true
it is true
trueit is false
سلسله نشستهای گفتمان انقلاب اسلامی در مصلای قم با سخنرانی حجتالاسلام صدوق/ ۱۴
/ امام با بهرهگیری از ادبیات وحی، به بنیانگذار «عرفان اجتماعی» تبدیل شد
رفتار شیخ شهید فضلالله نوری، آیتالله مدرس و آیتالله کاشانی، مبتنی بر مبنای موجود در ادبیات تخصصی حوزه بود. چرا که «هویت جامعه» در این مبنا، به نظم حاکم بر آن باز میگردد و تحقق نظم نیز وابسته به «قانون» است. پس تمرکز بر قانونگذاری و کنترل قوّهی مقنّنه، اولویت پیدا میکند. اما امام خمینی فراتر از توانمندی و تجاربِ همهی علمای مبارز و مجاهد عمل نمود. در واقع حضور دین در همهی شئونات کشور هنگامی محقق میشد که به جای تصدی ریاست مجلس یا دولت، منزلت «ولایت مطلقهی فقیه» شکل بگیرد.
گروه معارف – رجانیوز: سلسله نشستهای گفتمان انقلاب اسلامی همزمان با ایام ماه مبارک رمضان، هر روز بعد از نماز ظهر و عصر در مصلای قدس شهر مقدس قم برگزار میشود.
به گزارش رجانیوز، سلسله نشستهای گفتمان انقلاب اسلامی از آغاز ماه مبارک رمضان، با حضور اقشار مختلف مردم در مصلای قدس شهر مقدس قم برگزار میشود.
این نشستها پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری و با محوریت موضوعاتی همچون جهاد کبیر، اسلامیت انقلاب، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اقتصاد مقاومتی و منزلت زن و خانواده در اسلام و نظام و با ارائه و سخنرانی حجت الاسلام صدوق از استادان و فضلای حوزه علمیه قم برگزار میشود و شرکت در این برنامه برای عموم مردم آزاد است.
یکی از ویژگیهای این سلسله نشستها دوطرفه بودن آن است، به نحوی که حضار در هر جای بحث میتوانند نسبت به مسائل مطروحه نظر خود را ارائه کنند.
در ادامه خلاصه و مهمترین محورهای جلسه چهاردهم سلسله نشستهای «گفتمان انقلاب اسلامی» را از نظر میگذرانید:
۱٫ در این سلسله نشستها سعی شده تا به تحلیل تخصصی از رفتار حضرت امام و کشف یک فرهنگ از آن پرداخته شود و سرفصلهای اساسی و کلانِ این حرکت نورانی را مشخص کند. لذا بررسی روایتها و نقلهای تاریخی پیرامون سیر نهضت اسلامی و مدیریت کشور ـ که مربوط به دستگاه سیاسی است ـ نقشی اساسی در یک بحث علمیِ مبنایی ندارد بلکه بحث و کنکاش پیرامون این اخبار و جزئیات آن، باید موضوع پایاننامههای متعدّد و مفصّل در حوزه و دانشگاه قرار بگیرد. علاوه بر این، گرچه بسیاری خبرها از عناصر موثّق نقل شده و صحت آنها قطعیت دارد اما آنچه در این نوع بحث اهمیت بیشتری مییابد، نظامدادن به اخبار و تحلیل و طبقهبندی صحیح آنهاست تا امکان سوء استفاده از خبر و تأویل آن برای مقاصد انحرافی از بین برود.
۲٫ باید توجه داشت که با ختم نبوّت و همچنین قرار گرفتن در دوران غیبت، ارتباط مستقیم با وحی و علم الهی ممکن نیست و لذا عقلانیت غیرمعصوم برای فهم از قرآن و روایات و انجام وظائف خود در امر پرچمداری دین، قهراً به ایمان و اجتهاد عقلانی خود تکیه میکند و از اینرو در برخی امور ناچار است تا بر اساس تعاریف و ظرفیت گذشتهی خود، به آزمون و خطا بپردازد تا در طول زمان، راه صحیح را تشخیص دهد. به عنوان نمونه، حرکت شیخ شهید فضلالله نوری، آیتالله مدرس و آیتالله کاشانی به عنوان فقهای عالیمقامی که پرچمداری توحید را به عهده گرفته و اولین گامها را در برابر هجمهی کفر پس از رنسانس برداشته بودند، همراه با آزمون و خطاهایی بود که جمعبندی دقیقِ امام خمینی از آنها، باعث شد تا در انقلاب اسلامی از چنین روشهایی استفاده نشود. لذا علیرغم پیشنهاد برخی علمای مبارز و انقلابی به حضرت امام برای تصدّی پست ریاستجمهوری، ایشان به چنین اقدامی مبادرت نکرد زیرا در صورت پذیرش مناصب موجود در عرف مدرنیته توسط حضرت امام، همان چالشهایی گریبانگیر انقلاب میشد که برای شیخ فضلالله نوری، مرحوم مدرس و آیتالله کاشانی پیش آمد.
با این توضیح، عمق فرمایش مقام معظم رهبری روشن میشود که فرمودند: «در مشروطه، نظارت فقهاء بر قوانین دنبال میشد اما این حرکت به نتیجه نرسید و در نهضت ملّیشدن صنعت نفت، استقلال در موضوع نفت پیگیری میشد اما در نهایت موفق نشد و این در حالی است که انقلاب اسلامی با وجود آرمانهایی حداکثری برای تحقق همهجانبهی اسلام و استقلال در تمامی ابعاد جامعه، به پیروزی کامل رسید.» در واقع حضور دین در همه شئونات کشور هنگامی محقق میشد که به جای تصدی ریاست مجلس یا دولت، منزلت «ولایت مطلقهی فقیه» شکل بگیرد.بنابراین با امداد الهی، تمامی مسائل اصلی و محوری در مدیریت انقلاب به درستی تدبیر شد؛ مسائلی که با لغزش در هر یک از آنها، بحرانها و مشکلاتی پدید میآمد که بسیاری از نهضتهای اسلامی و نظامهای مدیریتی (مانند وضعیت امروز کشور عراق) به آنها دچار شدند. در واقع از نظر جامعهشناسی و مدیریت و برنامهریزی و اقتصاد، عوامل متعدّدی وجود دارند که یک مجموعهی پیچیده و یک نقشهی جامع را شکل میدهند و اشتباه در هر یک از آنها، موجب سقوط کشور و انقلاب در دام دشمن میشد؛ اما عظمتِ ایمانی حضرت امام (ره) و عنایت خاصهی وجود مبارک حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجه نسبت به ایشان، راه را برای آن مرد الهی باز میکرد و مسیر را در برابر ایشان روشن مینمود.
البته باید توجه داشت که رفتار شیخ شهید فضلالله نوری، آیتالله مدرس و آیتالله کاشانی، مبتنی بر مبنای موجود در ادبیات تخصصی حوزه بود. چرا که جامعه در این مبنا، در چارچوب ادراکاتِ قبل از رنسانس تحلیل میشود؛ یعنی هویت جامعه به نظم حاکم بر آن باز میگردد و تحقق نظم نیز وابسته به «قانون» است. پس«قانونمحوری» در تحلیل از جامعه، موجب میشد تا «فقه» بمثابه اوامر و نواهی شارع و قوانین برگرفته از وحی، اساس حرکت اجتماعیِ این بزرگواران قرار گیرد و تمرکز بر قانونگذاری و کنترل قوّهی مقنّنه، اولویت پیدا کند. حتی حضرت امام در سال ۱۳۴۸ و در درس حکومت اسلامی، به تشریح همین مبنای تخصصی میپردازد، اما در عمل، در فضایی بسیار فراتر از آن حرکت میکند که این یکی از معجزات انقلاب اسلامی است. زیرا هر عالم و نخبه و دانشمندی بر اساس هویت علمی خود رفتار میکند اما نور ولایت حضرت ولیعصر باعث میشود تا امام خمینی با اخلاصی بینظیر، از وضعیت موجودِ ادبیات حوزه عبور کند و فراتر از توانمندی و ادراکات و تجاربِ همهی علمای مبارز و مجاهد عمل نماید. در واقع اندیشه و رفتار حضرت امام، فراتر از فقه و اصول و فلسفه و عرفانی بود که خود در قلّه آنها قرار داشت و با خروج از فضای «فقه و اعتقادات و عرفانِ فردی» و بهرهگیری از ادبیات وحی، به بنیانگذار عرفان اجتماعی تبدیل شد. به همین دلیل، امام در بیانات خود مکرّراً تمامی مسائل انقلاب را به ارادهی خدای متعال نسبت میداد و با رفع ید از ارادهی خود، ملّت ایران را به کانون نور الهی توجّه میداد.
۳٫ یکی دیگر از معجزات انقلاب اسلامی این بود که علیرغم همراهی بلوک شرق با بلوک غرب در مقابلهی سیاسی، امنیتی و دفاعی با ایرانِ پس از انقلاب، نظام جمهوری اسلامی با هدایتهای پیامبرگونهی حضرت امام نقشی اساسی در فروپاشی بلوک شرق ایفا کرد. برای تبیین این مهم باید به این نکته توجه داشت که اقتدار سیاسی و نظامی و امنیتی در بلوک غرب، به قدرت اقتصادی آن و تولید کالا و ثروت و تکنولوژی بازگشت میکند و از این طریق، «شهوت» را تئوریزه کرده و جهان را به فرهنگ خود جذب کرده است. در این میان، تئوریسینهایی مانند مارکس و انگلس با حمله به تبعیض و فاصلهی طبقاتی موجود در نظام سرمایهداری و طراحی یک مانیفست برای حرکت به سوی عدالت اجتماعی، فضایی را برای انقلاب بلشویکی فراهم کردند و سپس لنین و استالین موفق شدند تا آن چارچوب فکری را وارد زندگی مردم جهان کنند. در واقع بلوک شرق، چارچوب تمدّن مدرن را پذیرفت اما ادعا کرد که ضعف اساسی آن در تأمین عدالت را برطرف نماید و لذا با طرح شعار حمایت از کارگران و کشاورزان و برخورداری یکسان همه از زندگی دنیایی، توانست نیمی از جهان را با خود همراه کند؛ چرا که مظالم نظام سرمایهداری برای افکار عمومی دنیا به یک امر کاملاً واقعی و محسوس تبدیل شده بود. بنابراین اقتدار بلوک شرق و در رأس آن اتحاد جماهیر شوروی، تحریک محرومین و آرمانخواهان در قالب احزاب سیاسی و گروههای نظامی با شعار برقراری عدالت اجتماعی و رفع فاصلهی طبقاتی و ساقطکردن حکومتهای مختلف و ضمیمه کردن آنها به اردوگاه کمونیستی بود. یعنی بلوک شرق گرچه در عرصهی اقتصادی و تکنولوژیک نیز فعال بود اما برخلاف بلوک غرب، اقتدار خود را از طریق امور سیاسی و شعار عدالت به دست میآورد و با باجگیری و استثمار کشورهای عضو بلوک کمونیستی، هزینههای راه خود را تأمین مینمود.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی که شعار خود را عدالت دینی و حمایت از محرومین و مستضعفین قرار داده و آن را در زندگی مردم ایران جاری کرده بود، وضعیت جدیدی پدید آمد زیرا تمامی جنبشها و انقلابهای جاری در کشورهای اسلامی که با توجه به شعار عدالت ـ که با فرهنگ مذهبی تناسب داشت ـ به بلوک شرق متمایل شده بودند، گمشده خود را در قامت فرهنگ قرآنیِ انقلاب اسلامی یافتند و از بلوک شرق رو برگرداندند و باور کردند که اسلام و قرآن میتواند نسخه مبارزه برای عدالت را به مبارزین ارائه کند. این روند حتی بر سوسیالیستها و کمونیستها و عدالتخواهان غیرمسلمان نیز تأثیر گذاشت زیرا آنان بالعیان میدیدند که نسخهی عدالت مادّی به جای رفع فاصلهی طبقاتی، رفاه و تجمّل و کاخ نشینی برای حزب حاکم را رقم زده است. پس امیدواری مسلمین به ندای عدالت دینی توسط نظام جمهوری اسلامی و روبرگردانیِ کشورهای اسلامی از شعار عدالت مادّی، باعث شد تا سایر کشورهای محروم نیز برای ادامهی تبعیت از قطب کمونیستی دچار تزلزل شوند و باجگیری و تأمین هزینه از طریق استثمار کشورهای عضو بلوک شرق با موانع جدی مواجه شود و بنبست مالی برای اتحاد جماهیر شوروی، موجبات فروپاشی آن را فراهم آورد. در واقع امام خمینی با به اهتزاز درآوردن پرچم عدالت دینی، این شعار را در رفتار داخلی و خارجیِ نظام جمهوری اسلامی تحقق بخشیدند و با وجود تمامی مشکلات و تهدیدها، در راه آزادی قدس و حمایت از جنبشهای ضدظلم و آزادیخواه و توجه به محرومین و مستضعفین در ایران و جهان، هزینههای بزرگی را به جان خریدند و علاوه بر نپذیرفتن روشهای غربی برای ادارهی کشور، عملاً زمینهی اساسی را برای فروپاشی بلوک شرق نیز ایجاد کردند.
falseit is false
true
it is true
true
it is true
true
it is true