Print Friendly, PDF & Email

*
 

پیشگفتار

قرن گذشته، دوران ناتورانی مملکت ما بود و مقدرات ایران در معرض زد و بندهای سازشهای دو دولت قوی روس و انگلیس قرارداشت.
در تمام این مدت، دو کشور همسایه جز پیش بردن مطامع و نیات استعمارگرانه خود هیچ هدفی نداشتند و در این راه پایبند هیچ قانون مدنی و اخلاقی و بین المللی نبوده اند.
 
رقابتی پی گیر میان آنان حکمفرما بود و در عین حال در محو و نابود کردن حقوق حاکمیت ایران بر
یکدیگر سبقت می جستند و جالبتر اینکه هرگاه منافع و مصالح بزرگتری ایجاب می کرد، میان آندو
سازشی علیه میهن ما بعمل می آمد و باز روس و انگلیس متفقاً کلاه ایران را برمی داشتند.***

در کشاکش این ماجراهای ##### کارنامه بسیاری از زمامداران وقت ایران سیاه است.
—————————–



از چند نفر که بگذریم، اکثر کسانی که در آن روزگار بر مقدرات ایران حکومت داشتند صاحب شخصیت و کاردانی و پاکدامنی ##### نبودند.

از گروه اول عباس میرزا، میرزا بزرگ قائم مقام، میرزا ابوالقاسم قائم مقام و میرزا تقی خان امیرکبیر را باید نام ببریم که معروف روح وطن پرستی و فداکاری و دفاع از حقوق ملی و
حاکمیت ایران بودند و همواره علیه استعمارگران به مبارزه برخاستند و در برابر تعدیات پی در پی و زورگوئیهای روس و انگلیس ایستادگی نمودند.
اینان مردانی بودند که رشوه، یا مقرری و حقوقی از کسی نمی گرفتند و به همین مناسبت حتی دشمنان آنان را ستایش می کنند.
چنانکه دکتر پلاک معروف درباره امیرکبیر می نویسد :
« … میرزا تقی خان مظهر وطن پرستی بود. یعنی همان اصلی که در ایران مجهول است.
آنچه می دادند و او نمی گرفت خرج معدوم کردن وی شد … »
همچنین انگلیسی دیگری درباره امیرکبیر می نویسد
« … نسل تازه ایران را نمی توان به کلی سست و فرسوده شمرد، چه این نسل می تواند مردی چون میرزا تقی خان را بوجود آورد.
او در میان رجال مشرق زمین که تاریخ جدید نام آنها را ثبت کرد، مقام بی همتایی را داراست.
امیر نظام همان کسی است که « دیوژن » در روز روشن با چراغ در پی او می گشت. او سزاوار است که بنام انسان واقعی یعنی اشرف مخلوفات خداوندی بشمار آید… »

_________________________________________


اما در گروه دوم به افرادی می رسیم که دارای حسن نیتی بودند، و فساد وتباهی شان چندان زیاد نبود، اما کاری نیز از پیش نبردند. و علت این امر آن بود که اولاً خود صاحب شخصیت و کفایت زیاد نبودند و ثانیاً گروه رجال فاسد و بی علاقه به سرنوشت مملکت بر آنها چیره گشتند و اعضاء همین گروه دوم بودند که دفتر سیاه زندگی چند تنشان را تا آنجا که مدارک موجود اجازه می داد آفتابی کردیم و خواستیم هموطنان آن گروه را بشناسند.

__________________

 

اما گروه سوم کسانی بودند که مستقیماً ### فعل ##### بیگانگان در ایران بشمار می رفتند.
اینان یا مستقیم از اجانب پول می گرفتند و مستمری دریافت می داشتند و یا اینکه به پشتیبانی خارجی به مقامات عالیه مملکتی می رسیدند و در ازای آن حقوق ملت ایران را در طبق اخلاص می نهادند و تسلیم سفارتخانه ها و مقامات خارجی می کردند.
در میان این دسته، میرزا ابوالحسن خان شیرازی و همشیره زاده اش میرزا محمد علی شیرازی، میرزا آقا خان نوری و برادرش میرزا فضل الله وزیر نظام، اللهیار خان آصف الدوله، میرزا مسعود گرمرودی، محمد حسین خان صدر اصفهانی و پسرش عبدالله خان امین الدوله و دیگر جیره خواران و حقوق بگیران انگلیس را باید نام برد که در کتاب حقوق بگیران انگلیس بوضوح تمام از روی مدارک و اسناد متقن معرفی شده اند.

 

 

اینان در برابر بیگانگان زبونی و پستی را به حد کمال رسانیدند و چیزی که در ذهنشان
نمی گذشت منافع مملکت و حقوق ملت ایران بود. و گاهی کار آنان به جایی می رسید
که مثلاً هنگامی که میرزا ابوالحسن خان ایلچی حقوق بگیر دولت انگلیس و حکومت
هندوستان از دنیا رفت، مقامات خارجی در صدد تعیین جانشین برای او آمدند و از
اینکه شخصی به جای وی انتخاب شود که حقوق بگیر آنها نباشد به وحشت افتادند.


کلنل شیل وزیر مختار انگلیس در تهران در روز ۸ اوت ۱۸۴۶ به لرد « ابردین » وزیر خارجه وقت انگلیس نوشت « متأسفم که مرگ میرزا ابوالحسن خان را به اطلاع شما برسانیم. هنوز ترتیبی برای انتخاب جانشین او داده نشده. ممکن است میرزا نبی خان امین الدوله به این مقام برسد.
وزیر مختار روس در انتخاب وزیر خارجه ممکن است اقدام به تهدید کند و نفوذ خود را به نفع انتصاب میرزا مسعود بکار اندازد. ولی از آنجائیکه حاجی میرزا آقاسی از این شخص بیزار است، انتخاب او بعید به نظر می رسد» مع الوصف، سرانجام نفوذ سفیر روس مؤثر افتاد و میرزا مسعود سالها بعنوان « وزیر دول خارجه » و « وزیر امور خارجه » ایران به صندلی وزارت تکیه زد.
جالب آن است که در میان حقوق بگیران انگلیس و روس در ایران از هر صنف و طبقه ای که در کار مملکت مؤثر بودند افرادی یافته می شدند و این گروه انحصار به رجال ##### نداشت.

غیر از اهل ##### بعضی از روحانی نمایان نیز بودند که با اجانب سر وسری داشتند. مثلاً میرزا مهدی امام جمعه اول تهران که در توطئه قتل قائم مقام دست داشت و برانداختن آن مرد بزرگ را به وزیر مختار وقت انگلیس، تبریک گفت. همچنین پسرش میرزا ابوالقاسم امام جمعه که در زمان امیرکبیر، امام جمعه تهران بود، هم با انگلیسیها و هم با روسها ارتباط خاصی داشت و به همین جهت وقتی از سفیر روس (انفیه دان) مرصع گرفت، از طرف دولت امیر مغضوب گردید. در واقع این « امام جمعه های انگلیسی یا لندنی » کاری با اصول شریعت مقدس محمدی و ترویج مذهب جعفری اثنی عشری نداشتند بلکه قبله گاه آنان سفارتخانه های اجنبی بود.

ناگفته نگذاریم که در میان روحانیون مردان بزرگی هم بودند که در برابر پول اجنبی، سر تسلیم فرود نیاوردند و خویشتن را به زر نفروختند و از این جمله بودند:
مرحومین شیخ مرتضی انصاری و نیز سید کاظم یزدی، عالم عالیقدر تشیع که نامشان غرق در عفاف و شرف و تقوی و فضیلت است.

در این بازار گرم رشوه خواری و اجنبی پرستی وجود کسانی که از خزانه اجانب برخوردار بودند یا به حمایت آنان به مقامات دولتی رسیدند، قابل انکار و تردید نیست. اما ترویج فساد و رشوه خواری در ایران، جهت دیگری هم دارد و آن وجود عوامل فاسد کننده بیگانه در ایران است که نقش اصلی را بعد از ورود سر جان ملکم به کشور ما به عهده داشته اند. در واقع عمال و مأمورران روسی و انگلیسی برای پیش بردن ##### و بسط نفوذ خویش به هر وسیله نامشروعی متوسل می گردیدند تا فساد و تبهکاری را در میان رجال قاجار رواج دهند و گماشتگان جیره خوار خود را بر مصادر امور بنشانند. حتی دیده می شود که انگلیسیهای مستعمره چی برای رسیدن به مقصود خود از وجود موقوفه سلطان « اود » هند نیز به مدت یکصد و شصت سال استفاده سوء کردند. در حالیکه هدف واقف و بانی موقوفه مزبور اشاعه تشیع و کمک به طلاب شیعه و بسط تحقیقات مربوط به مذهب جعفری بود که چون درآمد آن بدست عمال امپراتوری انگلیس در هندوستان افتاد، آنان درآمد موقوفه را در راه فاسد کردن طلاب و روحانیون و بسط نفوذ خود در بین النهرین بکاربردند. و در چنان هنگامه ای در صف روحانیون کمتر کسی بود که شهامت و تقوای اخلاقی وی مانع گرفتن وجوه موقوفه گردد.بدین جهت نام بزرگوارانی چون شیخ مرتضی انصاری را یک بار دیگر باید ذکرکرد و او را از مظاهر پاکدامنی و تقوای روحانیت شیعه در این عصر دانست.

به عللی که فعلاً جای ذکر آن در اینجا نیست، کارنامه سیاه کسانی که در دوران بیست و پنج ساله دوم سلطنت ناصرالدین شاه، مصدر خدمات دولتی و خیانت های بزرگی به مملکت شدند، به وقت دیگری واگذارمی شود.

در میان رجال و مزدوران این دوره حتی نمایندگان روشنفکران و ترقی طلبانی چون میرزا حسین خان سپهسالار نیز وجود داشتند و نمونه کار آنها، قرارداد و امتیاز ننگین « رویتر » بود، که حتی موجب اعتراض نمایندگان پارلمان انگلیس گردید و به قول لرد کرزن « یک چنین امتیاز عظیم و بی سابقه ای به منزله بخشش نامه ای بود که از طرف کشور ایران به یک انگلیسی داده می شد. و باید اعتراف کرد که اگر بریتانیا توانسته بود این بازی را به آخر برساند نه تنها شاه ایران مات شده بود، بلکه تزار روسیه هم به جای خود میخکوب می شد. » علاوه بر این وقتی مفاد قرارداد در مجلس عوام انگلیس مورد بحث قرارگرفت کلمات « فوق العاده و خطرناک » درباره آن بکار رفت و « رابرت لاو » وزیر دارایی انگلیس نتوانست از این « بخشش نامه » دفاع کند و در جواب اعتراضات نمایندگان گفت: « ما در آن هیچ نفعی نداریم » و حتی « لرد گرانویل » وزیر خارجه وقت انگلستان در مجلس اعیان کشور خود در جواب همین سؤال که آیا این امتیاز به نفع ایران و ##### انگلیس است، اظهارداشت: « چنین امتیازنامه ای موجود است، ولی من نمی توانم بیش از این درباره آن توضیحی بدهم ».

این رسوائی بزرگ و غیرقابل بخشش که با پرداخت چند هزار لیره رشوه و پیشکشی از طرف « بارون رویتر » به شاه قاجار و میرزا حسین سپهسالار صورت گرفت، نه تنها مردم ایران را بهت زده کرد، بلکه به قول « سر هنری راولینسون » : در وقتیکه این امتیاز به طبع رسید و در دنیا منتشر گشت و دیده شد که دارای چه مزایای بی شماری است و تمام منابع ثروتی و صنعتی و فلاحتی سرتاسر یک مملکت چگونه بدست انگلیسیها افتاده است، هیچکس قادر نبود این موضوع را پیش بینی کند که روزی یک چنین امتیاز مهمی بدست یکی از اتباع دولت انگلیس بیفتد. علاوه بر تمام خطوط راه آهن ایران و تراموای که انحصار آن تا هفتاد سال به بارون رویتر واگذارشده بود، کلیه معادن ایران نیز به استثنای معادن طلا و نقره و سنگهای قیمتی، در اختیار صاحب امتیاز قرار می گرفت. به علاوه گمرکات و آبیاری اراضی و احداث قنوات و کانال ها به رویتر واگذار گردیده بود. یک چنین خیانت بزرگی که از طرف نماینده روشنفکران و آزادیخواهان ایران صورت گرفت، در بین توده مردم هیجان و اضطراب شدیدی بوجود آورد، تا جائیکه ناصرالدین شاه مجبورشد، میرزا حسین خان را معزول کند. زیرا چنین خیانتی نه تنها در هیچ کشوری سابقه نداشت، بلکه اگر در سرزمین دیگری غیر از ایران اجراء شده بود، نسل خاندان خائن از بین برده می شد. در حالیکه در کشور ما بازماندگان چنین رجال خیانت پیشه ای تا مدتها مصدر کار بودند و هرچه می خواستند می کردند، که گویی خیانت و بیگانه پرستی که در رگ و پوست آنان رسوخ یافته بود به عنوان میراث به بعضی از افراد نسل بعدیشان، نیز که دوران عمر آنان مصادف با عصر قاجار و حتی بعد از آن نیز سرایت کرده است مثلاً محمد حسین اصفهانی که از علافی و زغال فروشی به صدارت خاقان مغفور فتحعلی شاه رسید مقام صدارت را از این بابت تحصیل کرده که سردسته عمال انگلیسی دربار فتحعلی شاه به شمار می رفت و کارش تخطئه کردن ##### میرزا بزرگ و قائم مقام بود و پسرش عبدالله خان امین الدوله به راه و رسم پدر بزرگوار خویش قدم برداشت تا آنجا که در زمان قائم مقام به بین النهرین فرارکرد و خانواده ای در آنجا تشکیل داد و نوه همین عبدالله خان صدر بود که در جریان اشغال بین النهرین به انگلیسیها خدمت شایانی نمود و بعدها مقامات عالی پیدا کرد.


نکته ای که در خاتمه این مقال لازم به یادآوری است، آن است که طبعاً هرگاه « حقوق بگیران خارجی » بخصوص « حقوق بگیران انگلیس » و خائنانی که نامشان در اوراق سیاه بایگانی ها و اسناد دولتی ضبط شده است می دانستند که روزی مدارک خدمتشان به دستگاههای استعماری در بایگانی های راکد دولتها جمع شده و با قرارگرفتن در دست مراجعین انتشارخواهد یافت، شاید راه و رسم دیگری پیش می گرفتند و نمی گذاشتند تاریخ، نام آنان را تا این اندازه به بدی و زشتی نام ببرد.
اما تاریخ رحم ندارد و کار مورخ و محقق در درجه اول بیان واقعیات و حقایق است، چه شیرین و چه تلخ !
به گفته یکی از دانشمندان « تاریخ را همواره یک صفحه درمیان باید نوشت تا آیندگان بتوانند با تحقیقات خویش صفحات سفید آن را پرکنند » و اکنون ما چنین کاری را کرده ایم و تا آنجا که مقدور بوده است، برخی از صفحات سفید ##### و اجتماعی بعضی از رجال عصر قاجار را نگاشته ایم.
منتهی برای بعضی باشرف و افتخار، و برای بعضی دیگر با ننگ و آلودگی. و این بیرحمی را که بزرگترین نمودار شهامت اخلاقی و شجاعت ملی و عشق به میهن است وظیفه ای راستین در قبال مردم کشور می دانیم.
هنگام انتشار اولیه این اسناد و مدارک، واضح و طبیعی بود که بعضی از نوادگان و نبیرگان اشخاصی که از آنان نامبرده شده بود، از انتشار اسناد مربوط به یک یا چند تن از پیشینیان خود آشفته گردیدند و نویسنده را هدف تیر ملامت و اتهام یا، حتی هتاکی قراردادند. ولی از این بابت هراسی به خود راه ندادیم، آنچه گفتیم و نوشته شد مبتنی بر اسناد وزارت خارجه ایران و انگلیس و همچنین کتبی بود که به زبانهای مختلف نوشته شده و افسانه پردازی در آنها وجود ندارد. و این با خوانندگان بصیر و صاحب نظر و وطن دوست است که اهمیت آنها را بسنجند و نزد خویش نتیجه بگیرند و لااقل این نکته محرزگردد که در انتشار آنها جز روشن شدن فصولی از تاریخ که فاصله آن هم خیلی دور نیست هدف دیگری نبوده است.

اگر بعضی از گذشتگان ما طریق شرافتمندانه ای طی نکرده اند و نوادگان و نبیرگانشان در برابر دفتر سیاه نیاکان خود قرارگرفته و شرمنده گشته اند گناهشان به گردن هیچکس نیست.
نسل جدید و آینده باید بداند که چه کسانی مسئول سیه روزی اسلاف آنان در قرون گذشته بوده اند.
شاید دیگران نیز تجربه آموزند و به این حقیقت آگاه گردند که کسان دیگر در پندار و کردار و فلسفه زندگی خود تجدید نظر کنند و تأمل بیشتری نمایند، تا در آینده رسوا و سیاهکارشان نخوانند.



میرزا ابوالحسن خان ایلچی

نخستین وزیر ایرانی است که از دولت انگلستان و حکومت هندوستان، حقوق و مقرری مرتب می گرفت.
او مدت ۳۵ سال ماهی یک هزار روپیه از دولت انگلیس و حکومت هندوستان دریافت می کرد.

او در زمان فتحعلی شاه، وزیر امور خارجه ایران بود. روز ۱۵ ژوئن ۱۸۱۰ به عضویت لژفراماسونری درآمد.
و بعد به کمک انگلیسیها به مقام وزارت امور خارجه نایل آمد و او را عالیجناب خطاب می کردند.

اعمال دوران سیاه وزارت و سفارت این مرد آنقدر ننگین و بیشرمانه است که جا دارد نام او را در ردیف خائنان درجه اول مملکت و مروجین فساد و رشوه خواری و جاسوسی به نفع اجانب ذکرکنیم.

در دوران وزارت او معاهدات ننگین ترکمانچای و گلستان به ایران تحمیل شد و آنچه خواست انگلیس بود برای نابودی و تضعیف ایران در برابر هندوستان توسط وی انجام گرفت.
در این دوران طراحان ##### انگلیس برای پی ریزی کامل و استوار ##### خود در ایران، وجود سازمان فراماسونری و فراماسون شدن ایرانیها و اعزام فراماسونهای انگلیسی به ایران را لازم می دانستند.
در این زمان دو استاد اعظم ماسونی انگلیس « سرگور اوزلی » و « میرزا ابو الحسن خان ایلچی » در ایران مأمور تشکیل لژ فراماسونی شدند.
این دو خبیث با وارد کردن درباریان به حلقه فراماسونی تقریباً همه اطرافیان شاه ایران را ماسون کردند. این عملیات و اقدامات، نفوذ اوزلی را در دربار ایران آنقدر توسعه داد که فتحعلی شاه آشکارا همه مسائل مورد نظر و امور ##### را با او درمیان می نهاد و صمیمیت فوق العاده ای بین او و پادشاه و درباریان بوجود آمده بود.

اوزلی برای جداکردن قفقاز از ایران و تضعیف و متلاشی کردن ایران بزرگ و بخاطر اینکه برای همیشه یارای حمله به هند و کمک به آزادیخواهان و شورشیان هندی را از ایران سلب کرده باشد، شاه و درباریان را مجبورکرد تا با قبول قرارداد صلح با روسیه و انتزاع ۱۷ شهر قفقاز از ایران (که میرزا ابوالحسن خان آنرا امضاء کرد) هم روسیه را راضی کنند و هم بزرگترین و آبادترین استانهای شمالی کشور را از ایران جداسازند.

در این نیرنگ فراماسونهای انگلیسی و ایرانی، همه درباریان و حتی شاه که تحت تأثیر (پول و پلتیک) قرارگرفته بود، با انتزاع و جدایی ۱۷ شهر قفقاز موافق بودند و تنها عباس میرزا نایب السلطنه در برابر این اقدام مقاومت کرد که کسی اعتنایی به افکار و عقاید او ننمود.
در آخرین شبیخونی نیز که قشون روس در روز ۳۱ اکتبر ۱۸۲۱م (۲۳ محرم ۱۲۳۷ه) به « اصطلادوز» زدند و نیروی عباس میرزا را عقب راندند « اوزلی و ایلچی » دست داشتند. اعتماد السلطنه در ضمن وقایع سال ۱۲۲۷ می نویسد: « اوزلی به اتفاق ایلچی به تبریز رفتند تا ترتیب بعضی قرارمدارها داده شود ».

بالاخره فعالیت این دو فراماسون سبب شد که معاهده شوم گلستان در ۱۲۲۸ه (۱۸۱۳م) بین ایران و روس امضاء شود و میرزا ابوالحسن خان به دستور برادر فراماسونش قسمتی از خاک وطن ما را از ایران جداکرد.

لرد کرزن فراماسون که با کمک فراماسونهای ایرانی و فرانسوی و انگلیسی قسمتی از انقلاب مشروطیت ایران را در روزهای واپسین پیروزی هدایت می کرد، درباره حوادث این ایام می نویسد « در این موقع سه نفر از مأمورین ##### انگلیس دخالت تامی در ##### انگلیس نسبت به ایران داشتند. یکی سرگور اوزلی، دیگری جیمز موریه و سومی جیمز فریزر می باشند » این فراماسونهای انگلیسی آنقدر نسبت به ایران و ایرانی دشمنی داشتند که افکار عامه مردم انگلیس و نظر امنای آن دولت را نسبت به ایران مشوب و بی اعتبارکردند و همین امر سبب شد تا به روسها آزادی عمل زیادی برای تجاوز به ایران داده شود.


نتیجه عملیات این دو گراند لژ انگلند (اوزلی- ایلچی) آن شد که ##### انگلستان در ۱۵ سال اول قرن نوزدهم و تا سال آخر سلطنت فتحعلی شاه به یک نوع ##### بی اعتنایی تبدیل شده و روسها را در پیشروی و تجاوز به ایران تشویق کند. انگلیسیها ایران را به کلی رها نمودند و با تحمیل قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای این کشور را به لب پرتگاه زوال و فنا سوق دادند. از روزی که فراماسونهای انگلیسی و ایرانی، کشور ما را به دایره ##### اروپائی کشانیدند دولت و ملت ایران تا مدتهای مدید روی خوشی و راحتی ندید و همیشه و مداوم برای ایران گرفتاریهایی ایجاد می شد.

__________________میرزا محمد علی خان شیرازی وزیر امور خارجه

رسواترین وزیر محمد شاه که در گرفتن رشوه و حقوق و مستمری از خارجیان پیشقدم دیگران بود.میرزا محمد علی خان شیرازی، همشیره زاده میرزا ابوالحسن خان ایلچی است.
او که در پایتخت زیر نظر ابوالحسن خان تربیت یافته بود، در گرفتن مستمری و حقوق و رشوه از خارجیان از دائی گرامی اش میرزا ابوالحسن نیز پیشی گرفت.

در تمام مدتی که میرزا ابوالحسن خان از سفارت انگلیس ماهانه یک هزار روپیه حقوق دریافت می داشت، او نیز مبلغی از بودجه حکومت هند مستمری می گرفت.
پس از وفات میرزا ابوالحسن خان چون وزیر خارجه وقت انگلیس حاضر به پرداخت مقرری ماهانه وی در حق فرزندش نشد، میرزا محمد علی که جانشین دائی خود شده بود به وزیر مختار انگلیس پیشنهاد کرد که ماهانه مبلغی دریافت دارد و در قبال آن، خدماتی را تقبل کند.


به موجب اسناد وزارت خارجه انگلیس، در تمام دوران سفارت « جرج .م. مکدونالد » سفیر وقت انگلستان در ایران، برای میرزا محمد علی سالی ۵۰ تومان مقرری معین و پرداخت شده است علاوه بر دریافت این مقرری وی هرگاه خبر مهمی کسب می کرد و آن را به وزیر مختار انگلستان می داد مبلغی نیز به عنوان (خبر مهم) از بودجه محرمانه سفارت به او تعلق می گرفت.

سرجان کمبل سفیر کبیر انگلیس در ایران در تذکاریه سری و محرمانه که ضمیمه گزارش نمره هشت خود به وزارت خارجه دولت متبوع خویش فرستاده است به مطلب مهمی اشاره می کند. این گزارش که به شماره ۳۷ ر ۶۰ در بایگانی عمومی انگلستان ضبط است چنین حاکی است:

« … مکدونالد به میرزا محمد علی که همشیره زاده میرزا ابوالحسن خان است سالی پنجاه تومان می داد و میرزا محمد علی کاملاً تحت نفوذ دائی خودش(میرزا ابوالحسن خان)می باشد.
بعد از مکدونالد، من رویه او را تعقیب کردم، اما میرزا محمد علی به ندرت نزد من می آمد و در نتیجه به علت اینکه مدتها بود می دانستم وی در عداد طرفداران روسها درآمده و در مراحل بحرانی اخیر پشتیبانی کامل خود را از منافع آنان علنی کرده است من هم اصراری نکردم. »

میرزا محمد علی که در شیراز در خانواده میرزا ابراهیم خان کلانتر اعتماد الدوله پرورش یافته بود، خط نستعلیق را به پایه استادان خوش نویس می نوشت و از علوم قدیمه و الهیات نیز بی بهره نبود. او به دعوت میرزا ابوالحسن خان به تهران آمد و در وزارت امور خارجه نایب « عم اکرمش! » گردید.

پس از اینکه میرزا ابوالحسن وفات یافت، سفارت انگلیس در تهران برای انتخاب او به وزارت امور خارجه ایران تلاش فراوانی کرد.
گرچه شاه وقت قاجار او را لایق مقام (وزارت دول خارجه) نمی دید، ولی وقتی روسها نیز با انتصاب او به این سمت موافقت کردند وی را بدین سمت منصوب کرد.

در تمام دورانی که میرزا محمد علی خان مصدر امور دولتی بود، همه اسرار وزارت خارجه را در اختیار مکدونالد وزیر مختار انگلیس می گذاشت.
موقوفه « اود » هندوستان

سر ارتور هاردینگ وزیر مختار انگلیس در ایران می نویسد: « اختیار تقسیم وجوه موقوفه « اود » هند در دست من مانند اهرمی بود که با آن می توانستم همه چیز را در بین النهرین و ایران بلند کنم و هر مشکلی را حل و تصفیه نمایم.»

حقوق بگیری و سرسپردگی به بیگانگان تنها منحصر به رجال و شخصیتهای ##### مملکتی نبوده و نیست، بلکه بعضی از ملایان و رؤسای مذهبی نیز جزء این دسته افراد بودند.

از بدو تسلط انگلستان بر شبه قاره هند، ممالک مجاور این مستعمره زرخیز، جولانگاه استعمارگران انگلیسی بود. مأمورین بریتانیا در مستعمره هندوستان برای حفظ این گوهر گرانبها که بر تارک امپراتوری می درخشید، همواره سعی داشتند کشورهای مجاور هند را در حال ضعف و ناتوانی و حتی توحش نگهدارند تا هیچگاه این کشورها خیال تصرف و یا نفوذ در هند و یا بیداری مردم زجردیده آن را نیابند.
سرگور اوزلی بارت که میرزا ابوالحسن خان ایلچی را از لندن تا تهران همراهی کرد و برای نخستین بار دادن مقرری و حقوق را به خان ایلچی تجویزکرد، عقیده خود را درباره ایرانیان در نامه ای که ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ از پطرزبورگ به وزارت خارجه انگلستان می نویسد، چنین بیان می کند:

« عقیده صریح و صادقانه من این است که چون مقصود نهائی ما فقط صیانت هندوستان می باشد، در این صورت بهترین ##### این خواهد بود که کشور ایران را در همین حال ضعف و توحش و بربریت بگذاریم و ##### دیگری مخالف آن تعقیب نکنیم ».

این نامه و دهها گزارش رسمی و عقاید و نظریاتی که از جانب سیاستمداران انگلیسی درباره ایران و ایرانیان بیان شده، با آنچه که دیپلماتها و مأموران انگلیسی در ایران انجام دادند، نموداری از اعمال شرم آور انگلستان در سرزمین ما می باشد.

متأسفانه بایستی اقرارکرد که عملیات شرم آور و نکبت بار انگلیسیها در ایران به دست عده ای مزدور و خائن که بیشتر در طبقات عالیه مملکتی و حتی در لباس روحانیت بودند انجام می گردید.

گرچه نشان دادن و برملاکردن همه افعال و اعمال حقوق بگیران انگلیس در ایران، مایه شرمساری است، با این حال شمه ای از تاریخچه تقسیم موقوفه « اود » هندوستان را نقل می کنیم. باشد تا این مختصر تازیانه ای برای آیندگان باشد.

دیپلماسی انگلستان در ایران پس از مأموریت ها و سفارت های « سر جان ملکم » و « سر هارد فورد جونس » جان تازه ای گرفت. این دو دیپلمات انگلیسی که هم از جانب وزارت مستعمرات انگلستان و هم از جانب حکومت هندوستان و گاهی نیز از طرف وزارت امور خارجه بریتانیا در ایران مأموریت هایی داشتند، با دادن تحفه و هدایای فراوان و تقسیم پول و برقراری مقرری های گوناگون در ظرف مدت کوتاهی در پایتخت ایران نفوذ فوق العاده ای پیدا کردند.

دانشمند فقید محمود محمود در تاریخ روابط ##### ایران و انگلیس می نویسد:

« انگلیسیها از آغاز قرن نوزدهم یعنی پس از سفر اول سر جان ملکم به ایران (۱۲۱۵ ه – ۱۸۰۰ م)
چنین احساس کردند که غیر از هیئت حاکمه وقت در ایران، نیروی دیگری هم در این کشور وجود
دارد که اهمیت آن از لحاظ توسعه و بسط نفوذ اجانب، کمتر از هیئت حاکمه نیست و این نیرو جامعه مذهبی نام دارد.
بنابراین آنها کوشیدند با علما و روحانیون مذهب تشیع که فوق العاده در عامه مردم ایران نفوذ
داشتند تماس حاصل کنند و روشی را در پیش بگیرند که از نفوذ آنان نیز به نفع خود استفاده نمایند و غیر مستقیم اعضای برجسته این جامعه را در اختیار داشته باشند.
این بود که چندین فقره اعتبار به عنوان موقوفات ترتیب دادند تا توجه علما و روحانیون ضعیف را جلب نمایند و ظهور این امر به قدری مشروع بود که اقدام آنها مورد استقبال و قبول علماء قرارگرفت. »

اولین موقوفه ای که در اختیار شعبه اوقاف هند در بغداد برای تقسیم در ایران و بین النهرین قرارداده شد، قریب یکصد لک روپیه بود که به پول ایران در روزی که وقف گردید در حدود سیصد میلیون قران می شد.

نایب السلطنه هندوستان این موقوفه را که ظاهراً متعلق به (صوبه اود) فرمانروای لکنهو بود، ولی در حقیقت واقف آن که یک زن رقاصه شیرازی الاصل بشمار می رفت، بنام سپرده ثابت در بانک دولتی انگلستان در لندن به امانت گذارد، تا سود و ربح آن همه ساله به تهران منتقل شود و در اختیار شعبه اوقاف هند در کنسولگری بغداد قرارگیرد. سر آرتور هردینگ وزیر مختار اسبق انگلیس در ایران برای اینکه از تقسیم وجوه موقوفه هند و نتایج آن در ایران و همچنین بین النهرین مطلع گردد و برنامه ای برای آینده ##### انگلیس تهیه نماید، سفری نیز به جنوب غربی ایران و بین النهرین کرد. او در کتابی که نوشته است درباره موقوفات مذکور و برقراری مقرری چنین می نویسد:

« یک اهرم قوی که باعث شد بین من و روحانیون ایران روابط حسنه ایجاد کند، وجوه اوقاف « اود » بود.

این وجوه که حالیه باید میزان آن خیلی زیاد شده باشد، توسط پادشاه « اود » وقف شده که به مرور صرف تحصیل محصلین شیعه بشود. البته محصلینی که در مدارس کربلا و نجف تحصیل کنند و بعدها به تحصیل علوم دینی شیعه بپردازند. این وجوه سالها بود که توسط نماینده رسمی دولت انگلیس مقیم بغداد مصرف می شد و مبالغ آن در زمان من خیلی زیاد شده بود، لیکن همیشه دوستان مذهبی من تقاضا داشتند جوانهای مستعد خانواده های خودشان که روابط و بستگی با علمای برجسته مذهبی شیعه داشتند، از این وجوه استفاده نمایند و عالم بشوند و بعدها مجتهد یا عالم در علوم دینی از کار درآیند. من این موضوع را خیلی مهم دانستم و وجوه موقوفه را در اختیار کلنل نیومارچ گذاشتم، تا با توجه کامل و طرز مخصوصی آن را اداره کند دقت و توجه منصفانه ای که از طرف کلنل نیومارچ و خود من به درخواست های قبول این محصلین ابراز می شد فرصت های مناسبی پیش آورد که با علمای بزرگ روحانی مربوط شوم و در آنها نفوذ پیداکنم و من سعی داشتم که جهت تماس یافتن با رؤسای این طبقه متنفذ از آنها استفاده نمایم. »

کلنل نیومارچ و هاردینگ تا سال (۱۹۰۶ م – ۱۳۲۳ ه) با تقسیم این وجوه و برقراری حقوق در ایران و بین النهرین هر عملی را که خواستند انجام دادند. همانطور که به گفته هاردینگ وجوه مذکور در دست او مانند اهرمی بود که سفیر انگلیس در ایران و بین النهرین هر عملی را می توانست با آن انجام دهد، و هر بار سنگینی را قادر بود به حرکت درآورد.

سر آرتور هاردینگ از سال ۱۹۰۱ تا ۲۶ ژانویه ۱۹۰۶ در ایران مقام وزیر مختاری داشت و ظرف شش سال مأموریت خود در ایران و توسعه مبارزات پنهانی روس و انگلیس بر سر تقسیم ایران به مناطق نفوذ، حوادث گوناگونی را بوجود آورد که از آن جمله می توان کوشش در راه استفاده اقتصادی و ##### ایران، انعقاد قرارداد نفت جنوب، دامن زدن بلواها و انقلابات در سرار ایران، تشویق به تشکیل انجمن های مخفی (فراماسونری) و داخل کردن عناصر مزدور در مبارزات ملت ایران و برقراری رژیم مشروطیت و از همه مهمتر از بین بردن نفوذ روسیه در دربار مظفرالدین شاه و جانشین کردن طرفداران، عمال و خبردهنده ها و جاسوسان انگلیس در سازمان های درباری و دولتی ایران را نام برد.

اللهیار خان آصف الدوله

در بین افراد خانواده سلطنتی قاجار « اللهیارخان آصف الدوله دولو » پسر محمدخان بیگلربیگی، از همه بیشتر به انگلیسیها نزدیک بود و همه جا به ##### انگلیس خدمت می کرد. خدمات آصف الدوله به دستگاه سفارت انگلیس در تهران تا بدانجا رسیده بود که وزیر مختار وقت آن کشور در ایران طی گزارشی که روز ۱۹ اکتبر ۱۸۴۸ به وزیر امور خارجه دولت متبوع خویش فرستاد درباره او چنین نوشت:

« … آصف الدوله خود و تمام افراد خانواده اش همیشه و کاملاً در اختیار دولت انگلستان بوده اند و اینان از خدمتگزاران صدیق ما می باشند … »

اللهیار خان آصف الدوله چنانکه گفتیم پسر محمدخان بیگلربیگی است و پدرش در راه اعتلای خاندان قاجار فداکاریهای فراوان کرد و مقام ارجمندی داشت.

هنگامی که آقا محمدخان قاجار در استرآباد، برای رسیدن به مقام سلطنت از رؤسای ایل قاجار تقاضای کمک کرد، رؤسای مزبور ابراز عقیده کردند که « محمدخان بیگلربیگی » برای رسیدن به سلطنت از او مناسب تر می باشد. ولی محمدخان بیگلربیگی به نفع « آقا محمدخان قاجار » از سلطنت ایران صرفنظرکرد و به همین جهت اعقاب او نام خانوادگی « تاج بخش » را برای خود انتخاب کردند. گذشت محمدخان بیگلربیگی سبب شد که آقا محمدخان همیشه جانب او را داشته باشد و به او احترام فراوان نهد، تا جائیکه هروقت می خواست به سفربرود او را حاکم پایتخت می کرد و همه اختیارات سلطنت را در تهران به او واگذار می کرد. محقق محترم سعادت نوری که بیوگرافی آصف الدوله ها را به تفصیل نگاشته است در این باره می نویسد: « اللهیارخان آصف الدوله را یکی از عوامل ##### استعماری بیگانگان باید دانست و قیام مردم تهران در سال ۱۲۴۵ ه ۱۸۲۹م و کشته شدن گریبایدوف ایلچی روسیه و چند تن از اعضای سفارت به تحریک او بوده است ».

دکتر فریدون آدمیت نیز در این باره می نویسد: « … این هنگام بهترین دوست انگلیسیها در ایران اللهیارخان آصف الدوله فرمانفرمای خراسان بود که با آنان از قدیم سر و سری داشت… ».

در این موقع حاج میرزا صدر اعظم ایران بود و برای اینکه از تحریکات آصف الدوله که به مسند صدارت عظمی علاقه فراوان داشت بکاهد او را با اختیارات فراوان به خراسان فرستاد.

مقارن فرمانفرمائی آصف آلدوله در خراسان انگلیسیها دو هدف عمده داشتند:

۱- با گماردن عوامل خود در خراسان، هرات را از حمله سپاهیان ایران مصون دارند تا از این راه خطرات متوجه مرز هندوستان را دفع کنند.

۲- با اعزام جاسوسان و عوامل خرابکار و اطلاعاتی به ترکستان، حوادث این منطقه را زیر نظرداشته باشند.

در قسمت اول با انتصاب آصف الدوله، انگلیسیها موفقیتهای بسیاری بدست آوردند. سفارت انگلیس در تهران برای اینکه به هدف دوم نیز نزدیک شود، به آصف الدوله پیشنهادکرد تا به کمک عوامل آنها بشتابد. به همین جهت هریک از عوامل اطلاعاتی انگلستان که به ترکستان فرستاده می شدند مورد حمایت و توجه آصف الدوله قرارمی گرفتند و وی به آنان کمک فراوان می کرد و حتی توصیه نامه هایی نیز به دست آنان می داد. اما خوانین مرو و خیوه و سایر حکام ترکستان، هروقت یکی از عوامل انگلیسی به دستشان می افتاد، آنها را با شکنجه و قساوت بسیار می کشتند. چنانچه « کانالی » و « استوارت » دو جاسوس زبردست انگلیسی که توصیه نامه آصف الدوله را بهمراه داشتند، در همین اوان دستگیر و کشته شدند. باری پس از قتل چندین جاسوس انگلیس در ترکستان، حکومت هندوستان و سازمان انتلیجنس سرویس برای اینکه « جاسوس » اعزامی آنها شناخته نشود، یکی از افسران آزموده جاسوس خود را بنام « فریه » که تابعیت فرانسه را داشت همراه میسیون ژنرال گاردان به ایران و به خراسان اعزام داشتند. فریه که در سال ۱۸۳۹ م – ۱۲۵۵ ه در سپاه ایران خدمت می کرد و چون از هنگام ورود به ارتش ایران روش مزورانه ای درپیش گرفته و اطلاعات نظامی قشون ایران را به انگلیسیها می داد، به دستور فتحعلی شاه از سپاه ایران و سپس از خود کشور اخراج گردید.

ولی وی پس از دو سال یعنی در سال ۱۸۴۵ به بغداد بازگشت. در این تاریخ بغداد کانون فساد و توطئه بر ضد ایران شده بود و سازمان انتلیجنس سرویس از راه بین النهرین جاسوسانی به ایران می فرستاد تا علیه محمدشاه فعالیت کنند.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet