Print Friendly, PDF & Email
امروزه در اکثر سازمان‌های اطلاعاتی جهان، زنان نقش بسیاری در پیشبرد فعالیت‌های جاسوسی دارند.
نویسنده وبلاگ “رحیل “، مطلبی را با عنوان “نگاهی به تاریخچه استفاده سازمان‌های جاسوسی از زنان ” در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است.بر اساس این گزارش در بخشی این مطلب آمده است:

امروزه در اکثر سازمان‌های اطلاعاتی جهان، زنان نقش بسیاری در پیشبرد فعالیت‌های جاسوسی دارند.
“گئورگی کاپوشین ” جاسوس با سابقه کا.گ.ب که در سال ۱۹۸۸ به غرب پناهنده شد طی مصاحبه‌ای در لندن اعلام کرد “سازمان اطلاعاتی کا.گ.ب با برخورداری از حمایت و همکاری دویست هزار زن کارآئی نسبتاً موفقی در امر کسب اخبار و اطلاعات محرمانه در سراسر جهان دارد.

وی می‌گوید: “جاسوسه‌ها به دلیل انکه کمتر از جاسوسان در مظان اتهام قرار می‌‌گیرند.موفق‌تر از آنان هستن با کشتن من هیچ دردی دوا نمی‌شود.

با مرگ من فعالیت سازمان سیا در کشور شما متوقف نمی‌شود و بلکه با وسعت بیشتری ادامه خواهد یافت… سازمان سیا نه تنها در کشور شما بلکه در همه جهان چه در ممالک کمونیستی و وابسته به اردوگاه شرق و چه در ممالک سرمایه‌داری وابسته به بلوک غرب فعالیت وسیعی دارد…

اگر می‌خواهید از شر این سازمان راحت شوید باید ایالت ویرجینیای آمریکا که حافظ مقر آن می‌باشد، را نابود کنید… ”
عبارات فوق آخرین جملات از دفاعیات “باندا ” جاسوسه‌ای که در سال ۱۹۲۵ از جانب سازمان سیا در کشاکش جنگ خونین دو کره به کشور کمونیستی کره شمالی فرستاده شده بود.

وی که مادرش نیز ۱۰ سال پیش از آن به جرم جاسوسی به نفع آلمان نازی توسط فرانسویان دستگیر و اعدام شده بود، پس از این محاکمه در شهر پیونگ یانگ (پایتخت کره شمالی) به جوخه آتش سپرده شد.

“باندا ” یکی از هزاران جاسوسه‌ائی است که در سازمان‌ سیا و یا سایر سازمانهای اطلاعاتی کشورهای عمده جهان در خدمت اهداف جاسوسی قرار داشته و دارند. “باندا ” دختری که هنگام مرگ خود ۳۵ سال داشت، از زمان اعدام مادرش به دست فرانسوی ها وارد فعالیت‌های مخفی و زیر زمینی شد. اما دستگاه‌های اطلاعاتی غرب نه تنها وی را به سرعت شناسائی کردند بلکه توانستند او را با پول و تأمین رفاه زندگی، در استخدام خود درآورند. او به سرعت بعنوان یک جاسوسه زیرک و توانا در خدمت آمریکا درآمد.

وی به مدت ۲ سال در داخل کره شمالی توانست اطلاعات سیاسی و اقتصادی و نظامی را از طرق مختلف جمع آوری کند و در اختیار آمریکا در جنگ کره قرار دهد. اما وی نه اولین زنی بود که در خدمت هدفهای توسعه‌طلبانه جاسوسی قرار داشت و نه آخرین آن بلکه استفاده از زنان در امر جاسوسی پیشینه‌ای طولانی دارد. پیشینه‌ای که با تاریخ پیدایش پدیده جاسوسی ارتباطی تنگاتنگ دارد.

شناخت جاسوسی و شناسائی جاسوس‌ها یا جاسوسه‌ها از جمله مهمترین دست‌آوردها در فعالیت‌های اطلاعاتی محسوب می‌شود.
آشنائی با سازمان‌های جاسوسی و پلیسی و مطالعه در تاریخچه و اهداف و عملکرد آنها و همچنین آشنائی با اسرار، شگردها و روشهای جاسوسی آنها برای هر کشور اهمیت ویژه‌ای دارد.
زیرا استقلال و ثبات سیاسی هر کشور به مقیاس وسیعی به میزان و کیفیت و کمیت فعالیت این سازمانها بستگی دارد.
سازمان‌هایی که به صورت دولت‌های نامریی در تمامی تحولات و حوادث و آشوب‌های سیاسی بزرگ و کوچک جهان دخالت دارند.

یک سازمان جاسوسی به همان اندازه که می‌تواند در تحکیم موقعیت یک کشور و حفظ ثبات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن ایفا نقش کند و عامل بقا و دوام آن در تمام زمینه‌ها گردد به همان اندازه می‌تواند وسیله مناسبی برای نابود ساختن یک نظام سیاسی و سرنگون ساختن یک حکومت و از هم پاشیدن شیرازه یک کشور گردد.

طبعاً هر جاسوس یا جاسوسه‌ و هر سازمان جاسوسی نهایت کوشش خود را برای حفظ اسرار درونی و جلوگیری از افشاء آن بکار می‌بندد و هر بار که یکی از شیوه‌ها و شگردهای جاسوسی آنها فاش شود فوراً رموز و فنون دیگری جایگزین آن خواهد شد.
اصولاً کتمانکاری و پنهان نگاه داشتن اسرار هر سازمان جاسوسی یکی از مهمترین خواص وجودی آنهاست و لذا در هر مقطع زمانی بسیاری از حقائق پشت پرده و فاش نشده درباره هر یک از این سازمانها وجود خواهد داشت.

حوادث و رویدادهای بزرگ و کوچکی که در سالهای قرن معاصر بوقوع پیوسته است تجربه‌ای برای ارزیابی نقش تعیین کننده سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی بوده و دولتهای صاحب این سازمانها این تجربیات را همواره در جهت رفع نقائص امنیتی کشور خود و توسعه و تقویت دستگاههای اطلاعاتی خویش بکار بسته‌اند.

هر حادثه سیاسی در جهان زمینه مساعدی برای بررسی نقاط ضعف و قوت سازمانهای جاسوسی است و در بستر حادثه‌ها و رخدادهای گوناگون جهان است که شگردها و فنون و رموز جاسوسی خلق می‌گردند و بکار گرفته می‌شوند.

مطمئناً استفاده از زنان برای فعالیتهای جاسوسی، یکی از همین شگردها و فنون است. هر چند که عمر زیادی از این ابتکار می‌گذرد.
سازمان جاسوسی انگلستان موسوم به “اینتلیجنس سرویس ” که بیش از ۴ قرن از عمر آن می‌گذرد، نخستین سازمان جاسوسی است که برای تسهیل در کشف اسرار سیاسی و یانظامی و یا صنعتی کشورها از وجود جاسوسه‌های انگلیسی استفاده کرده است.

سازمان مزبور زنانی را که از چهره و اندام موزون و زیبائی برخوردارند به استخدام خود درآورده و آنان را به عنوان مسافرین عادی و با گذرنامه‌ها و مدارک عادی روانه کشورها می‌کند این افراد معمولاً سعی می‌کنند در همسایگی و در نزدیکی مراکزی که مأموریت جاسوسی در آن را دارند اقامت نمایند.

آنان با رفت و آمدهای زیاد و خودنمائی های تعمدی بتدریج به داخل مرکز فوق راه می‌یابند و در نتیجه این رفت و آمدها و معاشرت ها رفته رفته به اسرار مورد نیاز خود دسترسی پیدا می‌کنند. گاهی برقراری اینگونه ارتباطات که باید حاصل اطمینان متقابل باشد به ماهها و شاید سالها وقت احتیاج دارد و بهر حال تبحر و مهارت جاسوسه در کوتاه کردن طول این مدت نقش اساسی دارد.

یکی از این جاسوسه‌های انگلیسی دختری بود به نام “ژوتردبل ” که از ۲۴ سالگی در سازمان جاسوسی انگلیس استخدام گردید و مورد آموزش ها و تعلیمات ویژه جاسوسی قرار گرفت. وی در سال ۱۹۱۵ و در شرایطی که یکسال از جنگ جهانی اول می گذشت از سوی سازمان جاسوسی انگلیس عازم قاهره شد. نامبرده مأمور بود در داخل نهضتها و حرکتهای اسلامی ضد استعماری در مصر نفوذ یابد. وی در این رابطه خدمات شایانی به انگلیسی‌ها کرد.

وی همچنین با تن دادن به اعمال منافی عفت موفق شده بود حتی در سفارتخانه‌های خارجی در قاهره نیز نفوذ نماید و اطلاعات گرانبهائی را به مرور زمان کسب کند. نامبرده سپس با مأموریتها و وظائف مشابهی به صحرای باختری آفریقا، عربستان سعودی سودان، هند، عراق و اردن سفر کرد و اطلاعات محرمانه فراوانی از اوضاع سیاسی این کشورها را در اختیار “اینتلیجنس سرویس ” قرار داد.

وی در ۱۹۲۶ در حادثه‌ای جان خود را از دست داد. او گاهی در این معاشرتها موفق می‌شد با مست کردن افرادی که منبع اطلاعاتی مهمی به شمار می‌آمدند، در عالم مستی از آنان اطلاعات کسب کند.
سازمان جاسوسی شوروی سابق موسوم به “کا.گ.ب ” نیز این شیوه جاسوسی و استفاده از دختران در امر کسب خبر را که بخصوص از اوائل به قدرت رسیدن برژنف در ۱۹۶۴ میلادی در شوروی معمول گردید، از انگلیسی‌ها فرا گرفته است.
تقلید روس‌ها از انگلیسی‌ها در امر استفاده از زنان زیبا برای اقدامات جاسوسی در پی حادثه‌ای اتخاذ شد که در ۱۹۶۱ در لندن بر سر یک جاسوس روسی اتفاق افتاد.
در این سال جرائد انگلیسی از فعالیتهای جاسوسی “کا.گ.ب ” در لندن از زبان یکی از جاسوسان دیپلمات نمای شوروی به نام “ایوانف ” پرده برداشتند.
ایوانف جوان بخاطر علاقه به یک دختر انگلیسی به او پیشنهاد ازدواج کرده بود و دختر انگلیسی که “کریستین کیلر ” نام داشت و خود یکی از جاسوسه‌‌های “اینتلیجنس سرویس ” بود این پیشنهاد را ظاهراً به دلیل دوگانگی ملیت،‌ رد کرد ولی صرفاً برای کسب اطلاعات از تشکیلات جاسوسی روسها ارتباط خود را با ایوانف حفظ کرد.
او پیشنهاد ایوانف را بگونه‌ای پاسخ داد که نامبرده مطمئن گردد وی شدیداً به او علاقمند است و فقط مسأله ملیت مانع ازدواج رسمی آنان است و این مسأله هیچگاه مانع ارتباط دائمی آنان نخواهد شد.
بدین ترتیب تماس مستمر “کریستن کیلر ” و “ایوانف ” با یکدیگر ادامه یافت تا اینکه در تاریخ هشتم ژوئیه ۱۹۶۱ ایوانف ناگهان مشاهده کرد که جرائد انگلیس وی را بعنوان جاسوس معرفی کرده و تمامی اقدامات و فعالیتهائی را که وی بخاطر ابراز صداقت خود و در نتیجه اعتماد به “کریستین کیلر ” نزد او مطرح ساخته بود، به شکلی مدون انتشار داده‌اند.
در پی این واقعه ایوانف بعنوان جاسوس از کشور اخراج شد و بعداً روسها فهمیدند که سازمان جاسوسی انگلیس پس از شناسائی دقیق ایوانف تعمداً یکی از دختران مأمور خود را بر سر راه او قرار داده تا به تدریج نظرش را جلب کند و با وی ارتباط برقرار کند و از هویت او مطلع گردد.

جالب است که گفته شود این واقعه که نمایانگر موفقیت سازمان جاسوسی “اینتلیجنس سرویس ” بوده است بعدها به صورت یک فیلم سینمائی ساخته شد و در سینماهای لندن به نمایش درآمد.

این حادثه موجب شد که روسها از وجود زنان در امر پیشبرد فعالیتهای جاسوسی خود استفاده کنند. چند سال پس از ماجرای رسوائی “ایوانف ” سازمان جاسوسی “کا.گ.ب ” در سال ۱۹۶۴ توانست با استفاده از یک جاسوسه روسی از مهمترین اسناد دیپلماتیک سفارت سوئد در مسکو رونوشت برداری کند بدون آنکه هیچ یک از کارمندان و مقامات سفارتخانه متوجه موضوع شوند.

قضیه به این شکل بود که از مدتها قبل یک زن فاحشه روسیه که برای “کا. گ. ب ” کار می‌کرد با مأمور نگهبان درب ورودی سفارت به تدریج رابطه برقرار کرده بود و روزی که قرار بود مأموران “کا.گ.ب ” برای رونوشت برداری از اسناد محرمانه داخل سفارت عازم محل شوند کلیه کارکنان سفارت به یک جشن میهمانی دعوت شده بودند به همین خاطر زن فاحشه برای مدت کمتر از یک ساعت با نگهبان سفارتخانه در نقطه نامعلومی قرار ملاقات گذاشته و موضوع را مخفیانه به مأموران عملیاتی اداره کل دوم “کا.گ.ب ” اطلاع داده بود.

در طول این یکساعت نگهبانی از درب ورودی سفارت به سگهای بزرگ و درنده و تربیت شده که متعلق به سفارتخانه بود سپرده شد. مأموران کا.گ.ب که به این ترتیب در لحظه عملیات تنها با مقاومت سگ‌ها مواجه بودند، با کمال آرامی و خونسردی به آنها نزدیک شده و گوشت زیادی را که از قبل به همین خاطر تهیه کرده بودند به سگ‌ها دادند و آنها را به تدریج رام کردند.

سپس ۱۲ مأمور (در حالیکه چند تن دیگر از مأمورین مشغول سرگرم کردن سگ‌ها بودند) وارد سفارتخانه شدند و در ظرف کمتر از یک ربع ساعت اقداماتی را که باید انجام دهند با موفقیت به پایان رساندند.
روس‌ها تا قبل از فروپاشی شوروی که سازمان جاسوسی کا.گ.ب، برقرار بود، اعتقاد داشتند که هر زن باهوش را می‌توان با آموزش‌های لازم ولو در مدت طولانی به یک جاسوسه درجه یک بدل ساخت تا در خارج از کشور به مأموریت بپردازد.

بر این اعتقاد جاسوسه‌ها باید به زبان و اوضاع کشور مورد نظر چنان آشنا شوند که نتوان آنان را از مردم اصلی آن کشور بازشناخت. جاسوسه‌ها درس‌های ویژه جاسوسی را در آموزشگاه‌های متعدد و در نقاط مختلف شوروی می‌آموختند معروفترین آموزشگاه‌های جاسوسی برای تربیت مأمورین ویژه زن جهت خدمت در کشورهای انگلیسی زبان در شهری به نام “گاژینا ” قرار داشت.

جاسوسه‌ها در جریان آموزش به لهجه‌های محلی مردم کشورهای خارجی آشنا می‌شدند، به طوری که بتوانند مانند همه مردم این کشورها سخن بگویند و معاشرت نمایند.
آن‌ها همواره از نظر شکل و لباس ظاهری از مردم معمولی آن کشورها تقلید می‌کردند و رفتار محلی مردم را در پیش می‌گرفتند و عادت خود می‌ساختند و مانند آنها زندگی می‌کردند.
در اتحاد جماهیر شوروی ۸ مدرسه جاسوسی و ۴ اردوگاه “کا.گ.ب ” وجود داشت که از مرز مغولستان تا کرانه دریای بالتیک و دریای سیاه پراکنده بود.

در این مراکز، جاسوسان و جاسوسه‌ها انواع روشهای جاسوسی را برای خدمت در حوزه‌های مأموریت خود فرا می‌گرفتند.
استفاده از وجود زنان در امر فعالیتهای جاسوسی که بخصوص از نیمه دوم قرن بیستم میلادی رایج شد، اکنون در تمامی سازمانهای جاسوسی کاربرد مؤثر دارد.

با این تفاوت که بعضی از جاسوسان مانند “باندا ” در سنین جوانی، جان خود را در این راه از دست دادند و بعضی دیگر مانند “گلدامایر ” صهیونیست، عالی‌ترین مدارج ترقی را نیز طی کردند.
گلدامایر که از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴به مدت ۵ سال نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود، در سنین جوانی یکی از جاسوسه‌های یهودی بود که برای تشکیلات مخفی گروههای تروریستی یهودی در فلسطین جاسوسی می‌کرد.

منابع :
۱- جاسوسان نوین، جیمز آدامز، دانشکده اطلاعات
۲- بررسی ساختار و عملکرد سازمان‌های اطلاعاتی، ۱۳۸۰، انتشارات وزارت امور خارجه
۳- سازمان‌های جاسوسی دنیا، ۱۳۶۴، انتشارات محراب قلم، احمد ساجدی
۴- ۳۰ سال با “سیا ” ویلیام کلبی، مترجم: دکتر ارسلان ثابت سعیدی، انتشارات نگرش
۵- شناسایی و شکار جاسوس، محسن اشرفی، انتشارات اطلاعات

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet