی این طور نیست. دوم اینکه جنگ تدافعی و دفاعی، محل بروز غیرت و تعصب و وفاداری عمیق انسان‌ها به آرمانهایی است که به آنها پایبند است؛ حالا یا این آرمانها وطن است یا بالاتر از آن؛ یعنی دین و عقیده و اسلام. در جنگ تهاجمی، این مطرح نیست. فرض کنید امریکا که به عراق حمله میکند، سرباز امریکایی نمی‌تواند ادعا کند که این کار را دارد برای عشق به وطن خود میکند؛ عراق به وطن او چه ربطی دارد؟! در خدمت اهداف دیگری است. اما اگر عراقی در داخل کشور خود، در مقابل این حمله و این هجوم نظامی و حضور نظامی ایستادگی کرد، معنای این ایستادگی، دفاع از وطن، دفاع از هویت ملی و دفاع از ارزشهایی است که این به آن پایبند است. جنگ دفاعی و جنگ هجومی، این دو تفاوت را دارد.

جنگ ما، جنگ دفاعی بود. ملت ایران نشان نداد که مایل به تجاوز و تعرض است؛ و ملت ایران نشان داد آنجایی که پای دفاع از هویت ملی و آرمانهای عزیزتر از هویت ملی درمیان است، ایستادگی او، ایستادگی درس آموز است؛ ایستادگی معمولی نیست، ایستادگی ای است که می‌تواند برای ملت‌های دیگر، به عنوان الگو و سرمشق به حساب بیاید؛ کما اینکه به حساب آمد؛ هم فلسطینیها به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم؛ هم لبنانیها در طول این سال‌ها مکرر به ما گفتند که ما از شما یاد گرفتیم؛ هم ملت‌هایی که نامسلمان بودند و مسلمان شدند یا مسلمان بودند و پیرو مکتب اهل بیت شدند، مکرر در مکرر از جاهای مختلف گفته اند که ما از جنگ شما، از دفاع شما و از ایستادگی شما، به صدق شما پی بردیم. حقیقتا دوران دفاع مقدس، چنین دورانی بود و دفاع مقدس، حامل یک چنین مضمونی بود. حالا این بخشی از مقوله ی نگرش در دفاع مقدس و مضامین آن است.

یک بخش دیگر این است که در دفاع مقدس، حادثه ای که اتفاق افتاد، چه بود؟ یک وقت بین دو کشور – حالا همسایه یا غیرهمسایه – جنگی اتفاق میافتد، این یک طور است؛ یک وقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلام نشده و بعضا اعلام شده از سوی همه ی قدرت‌های بین المللی – قدرت‌های حاضر در جهان – علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو با هم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنی همه ی کانونهای قدرت بین المللی – قدرت نظامی و سیاسی و پولی و امنیتی و غیره – متفق القول و متحدالعمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معنای واقعی کلمه؛ یعنی همه ی احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعه های قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسی دارد؛ به هر دلیل. یعنی شوروی و امریکا با همه ی اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگی داشتند. همین سنگرها و پنج ضلعیهایی که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهای شوروی بود که به عراقی‌ها منتقل شده بود. شماها که دستتان توی کار جنگ بوده، اینها را میدانید و مطلعید. هواپیمای غربی و شرقی، موشک غربی و شرقی، توپخانه ی غربی و شرقی، تانگ پیشرفته ی غربی و شرقی و انواع مهماتهای غربی و شرقی، به وسیله ی رژیم بعثی عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنی همه به آن کمک میکردند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet