به مناسبت سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۷ طی گزارشی به ارائه نظرات و تحلیل هایی از سوی آقای هاشمی رفسنجانی جانشین فرماندهی کل قوا و فرمانده جنگ در آن زمان و سرلشگر غلامعلی رشید از فرماندهان زمان جنگ پرداختیم تا فضا و تحلیل های موجود در آن زمان و دلایلی که به پذیرش قطعنامه از سوی امام (ره) انجامید و در آخر به منظور جمع بندی مطالب بیان شده نامه امام (ره) بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ آمده است .
در ابتدا متن مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با شبکه خبر که در تیر ماه امسال صورت گرفته آمده است و ایشان طی ۴۵ دقیقه به بیان وقایع و دلایلی که به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران و پایان جنگ در ۲۷ تیر ماه سال ۶۷ پرداختند و عواملی که مسئولان را به سوی پذیرش قطعنامه پیش برد پرداخت.
من کاملاً در جریان موضوع جنگ و وضعیت کشور بودم و به همین خاطر اعلام میکنم که در بهترین موقع و زمان پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت و به این وسیله بهرههای زیادی نصیب کشور شد و از خطرهایی نیز نجات یافت.
وی در توضیح این سخن خود با یادآوری اینکه از ماههای اول جنگ و پس از دستگیری صدام همواره صحبت از پذیرش قطعنامه بود، اضافه کرد: ایران یک حرف روشن داشت و آن این بود که باید موضوعاتی مثل تعیین متجاوز، کیفر آن و پرداخت غرامت انجام شود که در طول جنگ هیچ گاه این خواسته ما محقق نمیشد.
هاشمی رفسنجانی افزود: البته در طول دوران جنگ تحمیلی، عراق را از اکثر بخشهای سرزمینیمان بیرون کردیم، ولی برخی از ارتفاعات و بخشهای کشور در اختیار عراق بود و در پایان جنگ نیز رژیم صدام جنایاتی مثل بمباران شیمیایی، ناامن کردن دریا و اسارت غیر نظامیان را انجام میداد که شورای امنیت و کشورهای حامی صدام نیز با پشتیبانی از وی نمیخواستند عراق رسما شکست بخورد.
به گفته رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با قبولاندن قسمت اعظم خواستههای ایران به سازمان ملل و مجامع بینالمللی همچون شناسایی متجاوزین و پرداخت غرامت، پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت.
هاشمی رفسنجانی در خصوص علت پذیرفته نشدن قطعنامههای پیش از ۵۹۸ از سوی ایران گفت: پیش از آن هیچ گاه شورای امنیت نمیپذیرفت که عراق متجاوز بوده و هیچ موضوع طلبکاری ایران و اعطای خسارت به کشورمان را در قطعنامهها قبول نمیکردند و فقط میگفتند ابتدا آتشبس کنید و بعد درباره موضوعات مختلف صحبت میکنیم، ولی با پافشاری و رایزنی ایران این مواد در قطعنامه ۵۹۸ گنجانده شد.
وی با تشریح وضعیت نظامی جبههها در زمان پذیرش قطعنامه گفت: با توجه به شرایطی که پیش آمده بود ادامه حملات نظامی دیگر به مصلحت نبود؛ چرا که غرب و شرق به ما عملا فهماندند که نمیگذاریم ایران پیروز شود و اقداماتی مثل ورود اعلام نشده آمریکا به جنگ با ایران و نیز تحویل موشکهایی چون اسکاد ۳۰ که برد آن تا نزدیک تهران بود و یا تحویل جنگندههای میگ ۲۹ که سطح پروازی بسیار بالایی داشتند و در کنار آن تحویل انواع هواپیماها، بمبهای لیزری و موشکهای فرانسوی به عراق، نشان دادند از هر راهی برای شکست ایران غافل نخواهند بود.
وی تاکید کرد: استفاده صدام از سلاحهای شیمیایی که نمونه آن در حلبچه نیز استفاده شد ممکن بود در دیگر شهرها نیز و حتی تهران آزمایش شود که این موضوع برای کشور بسیار زیانبار بود.
این مقام مسئول در دوران دفاع مقدس خاطر نشان کرد: در زمینه صدور نفت نیز مشکلات بسیاری در آن دوران وجود داشت و دولت رسما به امام نامه نوشتند که شرایط زیر خط قرمز است و من به عنوان جانشین امام در نیروهای مسلح قانع شدم که دیگر زمان ادامه جنگ نیست.
هاشمی رفسنجانی با ذکر یک خاطره از عملیات خیبر گفت: در آن زمان من پیشنهاد کردم و به امام گفتم که خوب است ما یک جای حساس را از عراق به عنوان گروگان تصرف کنیم و بعد شرایط خودمان را به این کشور تحمیل کینم که امام تنها تبسم ملیحی کردند و جواب روشنی به من ندادند، اما من این موضوع را به فرماندهان آن دوران نیز گفتم که اگر عملیات خیبر را خوب انجام دهند من جنگ را پایان خواهم داد که برخی ناراحت شده و برخی دیگر که عاقلتر بودند، پذیرفتند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: البته در عملیاتهایی چون خیبر و پس از آن ما به اهداف خود یعنی تصرف یک مکان استراتژیک نرسیدیم و لذا این تئوری من به مرحله اجرا نرسید.
از هاشمی رفسنجانی سئوال شد که چرا پذیرش قطعنامه پس از فتح خرمشهر انجام نشد که وی پاسخ داد در آن زمان هیچ کس در ایران از جمله شخص امام آماده شنیدن آتشبس نبودند و همه میگفتند که باید وارد خاک عراق شویم و در جلسهای که با حضور فرماندهان سپاه و ارتش، آیت الله خامنهای و من در جماران برگزار شد، امام جمعبندی کردند که الان در دنیا خواستههای ما را نمیپذیرفتند و بنا شد جاهایی از عراق را تصرف کنیم که مردم این کشور اذیت نشوند و لذا به سمت جزایر مهم مجنون حرکت کردیم.
جانشین حضرت امام در نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه پس از شیمیایی زدن در حلبچه به تهران رفتیم و با حاج احمد آقا و مهندس موسوی در این خصوص بحثهای زیادی کردیم، گفت: قرار شد در بخش سیاسی دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت برای چانه زنی و قبولاندن شرایط ایران در سازمان ملل وارد شوند و به امام نیز شرایط کشور و جبهه ها را کاملا توضیح دهیم.
وی افزود: من به آقای محسن رضایی فرمانده سپاه در آن دوران گفتم که لیست امکانات مورد نیاز خود را برای عملیاتهای بعدی تهیه کند که منجر به آن نامه معروف آقای رضایی شد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: گاهی گفته میشود جریان منتهی به نوشتن نامه توسط آقای رضایی، ترفند بوده است، اما این موضوع صحیح نیست.
هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: پس از مکتوب کردن نیازهای جنگ توسط آقای رضایی من و ۵ نفر دیگر تاکید کردیم که با شرایط فعلی تامین نیازهای کشور و جنگ قابل تحقق نیست و باید قطعنامه را بپذیریم که امام این موضوع را پذیرفتند.
رئیس مجلس تشخیص مصلحت نظام در عین حال اظهار داشت: البته در ابتدا برای امام سخت بود که قطعنامه را بپذیرد و گزارشهایی که به ایشان میرسید نیز واقعگرایانه اما کمی امیدوارکنندهتر بود و در آن زمان امام یک جملهای گفتند که من تا به حال آن را جایی نگفتهام و اکنون نیز نمیگویم.
هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: من به امام پیشنهاد کردم که شخصا پذیرش قطعنامه را اعلام کنم و سپس شما من را محاکمه کنید که امام گفتند این حالت قابل اجرا نیست.
وی تصریح کرد: در آن دوران من دیگر مطمئن بودم که نباید جنگ را ادامه دهیم و به امام نیز گفتم که با وجود این همه کشته، اسیر، ویرانی و بدهی برای صدام او بعد از جنگ مشکلات زیادی پیدا خواهد کرد که امام نیز گفتند همه مسئولین و شخصیتهای مهم کشور را دعوت کرده و آنها را در مورد پذیرش آتشبس توجیه کنید.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: آیتالله خامنهای از همه افراد فوقالذکر دعوت کردند، ولی حاج احمد آقا به ما خبر دادند که شخص امام با توجه به اهمیت موضوع میخواهند پذیرش قطعنامه را اعلام کنند و اگر کس دیگری آن را اعلام کند، اختلاف ایجاد میشود.
جانشین حضرت امام(ره) در نیروهای مسلح در دوران دفاع مقدس افزود: با اینکه امام تصمیم به اعلان پذیرش قطعنامه را گرفتند، اما باز هم برخی آقایان در جلسه مسئولان به خاطر این تصمیم امام گریه کردند، اما من همواره خدا را شکر میکنم که در بهترین فرصت جنگ را پایان دادیم.
*موضوع غرامت از عراق هنوز مفتوح است
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سئوال مجری برنامه ۴۵ دقیقه درباره پرداخت غرامت به ایران گفت: در آن دوران رسانههای دنیا میخواستند روحیه ملت ایران را تضعیف کنند که عراق نیز پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران باز هم به کشورمان حمله کرد، اما به خاطر قدرت ایران عقبنشینی کرد.
وی افزود: با توجه به ارزیابی سازمان ملل که بسیار هم کم بود، ایران ۱۰۰ میلیارد دلار از عراق خسارت دریافت میکرد که برنامه اجرایی آن نیز تنظیم شده و عراق نیز به خاطر اینکه میخواست به کویت حمله کند و میترسید که ایران به پشتیبانی از کویت وارد جنگ شود، این موضوعات را پذیرفت، اما به خاطر اقدامات مختلف صدام فرصت تسویه با ایران پیدا نشد که بعد از سقوط آن رژیم نیز حکومت دیگری در این کشور به روی کار آمد، ولی موضوع غرامت همچنان مفتوح است.
اکنون بعد از خواندن صحبت های آقای هاشمی رفسنجانی ، صحبت های سرلشگر غلامعلی رشید جانشین فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح و از فرماندهان دفاع مقدس که در مصاحبه ای با سیمای جمهوری اسلامی دلایل پذیرش قطعنامه از سوی امام (ره) و فضای موجود در بین فرماندهان سپاه و کشور را در تحلیلی جامع تشریح نمودند .
پی گیری های آقای هاشمی رفسنجانی با گرفتن نامه هایی از مسئولین نظامی و کشوری، باعث شد در آن مقطع مسئولان نظام به جمعبندی پذیرش قطعنامه و پایان جنگ برسند.
ایشان همچنین بیان داشتند ، در خصوص نامه محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به امام(ره) و پذیرش قطعنامه از سوی امام، با اشاره به این که من آن نامه را ندیدم، اما در فضای تنظیم آن قرار داشتم، گفت:
– بعد از فتح خرمشهر با مباحث متعددی که به وجود میآید، امام تصمیم به ادامه جنگ گرفته و تائید میفرمایند که جنگ باید ادامه پیدا کند، به شرطی که متعرض مردم عراق نشویم و زمین هایی را تصرف کنیم که مردم عراق آن جا نباشند.
وی در ادامه با اشاره به شکست نیروهای ایرانی در عملیات رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر ۱ و پیروزی در عملیات خیبر، خاطرنشان ساخت:
– از عملیات خیبر تا پایان جنگ، آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده ادامه دهنده عملیات والفجر از سوی حضرت امام حکم گرفت و قرارگاه خاتم را متشکل از عناصر ارتشی و سپاهی تشکیل داد تا جنگ را در سطح عالی هدایت کند.
ما پس از عملیات مذکور به آقای هاشمی و حتی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس جمهور وقت و رئیس شورای عالی دفاع، گفتیم که با این هزینهای که نظام جمهوری اسلامی و دولت آقای مهندس موسوی پای جنگ هزینه میکند، قادر به پایان جنگ و یا همان هدفی که خود آقای هاشمی به صراحت تاکید میکرد یعنی «انجام یک عملیات سرنوشت ساز و گرفتن امتیاز برای پایان جنگ» نیستیم.
حال تفاوت شعارها هم معلوم میشود چرا که امام میفرمود «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»، رزمندگان میگفتند «جنگ جنگ تا پیروزی» و فرمانده عالی جنگ یعنی آقای هاشمی میگفتند «جنگ جنگ تا یک عملیات ولی یک عملیات سرنوشت ساز» و ایشان میگفتند؛ من لحظهای که این مسئولیت را پذیرفتم این موضوع را به امام در میان گذاشتم و در ملاقات با امام افکارم را برای ایشان تشریح کردم که امام تبسم کردند یعنی نه تائید کردند و نه رد کردند.
رشید در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که ما به آقای هاشمی میگفتیم که اگر منظور شما از عملیات سرنوشتساز فتح بصره است، با این میزان از امکانات قادر به انجام این عملیات سرنوشتساز نیستیم، تصریح کرد:
– ما به آقای هاشمی میگفتیم که بصره را با ۱۰۰ هزار نیروی بسیجی و ۱۵۰ گردان آفندی نمیتوان فتح کرد، بلکه باید ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر را بسیج کرده و ۴۰۰ تا ۵۰۰ گردان را تشکیل دهیم و این ظرفیت در مردم و دولت ایران وجود دارد، چرا که مردم حاضر هستند برای حفظ انقلاب و نظام، جوانان خود را به سوی جبهههای نبرد بفرستند و حتی در این میان توپ و تانک و هواپیمای خارجی هم نمیخواهیم بلکه همین میزان امکاناتی که وزارت دفاع میتواند در اختیار ما قرار دهد، یعنی همین تفنگ و پوتین و کلاه و مهمات کفایت میکند و ما این بار نه از یک محور بلکه از ۳ محور به سمت دشمن هجوم میبریم.
وی با اشاره به افزایش چشمگیر قدرت دشمن در طول سالیان جنگ تحمیلی، خاطرنشان ساخت:
– تعداد لشکرهای دشمن از ۱۵ لشکر زمان حمله، به ۶۰ لشکر افزایش یافته بود و ۷ لشکر زرهی و مکانیکی داشت که نه اسرائیل، نه هند، نه آلمان، نه فرانسه هیچ کدام نداشتند و تنها ورشو و ناتو بیش از آن داشتند، درحالی که ما ۸ لشکر خود در زمان آغاز جنگ را به ۱۰ لشکر افزایش داده بودیم و سپاه هم با ۱۲ لشکر به کمک آمده بود. یعنی سپاه و ارتش جمعاً ۲۲ لشکر داشتند و واقعاً توان زرهی آنها به حدی بود که من در یکی از نوشتههایم در جزیره مجنون خطاب به محسن رضایی نوشتم که گویی هزاران “دهل زن” بر دهل میکوبند. چرا که در عرض ۲ ساعت نزدیک به ۲ میلیون گلوله بر سر ما میریخت و تجهیزات ارتش عراق ۷ بار نو شده بود، در حالی که تناسبی بین امکانات مورد نیاز و هدف ما نبود.
فرمانده ارشد سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود گفت:
– ماجرا به سمتی پیش رفت که دشمن در ۲۸ فروردین سال ۶۷ برای دومین بار به ایران آفند زد درحالی که دشمن دو بار بیشتر علیه ما آفند نکرد، یکی ابتدای جنگ در ۳۰ روز اول و یکی هم پایان جنگ. درحالی که ما ۹۰ بار به این دشمن آفند کردیم که ۲۰ مرتبه آن درون خاک خودمان و ۷۰ مرتبه دیگر درون خاک عراق بود. البته اجماع جهانی برای پایان جنگ هم شکل گرفته بود و قدرتهای بزرگ به صدام گفته بودند غیر از سلاح هستهای هر آن چه بخواهی به تو میدهیم ولی تو جنگ را تمام کن.
عراق با ماشین جنگی خود حمله کرد و فاو و شلمچه را گرفت که ما این جا به آقای هاشمی اعلام کردیم که شما به عنوان فرمانده جنگ اختیارات کافی ندارید، لذا ما پیشنهاد میدهیم شما اختیاراتی در حد جانشین فرمانده کل قوا یعنی همان چیزی که پیش از آن بنی صدر داشت، از امام بگیرید که بتوانید نیازهای نیروهای مسلح را بر آورده کرده و به سپاه و ارتش دستورات قاطع بدهید، که ایشان قبول کردند و این منجر شد به حکمی با عنوان جانشین فرمانده کل قوا در خرداد ۶۷٫
آقای هاشمی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، به فرماندهان سپاه یعنی آقای محسن رضایی و سایر فرماندهان گفت که من فرمانده کل قوا هستم و هر آن چه که میخواهید برای انجام یک عملیات سرنوشت ساز، روی کاغذ بیاورید که آقای رضایی نامهای مینویسد و در آن نامه امکانات لازم برای شکست دشمن را در آن نامه مینویسد.
البته آقای هاشمی یک نامه از رئیس برنامه و بودجه دولت آقای میر حسین موسوی نیز دریافت میکند که وضعیت بد اقتصاد کشور در آن نامه تشریح میشود و یک نامه از بخش فرهنگی و نامهای دیگر در مورد تحلیل سیاسی از مراکز سیاسی کشور میگیرد و با یک دسته تحلیل سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی خدمت امام میرسد که هر ۴ تحلیل میگویند ادامه جنگ با این وضع سخت است. البته نظامیان و خصوصاً فرماندهان سپاه معتقد بودیم که آن قدر ظرفیت در درون ملت ایران و دولت حاکم وجود دارد که ما قادریم «جنگ جنگ تا پیروزی» را تحقق بخشیم.
رشید با اشاره به طرح فرماندهان سپاه برای ادامه جنگ خاطرنشان ساخت:
– در طرحی که برآورد کرده بودیم، بصره را شش ماهه میگرفتیم و در شش ماه دوم میتوانستیم کرکوک را فتح کرده و شش ماهه سوم اگر مقامات تصمیم بگیرند به سمت بغداد حرکت کنیم ولی توان ما باید ۳ یا ۴ برابر شود و این توان در درون جمهوری اسلامی امکان پذیر است.
وی با بیان این که اما مقامات ما معتقد بودند که ما هزینهای بیش از این نمیتوانیم صرف جنگ کنیم، خاطرنشان ساخت:
– بارها به ما جواب میدادند که شما با وضع موجود باید بجنگید و ما هم میگفتیم وضع موجود برای به پیروزی رساندن در یک عملیات سرنوشت ساز کافی نیست.
فرمانده ارشد سپاه پاسداران در پایان تصریح کرد:
– امام خمینی(ره) پس از دیدن این ۴ تحلیل، به پذیرش قطعنامه اشاره مینمایند و میگویند حال که مسئولین فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و نظامی و از جمله فرمانده کل سپاه که یکی از معدود فرماندهانی است که قائل به ادامه جنگ است این را میگویند؛ من قطعنامه را میپذیرم.
و در آخر نیز متن نامه امام خمینی (ره) که بعد از پذیرش قطعنامه منتشر گردید، آمده است تا مخاطبان درباره ماجرای پذیرش قطعنامه به جمع بندی کاملی رسیده و با قضاوت مطالب بیان شده تا حد زیادی به حقایق دست یابید .
و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور را در اجرای آن می دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا خود داری می کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور – که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم- با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم، و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.
امام خمینی (ره)
صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۲۳۸
اکیدا به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هشیار و مراقب باشید. قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مساله جنگ نیست، با اعلام این تصمیم حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است. ولی دور نمای حوادث را نمی توان به طور قطع پیش بینی نمود و هنوز دشمن از شرارت ها دست بر نداشته است و چه بسا با بهانه جویی ها به همان شیوه های تجاوزکارانه خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم و ملت ما هم نباید فعلا مساله را تمام شده بداند. البته ما رسما اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست، چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند، نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند، در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد.
امام خمینی (ره)
صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۲۴۰
عزیزانم! شما می دانید که تلاش کرده ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدم ندارم. خداوندا! تو می دانی که ما سر سازش با کفر نداریم. خداوندا! تو می دانی که استکبار و آمریکای جهانخوار گل های باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا! در جهان ظلم و ستم و بیداد همه تکیه گاه ما تویی و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسی را بشناسیم، ما را یاری کن که تو بهترین یاری کنندگانی.
خداوندا! تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله
ارواحنا لتراب مقدمه الفداء و رسیدن به خودت جبران فرما.
فرزندان انقلابی ام! ای کسانی که لحظه ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد. می دانم که به شما سخت می گذرد ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی گذرد؟ می دانم که شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست، مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟ ولی تحمل گنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید، با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.
و تاکید می کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند. آن ها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است که ان شاء الله خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید.