Print Friendly, PDF & Email

فکر انحصار تجارت توتون و تنباکو را نخستین بار محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدین شاه مطرح کرد. وی در جمادی الاخره ۱۳۰۳ پیشنهادی در نهه فصل با عنوان «قانون اداره انحصاریه تنباکو و توتون و متفرعات آن» به ناصرالدین شاه عرضه نمود ولی شاه به آن توجه نکرد. سال بعد اعتمادالسلطنه قانون نامه دیگری در سی فصل به منظور مالیات گرفتن از عایدات دخانیات برای ازدیاد عواید کشور تنظیم کرد که به رغم تصویب ناصرالدین شاه به سبب مخالفت علما و بی میلی امین السلطان صدراعظم که به دستور شاه عهده دار اجرای آن بود تحقق نیافت (اعتمادالسلطنه ۱۳۵۰ ش ص ۴۲۲؛ تیموری ص ۱۱ ـ ۲۲؛ افضل الملک ج ۲ ص ۱۲۱۴ ـ۱۲۶۶ ۱۳۰۸ ـ۱۳۲۰). پس از گذشت سه سال در پی سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در ۱۳۰۶ دولت انگلیس که همواره در صدد اخذ امتیازات جدید از ایران بود فرصت مناسب را برای کسب امتیاز انحصار توتون و تنباکو به دست آورد و زمینه سازی آن را به ماژور جرالد تالبوت از نزدیکان و مشاوران لرد سالیسبوری (نخست وزیر و وزیر خارجه انگلیس) محول کرد. تالبوت ظاهرا نخستین مذاکره در باره انحصار تجارت توتون و تنباکو را در شهر برایتون با اعتمادالسلطنه که در این سفر همراه شاه بود آغاز کرد و پس از کسب اطلاعات کافی در این زمینه به کمک سغرهنری درمونت وولف وزیر مختار انگلیس در ایران امین السلطان را با دادن وعده های فراوان متقاعد کرد که او فواید و منافع انحصار توتون و تنباکو را برای شاه برشمارد و موافقت وی را برای واگذاری انحصار تجارت دخانیات به دولت انگلیس جلب کند (اعتمادالسلطنه ۱۳۵۷ ش ص ۱۹۹؛ اصفهانی کربلایی ص ۶۲ ـ۶۵) گرچه بعدها دولت انگلیس منکر هرگونه اطلاع قبلی از امتیاز دخانیات و نیز ارتباط سالیسبوری و تالبوت شد (کدی ص ۴۱).
پس از بازگشت شاه به ایران تالبوت با کمک دولت انگلیس و عده ای از سرمایه داران انگلیسی شرکتی را که به کمپانی رژی معروف شد با سرمایه ۰۰۰ ۶۵۰ لیره تاسیس کرد و برای اخذ امتیاز مخفیانه وارد تهران شد (تیموری ص ۲۷) و با سهولت تمام و بلاشرط به خواست خود رسید. تعهد پرداخت ۰۰۰ ۲۵ لیره در سال به ناصرالدین شاه و دادن مبالغی هنگفت به امین السلطان و تعدادی از درباریان ــ که به گفته فووریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه این مبلغ بالغ بر دو میلیون لیره می شد ــ عامل مهمی در کسب این امتیاز بود (عباس میرزا قاجار ص ۱۸۲؛ فووریه ص ۲۲۰). امین السلطان بعدها در نامه ای به میرزا حسن شیرازی مرجع تقلید وقت علت اعطای امتیاز را جبران لغو قرارداد تمدید راه آهن بوشهر ـ گیلان اعلام کرد. قرارداد مذکور در زمان میرزا حسین خان مشیرالدوله با یک شرکت انگلیسی منعقد شده بود (ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۵۸ ـ ۵۹) ولی در واقع این اعطای امتیاز ادامه روند اعطای امتیاز به بیگانگان در دوره قاجار بود. بدین ترتیب در ۲۸ رجب ۲۰ ۱۳۰۷ مارس ۱۸۹۰ امتیاز تجارت توتون و تنباکو در داخل و خارج کشور برای پنجاه سال به تالبوت اعطا شد.
امتیازنامه دارای پانزده فصل بود که به امضای شاه و سر هنری وولف رسید. برحسب فصول آن صاحبان امتیاز متعهد شدند هر سال پانزده هزار لیره به دولت ایران بپردازند همچنین پس از کسر پنج درصد از سود شرکت یک چهارم باقیمانده آن را به خزانه ایران واریز کنند (برای اطلاع از فصول امتیازنامه رجوع کنید بهاصفهانی کربلایی ص ۶۵ ـ ۶۸). مهفاد امتیازنامه حاکی از اختیارات تام صاحبان امتیاز در امور دخانیات ایران و بی اعتنایی محض حاکمان وقت ایران به منافع ملت بود ( رجوع کنید بهنهاوندیان ص ۱۷ ـ ۱۸).
پس از انجام یافتن مقدمات کار هیئتی از کمپانی رژی روانه ایران شد و به گفته عباس میرزا ملک آرا (ص ۱۸۲) همانند دولتی فاتح مامورانی به تمام نقاط کشور اعزام کرد. حضور انگلیسیها در سراسر ایران بحدی بود که اعتمادالسلطنه (۱۳۵۰ ش ص ۶۷۷) از آن به «سلطنت انگلیس در ایران» تعبیر کرد. کمپانی رژی تا مدتی غیرفعال و ناشناخته بود تا اینکه تالبوت به استناد فصل نهم امتیازنامه ــ که صاحب امتیاز را مجاز به واگذاری حقوق خود به دیگری می دانست ــ تمام امتیازاتش را ظاهرا پس از کسب سود فراوان به شرکتی به نام «شرکت شاهنشاهی تنباکوی ایران» فروخت (ایران. وزارت امور خارجه. اداره آرشیو و اسناد سیاسی کارتن ش ۲۰ پرونده ش ۱۵؛ کاظم زاده ص ۲۳۲ ـ۲۳۳). موضوع امتیاز نیز احتمالا به سبب ترس از واکنش روسها یا مخالفان داخلی مدتها فاش نشد (کدی ص ۴۶) تا اینکه دولت با انتشار اعلان نامه ای رسما آن را به اطلاع عموم رساند و تذکر داد که زارعین توتون و تنباکو متحمل خسارت نخواهند شد و کمپانی غ صاحب امتیاز محصول آنان را به قیمت عادلانه و نقد خریداری خواهد کرد (رجوع کنید به تیموری ص ۳۹ ـ۴۰).
انتشار خبر اعطای امتیاز تجارت دخانیات بازتاب گسترده ای داشت و با ناباوری و انتقاد شدید مواجه شد.
روزنامه اختر (این روزنامه در عثمانی منتشر می شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هیئت کمپانی رژی از اسلامبول تفاوت فاحش امتیاز دخانیات ایران را با امتیازی که کمپانی رژی از عثمانی گرفته بود یادآور شد و با شگفتی و تاسف نوشت که چگونه اولیای دولت ایران زیر چنین بار گرانی رفته اند معایب و مضرات آنچنان است که به قلم نمی آید (اصفهانی کربلایی ص ۶۸ ـ۷۱). روزنامه ترکی صباح (چاپ عثمانی) نیز با برشمردن معایب امتیاز اقدام دولت ایران را سبب ایجاد خلل در بنیان تجارت از بین رفتن رقابت و خوار و زبون شدن صاحبان محصول توتون و تنباکو دانست و تاکید کرد که اگر در این انحصار رعایت قاعده می شد می بایست صرفا تجارت داخلی مشمول آن می گردید نه تجارت خارجی (تیموری ص ۳۳ ـ۳۵). محرک اصلی روزنامه ها محسن خان معین الملک سفیرکبیر ایران در استانبول بود. وی در نتیجه مخالفتهایش با امتیاز عزل و به تهران احضار شد (همان ص ۴۹ ـ۵۰).
توتون و تنباکو از مهمترین اقلام تجاری و صادراتی ایران بود و حدود دویست هزار تن به کشت و خرید و فروش آن اشتغال داشتند (آدمیت ۱۳۶۰ ش ص ۱۳) به همین سبب نخستین اعتراضها را تاجران دخانیات کردند زیرا تجارتشان مستقیما در معرض تهدید کمپانی رژی بود. در آغاز عده ای از بازرگانان به همراه امین الدوله نزد شاه رفتند و به انحصار تجارت تنباکو اعتراض کردند (امین الدوله ص ۲۷۱؛ براون ص ۴۸). این اعتراض موجب شد که دولت به انگیزه دلجویی از آنان مهلت شش ماهه ای برای فروش ذخایر توتون و تنباکوی تاجران قایل شود (آدمیت ۱۳۶۰ ش ص ۱۸). حکومت روسیه نیز با توجه به رقابتی که با انگلیس بر سر منافع خود در ایران داشت به این امتیاز اعتراض کرد چنانکه اشپایر دبیر اول سفارت روس پس از اطلاع از اعطای امتیاز به امین السلطان یادآور شد که رژی علاوه بر دخالت در کشاورزی ایران بهای توتون و تنباکو را نیز افزایش خواهد داد. این نگرانی از آنرو بود که روسها در منطقه ساوجبلاغ به کشت تنباکو اشتغال داشتند و افزایش قیمت به آنان زیان می رساند. بوتزوف وزیر مختار روس در ایران نیز این امتیاز را ناقض عهدنامه ترکمان چای خواند و خواستار لغو آن شد (کاظم زاده همانجا؛ ناطق ص ۹۳). مردم نیز پس از اطلاع یافتن از موضوع خصوصا بعد از استقرار انگلیسیها در ایران به مخالفت برخاستند و در همان اوان شورشی در یزد به وقوع پیوست (فووریه ص ۲۲۰).
کمپانی رژی فعالیت خود را با اعزام نمایندگانش به فارس در حالی که سفارشنامه ای از دولت در اختیار داشتند آغاز کرد. به گفته کرزن (ص ۲۶۷) تنباکوی فارس بسیار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس که با انحصار دخانیات خسارت می دیدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطای امتیاز به کمپانی رژی بر شدت اعتراض تاثیر مهمی گذاشت. دلیل علما برای مخالفت با این امتیاز افزون بر جنبه تجاری آن و اختلال در نظام بازرگانی کشور نگرانی از نفوذ تدریجی و سلطه کامل بیگانگان بر ایران بود (ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۱۹). تجربه کمپانی هند شرقی (تاسیس در ۱۰۰۸ ـ ۱۰۰۹ ۱۶۰۰) که زمینه ساز سلطه استعماری انگلیس بر شبه قاره هند در طول نزدیک به یک ونیم قرن (۱۲۱۵ ـ۱۳۶۶ ( ۱۳۲۶ ش) ۱۸۰۰ ـ ۱۹۴۷) شد این نگرانی را تقویت می کرد و علما را نسبت به مقامات دولتی که عامل ورود اروپاییان به ایران و در دست گرفتن اقتصاد کشور بودند بدبین می ساخت. اعتراض حاج ملاعلی کنی و سیدصالح عرب به میرزا حسین خان سپهسالار به سبب اعطای امتیاز رویتر و واداشتن ناصرالدین شاه به عزل وی از همین نگرانی ناشی می شد همچنانکه همان امتیاز نگرانی علما را نسبت به امتیاز دارسی و کمپانی رژی بویژه با توجه به حضور تعداد زیادی از انگلیسیها در شهرهای ایران عمیقتر کرد (رجوع کنید به آدمیت ۱۳۵۶ ش ص ۲۶۴ ـ ۲۶۸؛ جلالی نائینی ص ۵۶ ـ۵۹).
درپی وقایع فارس سر لاسلز سفیر جدید انگلیس که به جای وولف منصوب شده بود همراه با صاحب امتیاز توتون و تنباکو از امین السلطان خواستند که برای فرونشاندن آشوب اقدام کند. تدبیر دولت دستگیری پنهانی سیدعلی اکبر فال اسیری از علمای شیراز و مخالفان امتیاز بود. میرزا رضاخان قوام الملک حاکم فارس برای اعاده نظم او را به عراق تبعید کرد و شورشی را که پس از تبعید او در شیراز به وقوع پیوست سرکوب نمود (اصفهانی کربلایی ص ۷۷ ـ۸۱؛ تیموری ص ۶۸ ـ۷۳). بازرگانان تبریز نیز با علما همراهی کردند. این شهر دومین کانون مخالفت با امتیاز تنباکو شد و این مخالفت تا زمان لغو امتیاز تداوم داشت. تبریزیها به عواید ناچیز ایران از قرارداد تنباکو اشاره داشتند و معتقد بودند که منافع سالانه کمپانی رژی با توجه به کشت و مصرف گسترده تنباکو در ایران حدود هشتصد هزار لیره خواهد بود ازینرو بر این باور بودند که اگر مردم آذربایجان در برابر امتیاز مقاومت کنند رژی نابود خواهد شد (کدی ص ۹۶). مردم آذربایجان مخالفت خود را به پیشوایی میرزا جوادآقا مجتهد و میرزا یوسف مجتهد آغاز کردند و ابتدا مانع ورود اعضای کمپانی به شهر شدند و تمام اعلانهای کمپانی را پاره کردند سپس در هفتم محرم ۱۳۰۹ با ارسال تلگرامی به سفارت انگلیس و روس و عثمانی خبر دادند که در صورت فسخ نکردن قرارداد اقدامات تلافی جویانه خواهند کرد (اعتمادالسلطنه ۱ ش ص ۷۶۵). امیرنظام گروسی پیشکار آذربایجان با ارسال تلگرام به امین السلطان ناتوانی خود را از برقراری آرامش اعلام کرد و به سبب مخالفتش با خواست مظفرالدین میرزا ولیعهد مبنی بر سرکوب مردم درصدد استعفا برآمد (کسروی ص ۱۵ ـ۱۶؛ اعتمادالسلطنه ۱۳۵۰ ش همانجا). ادامه شورش در تبریز سبب شد که شاه آقاعلی آشتیانی ملقب به امین حضور را برای بیان منافع و محاسن امتیاز انحصار تجارت تنباکو به تبریز اعزام کند ولی او با استهزا و واکنش منفی و صریح مردم مواجه شد.
ناصرالدین شاه پس از با خبر شدن از وقایع تبریز و رفتار مردم با امین حضور برای نخستین بار به فکر فسخ قرارداد افتاد و در تلگرامی به امیرنظام در اواخر محرم ۱۳۰۹ اطلاع داد که دولت به رغم متضرر شدن درصدد الغای امتیاز است و در تلگرام دیگری در اوایل صفر ۱۳۰۹ خبر داد که کمپانی رژی موافقت کرده است که تجارت تنباکو در آن منطقه به بازرگانان آذربایجانی واگذار شود. تبریزیها با این وعده ها قانع نشدند و جدا خواستار لغو امتیاز گردیدند. سرانجام مقاومت مردم سبب شد تا با توافق دولت و کمپانی عملیات شرکت مذکور در تبریز متوقف شود (اسناد سیاسی دوران قاجاریه ص ۱۸ ـ۱۹؛ براون ص ۵۲).
دامنه مخالفتها بتدریج بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت. در این میان اصفهان که تجار و علمای آن همکاری بیشتری داشتند به پیشوایی آقانجفی اصفهانی و برادرش شیخ محمدعلی و ملامحمدباقر فشارکی مرکز دیگری برای مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با کمپانی رژی نبودند چنانکه یکی از معتبرترین تجار اصفهان همه تنباکویی را که خریده بود به آتش کشید (فووریه ص ۲۲۷). شاه پس از دریافت تلگرام ظل السلطان حاکم اصفهان که حاکی از وحشت او از وقوع شورش مردم بود در تلگرامی به آقانجفی به او توصیه کرد که به دعاگویی و رعیتی مشغول باشد و بی جهت آشوب به پا نکند (اسناد سیاسی دوران قاجاریه ص ۲۲ ـ۲۳؛ امیری ص ۱۹۵ پانویس ۲) این در حالی بود که آقانجفی و برادرش علاوه بر اعتراض به قرارداد مذکور و مخالفت با کمپانی رژی به شاه و ظل السلطان نیز می تاختند (آدمیت ۱۳۶۰ ش ص ۵۵ ـ۵۶).
علمای اصفهان برای رویارویی جدیتر تصمیم عاجلی گرفتند و استعمال تنباکو را در آن منطقه تحریم و هرگونه داد و ستد دخانیات را ممنوع اعلام کردند. حاکم اصفهان برای لغو این حکم با علما مذاکره کرد اما با مخالفت آنان روبرو گردید. فشار روزافزون بر علما بسیاری از آنان را وادار به ترک اصفهان کرد از آن جمله آقامنیرالدین بروجردی اصفهانی بود که شبانه به عراق نزد میرزای شیرازی رفت (اصفهانی کربلایی ص ۱۰۴ ـ ۱۰۸).
لحن سیاسی و شبه انقلابی اعتراضات تهدیدی جدی برای حکومت بود. به گفته فووریه هر روز نامه تهدیدآمیز به شاه می رسید و توطئه ای نیز بر ضد او در شرف تکوین بود (ص ۱۹۲).
در مشهد جریان کاملا سیاسی بود و معترضان علاوه بر اعتراض به امتیاز دخانیات به سلطه سیاسی انگلیس تاختند (آدمیت ۱۳۶۰ ش ص ۶۳ ـ۶۵).
هم زمان با سایر شهرها نارضایتی در تهران نیز آشکار شد. میرزا حسن آشتیانی از علمای بزرگ تهران بارها با شاه و امین السلطان ملاقات و مضار امتیاز را گوشزد کرد ولی آنان به این بهانه که امضای شاه معتبر و طرف مقابل نیز دولت انگلیس است به این اعتراضها وقعی ننهادند (تیموری ص ۸۳ ـ۸۴). یکی از مخالفان امتیاز سیدجمال الدین اسدآبادی بود که در این زمان به دعوت ناصرالدین شاه در تهران به سر می برد. بتدریج که اعتراضها در تهران علنی شد شبانه اعلامیه ای بر درغ مساجد و کاروانسراها و سفارتخانه ها نصب کردند که در آن به سیاست انحصار تجارت تنباکو اعتراض و گفته شده بود «به چه حقی خرید و فروش تنباکویی که خریدار و مصرف کننده آن ایرانی است به بیگانه واگذار شده است.» دولت صدور این اعلامیه را به سیدجمال الدین نسبت داد و او را از ایران اخراج کرد (سیاح ص ۳۲۹ ـ۳۳۱).
اقدامات علما بی نتیجه ماند و آنان چاره را در آن دیدند که به میرزا محمدحسن شیرازی مرجع تقلید وقت که در سامرا ساکن بود متوسل شوند. میرزای شیرازی از همان ابتدا به واسطه نامه هایی که از علمای ایران دریافت می کرد و اخباری که سیدعلی اکبر فال اسیری و آقامنیرالدین بروجرودی به وی می دادند از اعطای امتیاز انحصار تجارت تنباکو و پیامدهای آن مطلع بود. او هم زمان با شروع ناآرامی در تبریز با ارسال تلگرامی به شاه مداخله بیگانگان در امور داخلی کشور و قرارداد مذکور را منافی صریح قرآن خواند و از شاه خواست از این اعمال دست بردارد و نیز توهینی را که به فال اسیری شده بود جبران کند (اعتماد السلطنه ۱۳۵۰ ش ص ۷۸۰ ـ۷۸۱). شاه به تلگرام میرزا پاسخ نداد ولی حکم بازگرداندن فال اسیری را صادر نمود. وی برای توجیه اقدامات دولت و ذکر دلایل اعطای امتیاز و مشکلات ناشی از لغو آن میرزا محمودخان مشیرالوزاره کارپرداز ایران در بغداد را نزد میرزای شیرازی در سامرا فرستاد. مشیرالوزاره صراحتا از ناتوانی دولت در فسخ امتیاز و خسارات هنگفت این اقدام سخن گفت ولی میرزا قاطعانه پاسخ داد که «دولت اگر از عهده جواب بیرون نتوان آید ملت از جواب حسابی عاجز نیست» (اصفهانی کربلایی ص ۹۰ ـ۹۳). از سوی دیگر سیدجمال الدین اسدآبادی که در بصره در تبعید بود از طریق فال اسیری نامه ای در باره مظالم شاه به میرزای شیرازی نوشت و در آن مسئولیت بزرگی را که علمای دین در دفاع از حقوق مسلمانان دارند یادآور شد ( رجوع کنید به زنجانی ص ۵۸ ـ۶۶). گفته شده است که این نامه در اقدام میرزای شیرازی و تلگرام به شاه و حتی صدور حکم تحریم موثر بوده است (بریتانیا. وزارت امور خارجه ص ۷۶؛ براون ص ۲۲؛ حتی ص ۵۷۳) اما برخی معتقدند که نامه پس از حکم میرزا مبنی بر تحریم استعمال تنباکو به دست میرزای شیرازی رسیده است (زنجانی ص ۵۸؛ امین ج ۴ ص ۲۱۳ ـ۲۱۵؛ محلاتی ج ۲ ص ۲۸ ـ۳۴). نوادگان آقامنیرالدین بروجردی نیز بعدها مدعی شدند که مقابله صریح او با امتیاز تنباکو در برانگیختن میرزای شیرازی موثر بوده است ( اسناد سیاسی دوران قاجاریه ص ۶۳ ـ۶۴؛ الگار ص ۴۰۳).
شدت عمل کمپانی پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب کرد و موجب استفتای پی درپی آنان از میرزای شیرازی گردید. گسترش آشوب در کشور و در کنار آن توقع روسها از دولت برای لغو انحصار با این ادعا که دستور رسمی برای الغای امتیاز دارند و نیز مقاومت انگلیسیها سبب شد که شاه نتواند تصمیم مناسب بگیرد. مذاکره با انگلیسیها و روسها نیز که از اشتغالات دایم دولت بود به سبب پیشنهادهای غرض آلودشان نتیجه ای نداشت (فووریه ص ۲۲۳ ـ۲۲۴؛ لمتون ص ۲۹۵).
دادخواهی بی وقفه مردم و بی اعتنایی شاه به تلگرام میرزای شیرازی سبب صدور تلگرامی دیگر به شاه شد که آن نیز بی حاصل بود. سرانجام میرزا حکم تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد. در اواخر ربیع الثانی ۱۳۰۹ در تهران شایع شد که حکمی از میرزای شیرازی در باب تحریم استعمال دخانیات صادر و به اصفهان مخابره شده است. در اوایل جمادی الاولی با رسیدن محموله پستی به تهران صورتی از حکم در میان مردم منتشر شد با این توضیح که نسخه اصلی آن را فقط میرزا حسن آشتیانی مشاهده کرده است. متن حکم چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام است» (اصفهانی کربلایی ص ۱۱۷ ـ ۱۱۸).
با انتشار این حکم مردم از همه اصناف بی درنگ و با انضباط تمام که تحسین خارجیان را نیز برانگیخت دکانها را بستند و قلیانها را برچیدند حتی اندرونیان شاه نیز از استعمال دخانیات پرهیز کردند. این حرکت همگانی و تبعیت آشکار مردم از مرجع تقلید موجب نگرانی مدیر کمپانی رژی و سفیر انگلیس شد بدان حد که ادامه کار کمپانی را بی فایده دانستند (اعتمادالسلطنه ۱۳۵۰ ش ص ۷۸۱؛ فووریه ص ۲۳۱؛ شوستر ص ۱۹).
وحدت مردم در اطاعت از حکم چنان بود که اولیای دولت را بر آن داشت به منظور ایجاد خلل در رفتار معترضانه مردم شایعه جعلی بودن حکم را مطرح و برای خنثی کردن تاثیر آن تلاش کنند ازینرو حاج محمدکاظم ملک التجار را منشا جعل حکم معرفی و او را به قزوین تبعید کردند. این اقدام بی اثر ماند و ناگزیر به سراغ میرزای آشتیانی رفتند و از او خواستند که چون او نیز همانند میرزای شیرازی مجتهد است حکمی بر اباحه و تجویز استعمال دخانیات صادر کند اما با مخالفت و استنکاف وی روبرو شدند (دولت آبادی ج ۱ ص ۱۰۸ ـ۱۰۹؛ اصفهانی کربلایی ص ۱۲۵ ۱۳۲). القای شهبهات گوناگون در باره حکم بویژه از سوی مقامات دولتی ادامه پیدا کرد و به آثار مورخان نیز راه یافت. عده ای مدعی شدند که حکم مذکور از میرزای آشتیانی بوده است و معترضان آن را به میرزای شیرازی منتسب کرده اند (ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۱۹؛ مستوفی ج ۱ ص ۴۷۱). در اسناد سیاسی دوران قاجاریه (ص ۳۵) گزارش مذاکره امین السلطان با میرزای آشتیانی نقل شده است. بنا بر این گزارش آشتیانی در برابر پافشاری امین السلطان برای دیدن اصل حکم میرزای شیرازی گفته بود بر فرض که چنین تلگرامی نرسیده باشد اما تلگرام اعتراض میرزای شیرازی به شاه به سبب قرارداد انحصار دخانیات به توسط نایب السلطنه به وی رسیده است. این سخن آشتیانی ــ که امین السلطان آن را برای شاه روایت کرده بود ــ به طور ضمنی موید صدور حکم از جانب میرزای شیرازی است و دیدگاه وی را نسبت به اعطای امتیاز به بیگانگان نشان می دهد (قس همانجا که تعبیر آشتیانی را حاکی از انکار وی نسبت به صدور حکم تلقی کرده است).
امتیاز تجارت توتون و تنباکو در داخل و خارج کشور برای پنجاه سال به تالبوت اعطا شد. امتیازنامه دارای پانزده فصل بود که به امضای شاه و سر هنری وولف رسید. برحسب فصول آن صاحبان امتیاز متعهد شدند هر سال پانزده هزار لیره به دولت ایران بپردازند همچنین پس از کسر پنج درصد از سود شرکت یک چهارم باقیمانده آن را به خزانه ایران واریز کنند. مهفاد امتیازنامه حاکی از اختیارات تام صاحبان امتیاز در امور دخانیات ایران و بی اعتنایی محض حاکمان وقت ایران به منافع ملت بود
روزنامه اختر (این روزنامه در عثمانی منتشر می شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هیئت کمپانی رژی از اسلامبول تفاوت فاحش امتیاز دخانیات ایران را با امتیازی که کمپانی رژی از عثمانی گرفته بود یادآور شد و با شگفتی و تاسف نوشت که چگونه اولیای دولت ایران زیر چنین بار گرانی رفته اند معایب و مضرات آنچنان است که به قلم نمی آید
به گفته کرزن تنباکوی فارس بسیار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس که با انحصار دخانیات خسارت می دیدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطای امتیاز به کمپانی رژی بر شدت اعتراض تاثیر مهمی گذاشت. دلیل علما برای مخالفت با این امتیاز افزون بر جنبه تجاری آن و اختلال در نظام بازرگانی کشور نگرانی از نفوذ تدریجی و سلطه کامل بیگانگان بر ایران بود
دامنه مخالفتها بتدریج بیشتر شهرهای ایران را فرا گرفت. در این میان اصفهان که تجار و علمای آن همکاری بیشتری داشتند به پیشوایی آقانجفی اصفهانی و برادرش شیخ محمدعلی و ملامحمد باقر فشارکی مرکز دیگری برای مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با کمپانی رژی نبودند چنانکه یکی از معتبرترین تجار اصفهان همه تنباکویی را که خریده بود به آتش کشید. علمای اصفهان برای رویارویی جدی تر تصمیم عاجلی گرفتند و استعمال تنباکو را در آن منطقه تحریم و هرگونه داد و ستد دخانیات را ممنوع اعلام کردند
شدت عمل کمپانی پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب کرد و موجب استفتای پی درپی آنان از میرزای شیرازی گردید. گسترش آشوب در کشور و در کنار آن توقع روسها از دولت برای لغو انحصار با این ادعا که دستور رسمی برای الغای امتیاز دارند و نیز مقاومت انگلیسیها سبب شد که شاه نتواند تصمیم مناسب بگیرد.
دادخواهی بی وقفه مردم و بی اعتنایی شاه به تلگرام میرزای شیرازی سبب صدور تلگرامی دیگر به شاه شد که آن نیز بی حاصل بود. سرانجام میرزا حکم تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد.
با انتشار حکم تحریم تنباکو مردم از همه اصناف بی درنگ و با انضباط تمام که تحسین خارجیان را نیز برانگیخت دکانها را بستند و قلیانها را برچیدند حتی اندرونیان شاه نیز از استعمال دخانیات پرهیز کردند. این حرکت همگانی و تبعیت آشکار مردم از مرجع تقلید موجب نگرانی مدیر کمپانی رژی و سفیر انگلیس شد بدان حد که ادامه کار کمپانی را بی فایده دانستند.

میرزای شیرازی و حکم استعمارستیز تحریم تنباکو (۲) در هر حال مردم و علما برای کسب اطمینان از صحت حکم تلگرامها و نامه هایی به سامرا فرستادند. در پاسخ آنان میرزا حسین نوری (متوفی ۱۳۲۰) محدث و فقیه مشهور که از شاگردان و معتمدان میرزای شیرازی بود در تلگرامی برای داماد خود شیخ فضل الله نوری صحت حکم و صدور آن را تایید کرد. همچنین شیخ فضل الله نوری در نامه ای به میرزای شیرازی از وی در باب بقای حکم پس از الغای امتیاز سوال کرد و میرزا در پاسخ صریح خود تاکید نمود که در صورت لغو امتیاز (به تعبیر وی: اختصاص) رفع حکم نیز بلامانع است (اصفهانی کربلایی ص ۱۲۹ ـ۱۳۰؛ ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۳۰). این سند که نشانه صدور پیشین حکم است مبنای علما در پایان دادن به تحریم دخانیات پس از لغو امتیاز بود (رجوع کنید به ادامه مقاله)
سند دیگری که بر صحت صدور حکم مذکور صراحت دارد پاسخهای متعدد میرزای شیرازی به تلگرامهای علما از جمله میرزای آشتیانی و امام جمعه تهران و علمای تبریز و علمای اصفهان پس از لغو امتیاز است آنان از میرزا کسب تکلیف کرده بودند و او در پاسخ با تاکید بر اینکه استعمال دخانیات را پیش از این تحریم کرده (مانند این عبارت: «بلی حکم کرده ام») شرط لغو حکم را «رفع ید فرنگی بالمره از داخله و خارجه» قرار داده و گفته بود تا برای خود او «به طریق تحقیق معلوم نشود حکم منع باقی» و اجتناب از استعمال دخانیات لازم است (و رخصت نیست» (اصفهانی کربلایی ص ۱۹۲ ـ ۱۹۵؛ ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۴۴ ـ۴۶)
علاوه بر مناقشه در باره صحت حکم برخی مورخان از موجبات تحریک میرزای شیرازی به صدور حکم سخن گفتند. به ادعای معیرالممالک نوه ناصرالدین شاه صدور حکم از جانب میرزا به پیشنهاد شخص ناصرالدین شاه بود که از سر استیصال و برای رد تقاضای روسیه نسبت به اخذ امتیازی مشابه در قبال امتیاز دخانیات صورت گرفت (ص ۱۰۰). این ادعا هیچگونه شاهد و قرینه تاریخی ندارد و با توجه به مجموعه مذاکرات شاه و دولتیان و علما خلاف واقع می نماید. همه گزارشها از تلاش دربار و شخص شاه در حفظ قرارداد و فرونشاندن اعتراض مردم و خاموش کردن علما و بعضا تهدید و اهانت به آنان حکایت دارد (برای نمونه رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۲۰ ـ۲۴). ناظم الدوله دیبا سفیر ایران در اسلامبول ادعای دیگری کرد و در نامه محرمانه به امین السلطان روسها را محرک میرزای شیرازی در صدور حکم معرفی نمود (اسناد سیاسی دوران قاجاریه ص ۶۳ ـ۶۴) در حالی که بنا بر برخی اسناد دولت روس از اوج گیری اعتراض مردم نگران بوده است.
برای نمونه میرزانصرالله خان مشیرالدوله در نامه ای به امین السلطان شرح ملاقات خود را با شارژ دافر (کاردار) روس آورده که وی با اظهار اطلاع از حوادث تبریز به دولت ایران توصیه کرده است که حاجی میرزا جواد مجتهد را «از تبریز بخواهد و به شیراز بفرستد». توصیه دیگر او این بوده است که «باید یک نفر که او را از طرف دولت ندانند» نزد میرزای شیرازی برود و «مخاطرات این وضع حالیه را بفهماند… تا اگر وقتی دولت مجبور به بعضی اقدامات شد ملاها نتوانند دست به پاره ای وسایل بزنند». از این گذشته شارژ دافر مذکور معتقد بوده است که برای پیشگیری از نفوذ علما باید کتابچه ای در «مفاسد حالات» آنان نوشته شود. در پایان این دیدار او آمادگی خود را برای آنکه مطالب را به واسطه کنسول روس به میرزا اطلاع دهد اعلام کرده بود (گلبن ص ۱۲۴ ـ۱۲۵). عباس میرزا ملک آرا (ص ۱۸۷) نیز در گزارش قیام مردم تهران در اعتراض به تبعید آشتیانی (رجوع کنید به ادامه مقاله) نوشته که کلنل روسی رئیس قزاقخانه چند مرتبه به نایب السلطنه پیغام داد که قزاقها با توپ و تفنگ حاضرند اوامر دولت را اجرا کنند. به نظر می رسد که در شکل گیری این فرضیه ها بیش از هر عاملی مقامات دولتی و برخی از مورخانی که گرایش به انتساب سررشته همه امور به دولتهای بیگانه دارند موثر بوده اند (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه ۱۳۵۷ ش ص ۲۳۰؛ نیز رجوع کنید به اسناد سیاسی دوران قاجاریه ص ۸۷ که با بررسی محتوای بعضی اسناد دریافته است که «سررشته تحریکات در دست روسها بوده است).
آخرین اقدام دولت برای خنثی کردن حکم تشکیل جلسه ای با حضور دولتیان و علما ـ که شماری از آنان از جمله میرزاحسن آشتیانی و شیخ هادی نجم آبادی در آن شرکت نکردند ـ در منزل نایب السلطنه برای گرفتن حکم حلیت استعمال تنباکو بود که با پاسخ صریح حاضران به شکست انجامید. در این میان امین السلطان راه دیگری در پیش گرفت و به علما وعده داد که برای لغو امتیاز اقداماتی خواهد کرد و در برابر از آنان خواست که صریحا استعمال دخانیات را مجاز اعلام کنند (اصفهانی کربلایی ص ۱۳۲ ـ۱۳۷؛ اعتمادالسلطنه ۱۳۵۰ ش ص ۷۸۱؛ ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۲۲ ـ۲۳). وی پس از مذاکره با شاه و مدیر کمپانی در جلسه دیگری متشکل از علما اعلام کرد که از این پس انحصار داخلی لغو شده و مردم می توانند توتون و تنباکوی خود را آزادانه در داخل کشور خرید و فروش کنند (سازمان اسناد ملی ایران سند ش ۲۹۶۰۰۰۶۵۱ فیش ش ۶۵۱ ر۰۰۰۱) 
با لغو انحصار داخلی علما در برابر اصرار امین السلطان اظهار داشتند که چون امتناع مردم از استعمال دخانیات مستند به حکم میرزای شیرازی است تنها چاره کار مراجعه به وی و کسب اطلاع از نظر اوست آنان با رفع تکلیف از خود به اصرار امین السلطان تلگرامی حاکی از لغو امتیاز در داخل به میرزای شیرازی ارسال کردند. ظاهرا امین السلطان متن تلگرام را تحریف کرده و تلگرام دیگری برای میرزا فرستاده بوده است ولی علما برای آگاه کردن میرزا از حقیقت امر نامه هایی به سامرا فرستادند (اصفهانی کربلایی ص ۱۴۰ ـ۱۴۲؛ تیموری ص ۱۲۷ ـ ۱۲۸ ۱۳۰ ـ۱۳۱). از سوی دیگر الغای قرارداد امتیاز تنباکو به مردم اعلام شد بی آنکه به ادامه انحصار خارجی اشاره شود. در همین زمان با انتشار اعلامیه ای ناآرامی و اعتراض مردم شدت گرفت بنا بر آن اعلامیه شایع شده بود که در صورت لغو نشدن امتیاز دخانیات ظرف ۴۸ ساعت میرزای شیرازی حکم جهاد خواهد داد و جان خارجیان نیز به خطر خواهد افتاد. با این تهدید بسیاری از خارجیان شبانه از تهران گریختند (فووریه ص ۲۳۴؛ زنجانی ص ۹۴). میرزای آشتیانی که از عواقب چنین شایعه ای نگران بود از علما و خطبا خواست تا در منابر آن را تکذیب کنند و مردم را به شکیبایی فراخوانند. دو هفته پس از اعلام لغو امتیاز داخلی
پاسخ میرزای شیرازی به تلگرام علما به تهران ارسال شد. او در این تلگرام ضمن تشکر از شاه به جهت لغو امتیاز اظهار امیدواری کرده بود که دستهای خارجی به کلی از ایران کوتاه شود. پاسخ مزبور به هیچ وجه مقصود اصلی دولتیان را که خواهان صدور حکم حلیت استعمال تنباکو بودند تامین نکرد (اصفهانی کربلایی ص ۱۵۰) و امتناع مردم از مصرف توتون و تنباکو همچنان ادامه یافت اغتشاشات جدیتری نیز هر روز روی می داد تا آنکه کمپانی توسط قوام الدوله) وزیر امور خارجه به ناصرالدین شاه شکایت برد. دولت که میرزای آشتیانی را عامل ناآرامی می پنداشت از او خواست تا به منبر برود و حلال بودن استعمال تنباکو را اعلام کند. این درخواست نیز عملی نشد و پاسخ آشتیانی همان بود که پیشتر به امین السلطان گفته بود («این کار اصلاح برنمی دارد باید موقوف شود» رجوع کنید به نامه های تاریخی ص ۸۲). شاه برای پایان دادن به اوضاع نامساعد شدت عمل بیشتری نشان داد؛ از یک سو فرمان بازگشایی تمام قهوه خانه ها را صادر نمود و از سوی دیگر میرزای آشتیانی را در انتخاب یکی از این دو کار مختار کرد: کشیدن قلیان یا خروج از دارالخلافه (تهران). آشتیانی بی درنگ ترک تهران را بر مخالفت با حکم میرزای شیرازی ترجیح داد و آماده حرکت شد (اعتمادالسلطنه ۱۳۵۷ ش ص ۲۲۳ ـ۲۲۴؛ عباس میرزا قاجار ص ۱۸۵ ـ۱۸۶؛ اعظام قدسی ج ۱ ص ۴۳ ـ۴۴)
در سوم جمادی الاخره ۱۳۰۹ مردم پس از آگاهی از تصمیم میرزای آشتیانی مبنی بر خروج از دارالخلافه در منزل وی در محله سنگلج اجتماع کردند و از آنجا به سمت میدان ارگ و کاخ گلستان رفتند. زنان پیشاپیش مردان خطاب به شاه فریاد می زدند و نگرانی خود را نسبت به بیرون کردن علما از شهر اعلام و تاکید می کردند که دولت قصد دارد دین آنها را از بین ببرد تا فرنگیان بر مردم سلطه یابند. پیشروی مردم دربار را وحشت زده کرد و کوشش کامران میرزا نایب السلطنه برای آرام کردن مردم حاصلی نداشت او به نیابت از شاه وعده می داد که «فرنگیها را بیرون می کنیم» و از آن بالاتر دستخط شاه خطاب به وی بود: «امتیاز داخله را که برداشته بودیم حال امتیاز از خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور در کشیدن قلیان نیستند تا حکم از جناب میرزای شیرازی برسد» (اصفهانی کربلایی ص ۱۶۸ به بعد؛ رجوع کنید به فووریه ص ۲۳۷ ـ۲۳۹). بی نتیجه ماندن وعدها سبب شد که محمدعلی خان معین نظام فرمان تیراندازی صادر کند در این تیراندازی عده ای کشته شدند. گفتنی است که معین نظام ابتدا به فوج سربازان تبریزی دستور تیراندازی داد و چون آنان نافرمانی کردند سربازان مخصوص نایب السلطنه معروف به «بی پدران» را مامور تیراندازی به مردم کرد (اصفهانی کربلایی) (ص ۱۷۵).
به گزارش کاساگوفسکی (ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰) فرمانده بریگاد قزاق در ۱۳۱۲ ـ ۱۳۲۱ ۱۸۹۴ ـ ۱۹۰۳ فرماندهان روسی قزاق نیز به اشاره سفارت روس از فرمان ناصرالدین شاه مبنی بر دفاع از شهر سر باز زدند. این گزارش بویژه با توجه به اینکه کاساگوفسکی چهار سال بعد از واقعه به ایران آمد و مستقیما از موضوع مطلع نبود مورد مناقشه قرار گرفته است شاه عبدالله خان والی را نزد میرزای آشتیانی فرستاد تا نظر وی را جویا شود و میرزا اعلام کرد که مقصود علما و مردم برداشتن انحصار از داخل و خارج و کوتاه کردن دست خارجی است و شاه که پیشتر در یادداشتی برای امین السلطان از آشتیانی با زشتی یاد کرده بود (رجوع کنید به نامه های تاریخی ص ۸۳) ناگزیر دستخطی برای نایب السلطنه صادر نمود و لغو کامل امتیاز را اعلام کرد ولی شورشیان آرام نگرفتند و عزل امین السلطان که از نظر آنان حامی امتیاز بود و لغو تمام قراردادهایی را که با خارجیان منعقد شده بود خواستار شدند (اصفهانی کربلایی ص ۱۷۲ ـ۱۷۳؛ عباس میرزا قاجار ص ۱۸۶)
سرانجام شاه در پنجم جمادی الاخره ۱۳۰۹ برای اطمینان بیشتر در دستخطی به امین السلطان لغو کامل امتیاز را اعلام کرد تا وی به آگاهی علما و مردم برساند. چند تن از علما جداگانه برای میرزای شیرازی تلگرام فرستادند اما وی برای حصول اطمینان از قطعی بودن تصمیم دولت در نامه ای به میرزای آشتیانی تصریح کرد: «چون تلگراف در این وقت محل اعتماد نیست انتظار می رود وی به خط خود تصریح کند که اختصاص (انحصار تنباکو) بالکلیه از داخله و خارجه به حسب واقع از ایران مرتفع و دست اجانب را از این عمل بالمره قطع نموده اند». شاه برای جلب اعتماد مردم و علما به ارنستین (مدیر کمپانی) دستور داد تا رسما اطلاعیه ای مبنی بر لغو انحصار منتشر نماید.
علما به صدق اعلانهای دولت و فسخ امتیاز اطمینان یافتند و برای پایان دادن به انتظار مردم و برقراری آرامش در جامعه در ۲۵ جمادی الاخره ۱۳۰۹ به استناد تلگرام میرزای شیرازی به شیخ فضل الله نوری در مورد اجازه استعمال دخانیات در صورت الغای امتیاز پایان حکم تحریم را اعلام کردند. بعلاوه تلگرام دوم میرزای شیرازی به آشتیانی نیز متضمن رفع تحریم بود وی از آشتیانی خواست که از «کیفیت لاجی» که اولیای دولت «در این باب متصدی می شوند» اطلاع کافی به دست آورد تا «گرفتاری جدیدی برای دین و دولت دست ندهد… و دیگر اجانب امیدی در مملکت ایران نداشته باشند» (اصفهانی کربلایی ص ۱۸۲ ـ۲۰۱؛ اعتمادالسلطنه ۱۳۵۰ ش ص ۷۸۷؛ ناظم الاسلام کرمانی ص ۴۰ ـ۴۱ ۴۴)
پس از لغو امتیاز مجادلات زیادی در باب پرداخت غرامت درگرفت علما و برخی رجال دولت معتقد بودند که غرامت را باید کسانی بدهند که از کمپانی رشوه گرفته اند (فووریه ص ۲۳۲ ـ۲۳۳). در این میان امین السلطان و نایب السلطنه برای کتمان رشوه گیری خود به رئیس کمپانی اطمینان دادند که اگر رشوه گیری آنها را بروز ندهد منافع وی را تامین کنند و مانع از خسارت او شوند. ارنستین مدعی بود که امتیاز را به مبلغ ۰۰۰ ۶۰ لیره از تالبوت خریداری و مبلغ ۰۰۰ ۴۴۰ لیره هم هزینه کرده است و دولت باید تمامی این مبلغ را بپردازد (عباس میرزا قاجار ص ۱۸۸ ـ۱۸۹). میزان خسارت پس از مذاکرات طولانی ۰۰۰ ۵۰۰ لیره تعیین شد. روسها تمایل زیادی به پرداخت وام به دولت ایران داشتند ولی در پی مخالفت انگلیسیها که همچنان خواهان حفظ موقعیت خود بودند وزیر مختار انگلیس بدون اطلاع کمپانی قرارداد پرداخت وام از سوی بانک شاهنشاهی ایران را با دولت ایران منعقد کرد و بدین ترتیب بانک متعهد پرداخت مبلغ ۰۰۰ ۵۰۰ لیره به کمپانی شد و دولت ایران بازپرداخت آن را طی چهل سال در چهل قسط با بهره ۶ % برعهده گرفت طبق ماده پنجم قرارداد درآمد گمرک بنادر خلیج فارس بوشهر بندرعباس بندرلنگه و شیراز به عنوان ضمان بازپرداخت این وام تعیین شد (کاظم زاده ص ۲۵۲ ـ۲۵۳) و اولین وام ایران از دولت خارجی شکل گرفت.
به گفته مورگان شوستر (ص ۱۹) تنها سودی که از امتیاز تنباکو عاید ایران شد ۰۰۰ ۳۰ لیره خسارت سالانه از سود وام بود که بر ذمه ملت نهاده شد. سیدجمال الدین اسدآبادی در نامه معروفش به نام «الحجه البالغه» (رجوع کنید به جمال الدین اسدآبادی ص ۸۳) نسبت به این قرارداد وام هشدار داد و آن را «بدبختی دیگری» دانست که شاه بر بدبختیهای گذشته اش افزوده است در برابر برخی مورخان در مقام دفاع از واگذاری چنین امتیازی برآمده و آن را اقدامی مثبت از سوی شاه و اتابک برای جلب سرمایه های خارجی تلقی کرده و نهضت تحریم تنباکو را قیامی تحریک شده و کورکورانه خوانده اند (رجوع کنید به صفائی ج ۲ ص ۶۷ ـ ۶۸). با اینهمه بنا به تحلیل نشریات انگلیسی حاصل امتیاز تنباکو انزجار ملت ایران از انگلیس و خلل در اعتباری بود که آنان از زمان سر جان ملکم در این کشور کسب کرده بودند (سازمان اسناد ملی ایران سند ش ۲۹۶۰۰۰۷۰۹ فیش ش ۰۰۰۱۰۷۰۹)
نهضت تحریم تنباکو به سبب ویژگیهای بارز آن محل توجه مورخان و وقایع نویسان و نمایندگان و ماموران خارجی مقیم ایران قرار گرفته و بسیاری از جزئیات آن ثبت شده است محققان غیرایرانی نیز در مطالعه تاریخ دو قرن اخیر در ایران این جنبش را از جهات گوناگون تحلیل کرده اند. برخی از جنبه های این نهضت نظیر حضور زنان در صحنه مبارزه بویژه با انگیزه دفاع دینی و بیگانه ستیزی برای نخستین بار در تاریخ ایران به وقوع پیوست.
از همان ابتدا مقاومت آنان در برابر بیگانه و پذیرش فراخوان علما برای مقاومت به طور شایسته ای مشهود بود و در اعتراض مردم در سوم جمادی الاخره به حمایت از میرزای آشتیانی نمود بیشتری یافت در اعتراضی که پس از تبعید فال اسیری در شیراز صورت گرفت و عده ای کشته شدند دو تن از کشتگان زن بودند. در تبریز نیز زنی به نام زینب پاشا رهبری زنان را در اعتراض به امتیاز تنباکو برعهده داشت (برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به زنجانی. ص ۱۰۰ به بعد؛ براون ص ۵۱؛ طاهرزاده بهزاد ص ۸۴). نکات دیگری که بدان توجه شده بدین قرار است: همگانی بودن نهضت و اتحاد گروهها و اصناف مختلف از بازرگانان و متجددان و علما و دیگران در اجرای حکم تحریم و تبعیت از میرزای شیرازی که در مقامات دولتی و دربار نیز تاثیر گذاشت؛ امتناع سربازان از تیراندازی به سوی معترضان؛ وجود انگیزه قوی مذهبی در مقابله با استیلای بیگانه و به تباهی کشیده شدن دین مردم؛ پیوند و همدلی علما در مواجهه با تهدیدها و ترفندهای دولتیان و تاکید آنان بر ضرورت التزام به احکام دین و رعایت حکم مرجع تقلید.
(برای پاسخ «رئیس شیخیه کرمان» به پیروانش در باره اجرای حکم تحریم رجوع کنید به ناظم الاسلام کرمانی ج ۱ ص ۲۱؛ برای سایر موارد رجوع کنید به اعظام قدسی ج ۱ ص ۴۳؛ کدی ص ۱ ۸۲؛ عباس میرزاقاجار ص ۱۸۳ ـ۱۸۴ ۱۸۷). از همه مهمتر آنکه نهضت تنباکو در تاریخ معاصر ایران نخستین حرکت گسترده موفقیت آمیز در برابر قدرت مطلق حکومت بود و پانزده سال بعد نهضت مشروطیت از آن نشئت گرفت.
منابع: فریدون آدمیت اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار تهران ۱۳۵۶ ش؛ همو شورش بر امتیازنامه رژی: تحلیل سیاسی تهران ۱۳۶۰ ش؛ اسناد سیاسی دوران قاجاریه تالیف ابراهیم صفائی تهران ۱۳۴۶ ش؛ حسین بن علی اصفهانی کربلایی تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو چاپ رسول جعفریان قم ۱۳۷۷ ش؛ محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه خلسه مشهور به خواب نامه چاپ محمود کتیرائی تهران ۱۳۵۷ ش؛ همو روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه چاپ ایرج افشار تهران ۱۳۵۰ ش؛ حسن اعظام قدسی خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله تهران ۱۳۴۹ ش؛ غلامحسین افضل الملک کراسه المعی نسخه خطی کتابخانه شماره ۱ مجلس شورای اسلامی ش ۱۵۱۶؛ حامد الگار دین و دولت در ایران: نقش عالمان در دوره قاجار ترجمه ابوالقاسم سری تهران ۱۳۶۹ ش؛ مهراب امیری زندگی سیاسی اتابک اعظم تهران ۱۳۴۶ ش؛ امین؛ علی بن محمد امین الدوله خاطرات سیاسی میرزا علی خان امین الدوله چاپ حافظ فرمانفرمائیان (تهران) ۱۳۴۱ ش؛ ادوارد گرانویل براون انقلاب ایران ترجمه و حواشی احمد پژوه تهران ۱۳۳۸ ش؛ بریتانیا. وزارت امور خارجه. ترجمه گزیده ای از: اسناد وزارت خارجه انگلیس در باره سیدجمال الدین اسدآبادی به کوشش هادی خسروشاهی تهران ۱۳۷۹ ش؛ ابراهیم تیموری تحریم تنباکو: اولین مقاومت منفی در ایران تهران ۱۳۶۱ ش؛ محمدرضا جلالی نائینی هند در یک نگاه تهران ۱۳۷۵ ش؛ جمال الدین اسدآبادی نامه ها و اسناد سیاسی تاریخی تهیه تنظیم تحقیق و ترجمه هادی خسروشاهی تهران ۱۳۷۹ ش؛ فیلیپ خوری حتی شرق نزدیک در تاریخ: یک سرگذشت پنج هزار ساله ترجمه قمر آریان تهران ۱۳۵۰ ش؛ یحیی دولت آبادی حیات یحیی تهران ۱۳۶۲ ش؛ محمدرضا زنجانی تحریم تنباکو تهران ۱۳۳۳ ش؛ محمدعلی بن محمدرضا سیاح خاطرات حاج سیاح یا دوره خوف و وحشت چاپ حمید سیاح و سیف الله گلگار تهران ۱۳۵۹ ش؛ ویلیام مورگان شوستر اختناق ایران ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری تهران ۱۳۵۱ ش؛ ابراهیم صفائی رهبران مشروطه ج ۲ تهران ۱۳۶۳ ش؛ کریم طاهرزاده بهزاد قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران تهران ۱۳۳۴ ش؛ عباس میرزا قاجار (ملک آرا) شرح حال عباس میرزا ملک آرا: برادر ناصرالدین شاه چاپ عبدالحسین نوائی تهران ۱۳۶۱ ش؛ ژوانس فووریه سه سال در دربار ایران.
ترجمه عباس اقبال آشتیانی تهران ۱۳۶۳ ش؛ ولادیمیر آندری یویچ کاساگوفسکی خاطرات کلنل کاساکوفسکی ترجمه عباسقلی جلی تهران ۱۳۵۵ ش؛ فیروز کاظم زاده روس و انگلیس در ایران ۱۸۶۴ ـ۱۹۱۴ پژوهشی در باره امپریالیسم ترجمه منوچهر امیری تهران ۱۳۵۴ ش؛ نیکی کدی تحریم تنباکو در ایران ترجمه شاهرخ قائم مقامی تهران ۱۳۵۶ ش؛ جرج ناتانیل کرزن ایران و مسئله ایران ترجمه علی جواهرکلام تهران ۱۳۴۷ ش؛ احمد کسروی تاریخ مشروطه ایران تهران ۱۳۶۳ ش؛ محمد گلبن «چند سند در باره سیدجمال الدین» در یادنامه علا مه امینی: مجموعه مقالات تحقیقی به اهتمام جعفر شهیدی و محمدرضا حکیمی تهران ۱۳۶۱ ش آن کاترین سواین لمتون ایران عصر قاجار ترجمه سیمین فصیحی تهران ۱۳۷۵ ش؛ ذبیح الله محلاتی مآثر الکبرا فی تاریخ السامرا نجف ۱۳۶۸؛ عبدالله مستوفی شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی واداری دوره قاجاریه تهران ۱۳۶۰ ش؛ دوستعلی معیرالممالک یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه تهران ۱۳۶۲ ش؛ هما ناطق بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو تهران ۱۳۷۳ ش؛ ناظم الاسلام کرمانی تاریخ بیداری ایرانیان چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی تهران ۱۳۶۲ ش؛ نامه تاریخی تالیف و تحقیق از ابراهیم صفائی (بی جا ۱۳۴۸ ش)؛ محمد نهاوندیان پیکار پیروز تنباکو تهران ۱۳۵۷ ش.
به ادعای معیرالممالک نوه ناصرالدین شاه صدور حکم از جانب میرزا به پیشنهاد شخص ناصرالدین شاه بود که از سر استیصال و برای رد تقاضای روسیه نسبت به اخذ امتیازی مشابه در قبال امتیاز دخانیات صورت گرفت این ادعا هیچگونه شاهد و قرینه تاریخی ندارد و با توجه به مجموعه مذاکرات شاه و دولتیان و علما خلاف واقع می نماید.
آخرین اقدام دولت برای خنثی کردن حکم تشکیل جلسه ای با حضور دولتیان و علما که شماری از آنان از جمله میرزاحسن آشتیانی و شیخ هادی نجم آبادی در آن شرکت نکردند در منزل نایب السلطنه برای گرفتن حکم حلیت استعمال تنباکو بود که با پاسخ صریح حاضران به شکست انجامید.
سرانجام شاه برای اطمینان بیشتر در دستخطی به امین السلطان لغو کامل امتیاز را اعلام کرد تا وی به آگاهی علما و مردم برساند. چند تن از علما جداگانه برای میرزای شیرازی تلگرام فرستادند اما وی برای حصول اطمینان از قطعی بودن تصمیم دولت در نامه ای به میرزای آشتیانی تصریح کرد: «چون تلگراف در این وقت محل اعتماد نیست انتظار می رود وی به خط خود تصریح کند که اختصاص (انحصار تنباکو) بالکلیه از داخله و خارجه به حسب واقع از ایران مرتفع و دست اجانب را از این عمل بالمره قطع نموده اند». شاه برای جلب اعتماد مردم و علما به ارنستین (مدیر کمپانی) دستور داد تا رسما اطلاعیه ای مبنی بر لغو انحصار منتشر نماید.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet