شنبه ، ۲۸ فروردین ۱۳۹۵ ، ۱۲:۵۶ |
به گزارش رویش نیوز، عصر چهارشنبه ۲۵فروردین نشست هم اندیشی با حضور دکتر الکساندر دوگین صاحب نظر سیاسی و مشاور رئیس جمهور روسیه و دکتر نادر طالب زاده در خانه بیداری اسلامی اصفهان برگزار گردید. در ابتدا دکتر طالب زاده ضمن خوش آمدگویی به دکتر دوگین ضمن تشریح جایگاه و شخصیت وی به اهمیت حضور چنین افرادی در ایران اشاره نمودو ایران را مکان مناسبی برای تشریح اندیشه اندیشمندانی که در رسانههای غربی بایکوت شدهاند، دانست. وی در ادامه دعوت از چنین اندیشمندانی را وظیفه دستگاههای اجرایی از جمله وزارت خارجه دانست و افزود عملکرد بسیار ضعیف این دستگاهها باعث شده ما این کمبود را جبران نموده و چندین اندیشمند را در طول مقاطع زمانی مختلف به ایران بیاوریم. سپس وی از دکتر دوگین درخواست نمود سخنرانی خود را آغاز نماید. لازم به ذکر است ترجمه ناقص و بعضا اشتباه مترجم بارها مورد اعتراض حضار و تذکرات دکتر طالب زاده قرار گرفت. دکتر دوگین در ابتدا به تمجید از اصفهان پرداخت و اصفهان را کانون تمدن ایران دانست. وی اشاره نمود یکی از دوستانم به بنده گفته که اگر اصفهان را نبینی به مانند این است که ایران را ندیدهای و بنده با حضور در اصفهان این را تأیید مینمایم. وی در ادامه اشاره نمود که بنده نظرات خود را به صورت کتاب درآورده ام که دو مورد آن یعنی«تئوری چهارم سیاسی»و «جامعه شناسی روسیه» به فارسی ترجمه شده اند. بنده امروز قصد دارم در مورد انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه نظریه چهارم سیاسی٬ رابطه ایران و روسیه و شخصیت پوتین صحبت نمایم؛ و سپس نظرات شما حضار را شنیده و از آن استفاده نمایم. در این جلسه قرار بر این نیست که بنده تنها صحبت نمایم. بلکه بنده میخواهم ضمن تشریح هویت روسیه٬ هویت ایران را نیز درک کنم. در ضمن شما محدودیتی در طرح سوالات مذهبی و سیاسی ندارید. هر سوال مذهبی، سیاسی است و هر سوال سیاسی٬ مذهبی است، زیرا که خداوند حاکم زمین است و همه چیز به خداوند بر میگردد. هر حاکم زمینی اگر از اوامر الهی پیروی کرده مقبول و در غیراین صورت مردود است. ریشه هر انقلاب و جهادی باطل نمودن شیطان و بی عدالتی است، پس هر دکترین سیاسی باید الهی باشد و هر دکترین دینی باید ابعاد سیاسی داشته باشد. اشمیت سیاستمدار آلمانی این را یک نظریه پردازی سیاسی میداند. هر انقلابی باید از درون منسجم و از بیرون مستحکم باشد و حرکت آن باید به سمت مبارزه با بیعدالتی باشد. انقلاب اسلامی ایران بر ضد بیعدالتی دوران پهلوی صورت گرفت. شاه ایران یک دستنشانده بود که مورد تأیید مردم نبود؛ وی دست نشانده شیطان بزرگ آمریکا بود. به همین خاطر امام خمینی آمریکا را نشانه رفت. که این یک دیدگاه سیاسی و مذهبی بود؛ زیرا تمدنهای جدید غربی ذاتاً شیطانی هستند. نه به خاطر امپریالیسم بلکه به خاطر انکار قدرت خداوند است. به همین خاطر این کشورها عدالت را نقض میکنند. ملت ایران برای حفظ انقلاب خود باید همواره بعد معنوی خود را حفظ نمایند. اندیشمندانی که بنده در موزه مشروطیت ایران در اصفهان مشاهده نمودم همواره بعد معنوی خود را در کنار سیاست حفظ نموده و جان خود را فدای مذهب تشیع نمودهاند. دکتر دوگین در ادامه اظهار داشت: ایران و روسیه به علت سیاستهای ضدشیطانی مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند و اینکه گفته میشود روسیه موافق تحریم ایران بوده یک افترا است. مذاهب شیعه و ارتدوکس همواره این دو ملت را برای مبازه با سیاستهای شیطانی برانگیخته اند؛ البته همواره ایران از روسیه جلوتر حرکت نموده و متاسفانه ما در دو برهه زمانی از این مسیر خارج شده ایم. دوران کمونیسم شوروی سابق و دوران لیبرالیستی دهه ۹۰این دودوره است. با انتخاب پوتین دوباره به مسیر اصلی بازگشته ایم. آمریکا نماد حاکمیت شیطانی است که در اسلام به نام دجال و در مسیحیت به نام ضدمسیح از آن یاد شده است. در حال حاضر مهم اتحاد دو کشور در زمینههای سیاسی و مذهبی در جهت برقراری عدالت است. وی در ادامه افزود: قدرت از آن خداوند و نمایندگان آن بر زمین است. امام خمینی بر همین اساس نظریه ولایت فقیه را محقق نمود. مهمترین وجه تمایز مشروطه و انقلاب اسلامی ایران همین ولایت فقیه است. که علت عدم موفقیت مشروطه و موفقیت انقلاب اسلامی همین است. ما در روسیه شرایطی مشابه مشروطه ایران را داریم. و در این راه با لیبرالیست و ناسیونالیستها در حال مبارزه هستیم. نقطه مشترک دو ملت ایران و روسیه نباید صرفاً بر منافع ملی متکی بوده و باید به دنبال مشروعیت الهی و دشمنی مشترک با غرب در جهت تشکیل لشکر خدا بر ضدشیطان در آخرالزمان باشد. بنده تحت تعقیب و تحریم آمریکا هستم که این نه به خاطر مسائل اقتصادی سیاسی یا نظامی بلکه به خاطر عقاید ضد شیطانی آمریکایی بنده است. بنده صورت حقیقی شیطانی حاکمان غرب را نمایان نموده ام. دوگین در ادامه به تبیین نظریه چهارم سیاسی پرداخت. وی گفت: نمود اولین و آخرین نظریه غربی لیبرالیسم میباشد. این نظریه ماهیت شیطانی دارد و بر اساس فردگرایی انکار خداوند و تایید استعمارگری میباشد. در مقابل نظریه کمونیسم است که نکته مثبت آن ضدلیبرال بودنش است ولی سایر شاخصههای آن از جمله ضدالهی بودن مادیگرایی و توسعهطلبی منفی بوده و محکوم به شکست است. نظریه سوم ناسیونالیسم است که نسبت به لیبرالیسم و کمونیسم بهتر ولی از نظر بنده مردود است، زیرا دیدگاهی ضعیف دارد و مسائل معنوی را در نظر نمیگیرد و محصول مدرنیسم غربی است. نظریه ولایت فقیه لیبرالیسم کمونیسم و یا ناسیونالیسم نیست. بلکه یک راه جدید است. ما نیز در روسیه نظریه چهارم سیاسی را براساس مذهب ارتدوکس و تجربیاتی که در تاریخ و فرهنگ روسیه داریم و لیبرالیسم کمونیسم یا ناسیونالیسم نیست را طراحی نمودهایم.بقیه تمدنها نیز میتوانند نظریه چهارم سیاسی خود را کشف نمایند. دکتر دوگین در ادامه اظهار داشت پوتین نماینده مسیحیت ارتدوکس می باشد. او یک صهیونیست یا فراماسونر نیست بلکه یک روس است. پوتین لیبرالیست کمونیست و یا ناسیونالیست نیست و بر ضدلیبرالیستها و ناسیونالیستهای روسیه است. ناسیونالیستهای روسیه بر ضد منافع ملی حرکت نموده و همواره تلاش میکنند مردم را بر ضد حاکمیت روسیه بشورانند، ولی پوتین به سمت نظریه چهارم سیاسی حرکت مینماید. پس از پخش کلیپی از مجموعه فعالیتهای خانه بیداری اسلامی دکتر دوگین به سوالات حضار به شرح ذیل پاسخ داد. آیا روسیه حرکتی به سمت ولایت فقیه نموده است؟ خیر، به علت نبود پتانسیل لازم دولت روسیه به همخوانی در این حد نرسیده است. افکار و اندیشههای شما به چه میزان در بطن روسیه تاثیرگذار بوده است؟ در ابتدا باید بگویم بنده در روسیه شخصیت محبوبی نیستم. یک اصطلاح انگلیسی داریم که معنای آن این است٬ شخصی که یک موضوع را بیان میکند و بعدها تاثیر آن در جامعه مشخص میگردد؛ بنده از دهه ۸۰در مورد محافظهکاری و بازگشت به کلیسا و مبارزه با آمریکا صحبتهای زیادی کردهام و نظریههای اوراسیایی و سنتگرایی را بیان نمودهام؛ اوایل کسی صحبتهای بنده را متوجه نمیشد و در مقابله با ناسیونالیستهای دهه ۹۰محبوبیت چندانی نداشت، ولی در حاضر برای اولین بار روسیه از ایران و سوریه بر ضدشیطان بزرگ حمایت میکند. عدم محبوبیت بنده نیز به دلیل بیان حقایق است و دیدگاه بنده به دیدگاه شیعه نزدیک است. در گذشته نیز دیدگاه شیعه در جهان اسلام با وجود حقانیت طرفدار چندانی نداشت. نامه امام خمینی(ره) به گورباچف را چطور ارزیابی مینمایید؟ تصور بنده این است که نامه امام خمینی صرفاً یک نامه سیاسی نبوده بلکه پیامبر گونه بوده است. امام خمینی آینده روسیه را پیش بینی کرده و به آقای گورباچف در مورد افتادن در دام لیبرالیسم هشدار داده بودند. ولی به علت عدم توجه گورباچف به رهنمودهای امام خمینی ما در دام افتاده و عظمت خود را از دست دادیم. و به دلیل این غفلت بخش عظیمی از کشور ما جدا شد و اکنون گورباچف منفورترین شخصیت روسیه است. نامه امام خمینی به گورباچف حاوی پیامهای معنوی و راه نجاتی برای ما بود. مسیحیت ارتدوکس چه ظرفیتهایی برای تمدنسازی غیر از تمدن غرب دارد؟ ما تمدن مسیحیت ارتدوکس را در دوره بیزانس تجربه نموده ایم. همیشه این تمدن با تمدن غرب در تقابل بوده است. ما در ایدئولوژی خود یک مفهوم به نام محافظ داریم که شبیه امام شما است. و وظیفه آن محافظت از دین و سیاست است و در کتب مقدس ما به عنوان یک امپراتورسیاسی و یک رهبر دینی از آن یاد شده است. شما چقدر با عرفان و حکمت ایرانی آشنا هستید؟ بنده مطالب زیادی در مورد هویت ایرانی نوشته ام و عقاید خود را بیان نمودهام.عرفان ایرانی نقطه تمرکز هویت و تمدن ایرانی است. آیا همکاری روسیه با ایران و سوریه یک آرمان است و یا یک استراتژی کوتاه مدت سیاسی؟ ما به سمت تئوری چهارم سیاسی در حرکت هستیم و حمایت از ایران و سوریه در همین جهت است. البته همواره محدودیتها و اجباری پیش میآید که دامنگیر سیاستهای سیاستمداران می شود. و ممکن است این مسئله به سراغ پوتین نیز بیاید ولی پوتین در حرکت به سمت نظریه چهارم سیاسی بهترین گزینه روسیه است. دیدگاه شما در مورد منجی آخرالزمان چیست؟ بنده مطالعات زیادی در مورد قیامت و آخرالزمان داشته ام و اخیرا کشف نموده ام برای اولین بار ایرانیان در دوران مزدا و زرتشت به این موضوع اشاره نمودند و حتی یهودیان پس از آن و در دوره هخامنشیان این موضوع را بیان نمودند. و در حال حاضر نیز ایرانیان پرچمدار این نظریه هستند. آیا شما یک فیلسوف پست مدرن هستید و یا افکار شما خارج از حیطه نظری غرب است؟ دیدگاه های بنده کاملا متفاوت از دیدگاه های غربی بوده و خارج از این حیطه است. |