طرح عملیات
نویسنده : مجتبی قاسمی
چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:
قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله پیشروی در محور شلمچه
قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.
قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.
قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.
هم چنین، یگان های تحت امر این قرارگاه ها می بایست طی شش مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره برسند.
شرح عملیات
عملیات می بایست در ساعت ۲۲:۳۰ مورخ ۱۳۶۵/۱۰/۳ آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای ایرانی شلیک می کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت ۲۲:۴۵ اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه نمایند.
در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان ها) و هم چنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد. به طوری که نیروهای یگان های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی توانستند روی هدف عمل نمایند.
یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام الرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. مضافا به این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام الرصاص داشت، در پدافند آن از ۹ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره می برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می کرد.
در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: کربلای ۴ (آبی – خاکی)
زمان اجرا: ۱۳۶۵/۱۰/۳
مدت اجرا: ۲ روز
تلفات دشمن: ۷۰۶۰ کشته، زخمی و اسیر
رمز عملیات: محمد رسول الله
مکان اجرا: جزایر دهانه شمال غربی خلیج فارس – جنوبیترین محور جنگ
ارگانهای عملکننده: رزمندگانسپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: تهدید شهر بصره از سمت جنوب و تصرف جزیره ام الرصاص و ابوالخطیب عراق و محاصره نیروهای دشمن در شبه جزیره
ای کاش من شهید نشوم!
جانباز سید جواد کافی یکی از غواصان گردان یاسین در عملیات کربلای ۴ است. از ۱۲۰نفری که در گردان یاسین بودند فقط ۴ نفر برگشتند که یکی هم این رزمنده نوجوان بود. آنها ۸ روز در میان نیزارهای جزیره ماهی مقاومت کردند و به طور معجزه آسایی زنده ماندند. سید جواد که در زمان عملیات ۱۶ سال بیشتر نداشت، خاطرات آن ۸ روز را این چنین بیان می کند.
قرار بود دو گردان نوح و یاسین از لشگر ۲۱ امام رضا به جزیره ماهی برویم و به عنوان خط شکن این جزیره را بگیریم تا بعد بچه ها با قایق بیایند و تا بصره پیشروی کنیم.
شب عملیات فرماندهان، ما را به دو صف کردند، حدود ۱۲۰ نفر غواص بودیم. قرار شد سه نفر سرشان بیرون از آب باشد تا بچه ها در مسیر گم نشوند.
ما از نهر خیم وارد رودخانه شدیم. آب رودخانه در حالت مد بود. من مسؤول دسته بودم و سرم از آب بیرون بود. آن قدر شدت آب زیاد بود که ما حتی یک «فین» ( کفش مخصوص غواصی) هم نزدیم.
تقریباً به نوک ماهی نزدیک شده بودیم که یک دفعه هواپیمای عراقی آمد و «فیدر» زد. ( فیدر منور هایی است که حدود یک ربع از ساعت در آسمان روشن است و مثل روز منطقه را روشن می کند) تا هواپیما «فیدر» زد، بچه ها به هم ریختند؛ چون انتظار چنین چیزی را نداشتیم.
زیر نور فیدر من همه جا را به خوبی می دیدم. یک چهار لول نوک جزیره ماهی گذاشته بودند که تیر رسام (تیرهایی که روشن است و وقتی به طرف شما می آید ما به خوبی آن را می بینی) به عمق آب شلیک می کرد. وحشتناک و غیرقابل پیش بینی در تله افتاده بودیم!
در همان حال از خدا درخواستی کردم که هنوز که هنوزه به خاطر آن درخواست می سوزم و خودم را نمی بخشم. در دل گفتم: خدایا ای کاش من شهید نشوم!
مرا اول به بیمارستان صحرایی، بعد به بیمارستان اهواز و در آخر یک ماه در بیمارستان اراک بستری کردند. وقتی برای مرخصی به خانه رفتم به کوچه مان (کوچه جوادیه در خیابان طبرسی) که رسیدم، با عصا داشتم به سمت خانه می رفتم که مادرم را دیدم. گفتم سلام علیکم. سرش را بالا کرد و یک نگاهی به من کرد و گفت سلام آقا و بعد رد شد. گفتم مادر منم، جواد. گفت ای جواد تویی!
مادرم مرا نشناخت.
مهمترین حرف دفاع مقدس
پس از عملیات کربلای ۸ دو اتوبوس از بچه ها را به دیدار حضرت امام بردند. من در اتوبوس دوم بودم. متأسفانه اتوبوس ما زمانی به جماران رسید که زمان دیدار با امام تمام شده بود و بچه ها داشتند بر می گشتند. در حالی که حسابی پکر بودم.
در شیب تند جماران شهید جلیل محدثی فر را دیدم، با ناراحتی گفتم، دیدی چه شد این همه راه کوبیدیم و آمدیم ما را راه ندادند و ما امام را ندیدیم.
محدثی فر خیلی محکم و جدی گفت:
«دیدن و ندیدن امام که مهم نیست. مهم این است که حرف امام زمین نماند.» یک کلام حرف او، برای من تاریخی را ساخت که مهمترین کار در این تاریخ آن است که حرف ولی فقیه بر زمین نماند.
فرماندهان جنگ درباره “عملیات کربلای ۴ ” چه گفتند؟
عملیات “کربلای ۴ ” در حالی با شکست مواجه شد که فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس نظرات متفاوتی از این عملیات دارند.
شهدای غواص عملیات کربلای ۴ دوران دفاع مقدس درباره ساز و کار و چگونگی انجام این عملیات حائز اهمیت به نظر میرسد.
عملیات “کربلای ۴” نام عملیات نظامی تهاجمی نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق است که این عملیات با رمز “محمد رسول الله” در محور “ابوالخصیب” به صورت گسترده در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه انجام شد و لو رفتن این عملیات باعث رخ دادن حوادث تلخی شد.

در این بخش به بررسی نظ فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلای ۴ می پردازیم.
**شهید خرازی در شب عملیات: هر کس به هر دلیل نمیتواند در عملیات شرکت نکند
شهید حسین خرازی شب عملیات گفت: بچه ها امشب، عاشورای امام حسین است؛ ما داریم امتحان می شویم، آمده ائیم که به تکلیف خودمان عمل کنیم. بچه ها امشب هوا خیلی سرده، عملیات سخت و نفس گیره، موقعیت خاص شلمچه، بچه ها شاید یک نفر هم برنگردیم.
ببینید ما خیلی وقته که با هم هستیم. اما تا ساعاتی دیگر فرق دارد، هر کسی ذره ای شک دارد توی دلش. ترس دارد، منتظر دارد. بچه اش منتظره، زنش منتظره، پدر و مادر پیر دارد، خواهر و برادر بی سرپرست دارد. دلش جائی گیر است. وسط صحبت، گفت: بچه ها فانوس ها را خاموش کنید. فانوس ها یکی یکی خاموش و کانال سراسر تاریک شد. چشم چشم را نمی دید.

حاج حسین ادامه داد: بچه ها الان دیگه اینجا تاریکه، ما هم همدیگر را نمی بینیم. من دارم می رم. ده دقیقه دیگر بر می گردم. من وقتی آمدم، باید ببینم چند نفر از شما مانده ائید، که تصمیم بگیرم باید چکار بکنم.
حاج حسین که گفت من باید چکار بکنم. ناگهان کانال منفجر شد. گریه سراسر کانال را سر گرفت. مگر بچه ها گذاشتند که حاج حسین بصیر برود و ده دقیقه دیگر بر گردد.
**علت شکست چه بود؟
سردار سرلشکر پاسدار “یحیی رحیمصفوی” از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلای ۴ اظهار داشت: “اجرای عملیات کربلای ۴ به دلیل لو رفتن توسط فرد خبیثی که بعدها پناهنده شد با شکست مواجه گردید”
**مخالفان و موافقان کربلای ۴ در شب عملیات چه کسانی بودند؟
آیت الله “اکبر هاشمی رفسنجانی” یکی از فرماندهان جنگ تحمیلی درباره عملیات کربلای ۴ گفت: “مغرب به پایگاه رسیدیم. ارتباط با قرارگاه مقدم نداشتیم. معلوم نبود که امشب حمله آغاز میشود یا خیر؟ آقای سنجقی را به منطقه فرستادیم. نزدیک ساعت ۱۰ بود که خبر دادند عملیات با نام کربلای ۴ آغاز شده است؛ غافلگیر شدیم…. “محسن رضایی” و “محسن رفیق دوست” تلفنی خبر از موفقیت اولیه دادند. بعد از ساعت ۱۲ شب خوابیدم. بیدارم کردند و گفتند عراق حمله را اعلام کرده است. ساعت هفت صبح و قبل از اخبار رادیو، اهواز اعلان وضعیت قرمز کرد. این به معنای تحرک هواپیمای دشمن است. تلفنی اطلاع دادند که آقای سنجقی میآید و اخبار حمله را میآورد و گفتند به اهداف اولیه نرسیدهاند. بعد از نماز و شام به قرارگاه خاتمالانبیا رفتیم و تا ساعت ۴ بامداد فرماندهان سپاه جمع شدند. درباره عملیات و زمان آن بحث شد. بعضیها با زمان مقرر به خاطر اشکال مهتاب موافق نبودند و جمعی با تاخیر، به خاطر آماده شدن نیروها و امکانات در پای کار و احتمال قوی کشف شدن عملیات در صورت تاخیر و برگشتن نیروها که مدت تعهدشان تمام شده، مخالفان آقایان “محسن رضایی” و “علی شمخانی” موافقان آقایان “غلامعلی رشید” و “رحیم صفوی” مخالف. تردیدها بسیار رنجدهنده است. برای اولین بار در تاریخ جنگ، قبل از عملیات دچار چنین حالی شدهام. شاید به خاطر وضعی که در عملیات کربلای چهار پیش آمد و چشممان ترسید و به خاطر مسئولیت مستقیمی که دارم و همین وضع درباره فرماندهان دیگر هم صادق است.”
شهید احمد نژاد از رزمندگان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلای ۴ گفت: عملیات کربلای ۴ از همان شبی که ستون کشی آغاز شد شکست خورد. بچه هایی که شنود می کردند مرتب می آمدند و می گفتند عراق اعلام می کند ما می دانیم که می خواهید از اینجا حمله کنید. نیایید که همه تان کشته می شوید.
**سردار کوثری: لو رفتن و هوشیاری عراقی ها در شب عملیات علت شکست کربلای ۴
سردار محمد اسماعیل کوثری از رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس گفت: عملیاتی که تا حدی لو رفته بود عملیات کربلای چهار بود و همین هم باعث شده بود که عراقی ها هوشیار بشوند و نگذارند ما به اهدافمان برسیم و لذا در نهایت ما به این دلیل که نتوانستیم در کربلای ۴ موفق شویم آن را به کربلای ۵ تبدیل کردیم،چرا که اگر کربلای ۵ لو رفته بود، ما هچ گاه نمی توانستیم موفق شویم.

**سردار عراقی: کربلای ۴ غمبارترین و سختترین عملیات دفاع مقدس بود/آواکس های آمریکایی عملیات را لو دادند
سردار “عبدالله عراقی” جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و از فرماندهان دوران دفاع مقدس گفت: کربلای ۴ غمبارترین و سختترین عملیات دفاع مقدس بود که رزمندگان اسلام در آن مظلومانه به خاک و خون میافتادند، ولی همین عملیات نیز عملیاتی دیگری را پایهریزی کرد که در آن پیروزی خوبی نصیب نیروهای سپاه اسلام شد و عملیات کربلای ۴ به شدت در آن زمان گره خورده بود و مجبور بودیم نیروهای باقیمانده را که به امالرصاص نفوذ کرده بودند از اروند دوباره عبور داده و بازگردانیم و این مهم با اولویتبندی رزمندگان صورت گرفت.
وی گفت: آموزش افسران اطلاعاتی بعثی توسط آمریکاییها و پوشش منطقه توسط آواکسهای آنها اطلاعات عملیات را در اختیار عراقیها قرار داده و موجب شکست در آن عملیات شد، ولی همین کربلای ۴ اگر رخ نمیداد، عملیات پیروزمندانه بعدی در “شلمچه” و پنجضلعی نیز به وقوع نمیپیوست.
عراقی در ادامه به تشریح خاطرات عملیات کربلای ۴ پرداخت و ادامه داد: با عبور غواصان از اروند و درگیری در ساحل عراق، چهار قایق از نیروها بنا بود از کارون به سمت اروند حرکت کنند، ولی به محض ورود قایقها به کارون، مورد اصابت آر پی جی قرار گرفته و نیروهای اسلام مانند شمعی در درون این قایقها آتش گرفته و در آب شناور میشدند.
** ماجرای مذاکره و ورود به خاک عراق
“محسن رضایی” فرمانده اسبق کل سپاه و از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلا گفت: “استدلالهای برخی دوستان سیاسی این بود که اگر ما وارد خاک عراق شویم، از حداقلی در مذاکره برای گرفتن حقوق خود دارا خواهیم بود، استدلال نظامیها این بود که ماندن در لب مرز امنیت شهرهای مرزی ما را حفظ نمیکند… در نهایت امام وقتی همه نظرات را شنیدند، قبول کردند که وارد خاک عراق شویم.”
**سردار غلامپور: آمادگی سیصد گردان برای عملیات کربلا
سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس دراین باره گفت: شما تصور کنید، یک بسیج عمومی در سال ۶۵ شکل گرفته، این بسیج هم کاملا علنی و آشکار بوده، همهی ائمهی جمعه آمدهاند پای کار و همه زحمت کشیدند، نتیجهاش سیصد گردان نیرو شد. سیصد گردان نیرو، حالا یک بخش کوچکی از این نیرو صرف شده در کربلای ۴ و بقیهاش مانده، اگر به اینها بگوییم بروید خانههایتان تا بعد ببینیم چه کار میشود کرد، علاوه بر اینکه همهی سال را از دست میدادیم، در بسیج بعدی هم اگر این دفعه صد هزار نیرو دست ما را گرفته، -باتوجه به آثار و تبعات این اتفاق- ممکن بود پنجاه هزار تا هم دست ما را نگیرد.

بنابراین، از دست دادن نیروها هم یکی از معضلاتی بود که نمیشد به سادگی از آن گذشت. این هم یک نکتهای بود که به نظر من در ذهن فرماندهی خیلی به اصطلاح پررنگ و روشن بود که باید بهسرعت تصمیم میگرفت. به همین دلیل، فکر میکنم روز دوم یا سوم بود که آقا محسن در عین حال که داشت این جلسات را برگزار و دلایل شکست کربلای ۴ را بررسی میکرد، من را صدا کرد و گفت که آقای غلامپور این شما، این هم یگانهایت (لشکرهای ۲۵ کربلا، ۴۱ ثارالله، ۱۹ فجر، ۱۰ سیدالشهدا، ۳۱ عاشورا، ۳۳ المهدی، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ ۴۸ فتح)، برو خط شلمچه را تحویل بگیر و شروع کن به کار کردن، هیچ کاری هم به این بحثها، حرفها و نقدها نداشته باش.
محمد علی اسفنانی نماینده مردم فریدن در مجلس یکی از غواصان باز مانده از عملیات کربلای ۴ است که ناگفته هایی از آن عملیات را برای ما بیان کرد.
به گزارش ایرنا همزمان با تشیع پیکر ۱۷۵ غواص گردان یونس لشگر امام حسین در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیدند و قرار است مراسم تشیع پیکر مطهر آنان تا ساعاتی دیگر برگزار شود با محمد علی اسفنانی نماینده فریدن که در این عملیات حضور داشت گفت و گو کردیم.
محمد علی اسفنانی که در عملیات کربلای ۴ هجده سال داشته متولد ۱۳۴۷ است و پیش از آن که سمت نمایندگی مجلس را بر عهده بگیرد قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه بوده؛ وی دارای مدرک دکترای حقوق تخصصی است.
اسفنانی که یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است در عملیات کربلای ۴ بعنوان مامور آموزشی غواصان حضور داشته است. وی در این عملیات به افتخار جانبازی نائل شده است. اسفنانی در عملیات هایی همچون کربلا ۳، نصر۴ و والفجر ۸ و … حضور داشته است.
محمدعلی اسفنانی که هم اکنون سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس است درباره عملیات کربلای ۴ که در سال ۶۵ رخ داد می گوید: در این عملیات ۵ گروهان که شامل ۵۰۰ غواص بودند از گردان یونس لشگر امام حسین (ع) حضور داشتند.
وی افزود: پیش از آغاز عملیات ، غواصان ما آموزش های زیادی دیدند و به دلیل اینکه عملیات در زمستان رخ داد آموزش های غواصان ما بسیار سخت و در سرمای سوزان زمستان بود. در شب عملیات نیروها به شلمچه نهر عرایز رفتند.شب علمیات ارتباط معنوی که در میان غواصان دیدم در کمتر عملیاتی دیده بودم. صبح عملیات در دو ستون به سمت جزایر ام الرصاص و جزیره بلجانیه حرکت کردیم.
اسفنانی با تاکید بر اینکه غواصان نمی توانستند از کپسول اکسیژن استفاده کنند ادامه داد: از این رو غواصان به صورت شناور بر روی آب با ارتفاع بیست سانت در عمق آب فرو می رفتند و طناب هایی در آب دست داشتند تا مسیر را گم نکنند.
وی گفت: به دلیل اینکه ما باید از منطقه حساس عبور می کردیم ابتدا یک گروه تحت عنوان پیشتاز از سوی ما به سمت جزایر حرکت کردند تا مطلع شوند که آیا عراقی ها از حضور ما مطلع شدند یا خیر.
وی اضافه کرد: من جزو غواصانی بودم که به سمت جزیره بلجانیه حرکت کردم، شرایط بسیارسختی بود، در سمت چپ، راست و جلوی ما عراقی ها بودند و در پشت سرمان دریا قرار داشت که امکان برگشت ما را مشکل می کرد.
اسفنانی افزود: در همین زمان به یکباره منطقه کاملا روشن شد و هواپیماهای عراقی بر روی آب منور ریختند بطوریکه منطقه مثل روز روشن شد و عراقی ها ستون های ما را دیدند و آن زمان با تمام تجهیزاتی که داشتند ما را به گلوله بستند و رگباری از گلوله ها به ستون ما آمد.
وی افزود: در آن زمان بسیاری از غواص ها شهید شدند زیرا بسیاری از گلوله ها به سر آنان می خورد. ما هیچ راهی نداشتیم، نه می توانستیم از اسلحه استفاده کنیم و نه راه برگشت داشتیم . بسیاری از بچه ها مظلومانه در این فضا شهید شدند.
وی گفت: در آن زمان به دلیل آنکه عملیات لو نرود بسیاری تیر خوردند و مجبور بودند صدایشان در نیاید، اینگونه بود که بسیاری مظلومانه شهید شدند.
اسفنانی ادامه داد: با اینکه در آن زمان بسیاری از افراد شهید شدند ولی ما راه خود را ادامه دادیم تا عملیات به نتیجه برسد. به بلجانیه رسیدیم و دژ اول ، دوم و سوم را گرفتیم، بیشتر از آن چیزی که قصد بود انجام دهیم در آن عملیات انجام دادیم.
وی ادامه داد: پس از آنکه به سمت پتروشیمی بصره رفتیم من در نصف شب توسط یکی از تیرهای مستقیم عراقی ها از ناحیه سر مجروح شدم و با صورت به زمین خوردم. در آن زمان با یکی از افرادی که بعدا شهید شد به نام آقای دقاقزاده در کناری حضور پیدا کردیم و او به من توضیح داد که ما تنها هستیم و باید به عقب برگردیم، در حین مسیر آقای حجازی فرمانده گروهان را دیدیم که گفت باید مجروحان را به عقب بازگردانیم.
اسفنانی اضافه کرد: ما در آنجا جان پناهی درست کردیم و سپس به عقب بازگشتیم که در طول مسیر مجبور بودیم بدلیل آنکه سیم خاردارهای زیادی وجود داشت به صورت سینه خیز بازگردیم.
این غواص بازمانده از کربلای ۴ افزود: در آنجا بود که متوجه شدیم بسیاری از بچه های غواص در بخش های مختلف گروهان اسیر شدند.
وی گفت: در این عملیات بسیاری از نیروهایی که بعد از غواص ها با قایق آمده بودند نیز کشته و اسیر شدند. اکثر کسانی که غواص بودند در آن عملیات به صورت دست جمعی و یا تک تک شهید شدند. ما بعدها عکس هایی را که عراقی ها در روزنامه هایشان منتشر می کردند را دیدیم که اسرای غواص ما را دست بسته تیر باران می کردند.
وی اضافه کرد: عراقی ها تعداد کمی از اسرا را برای وجهه بین المللی با خودشان بردند که بعدها شنیدیم با این اسرا به شکل بدی رفتار کردند. آن ها را سوار اتومبیل کرده و در بصره می چرخانند و مردم به آن ها سنگ می زدند.
اسفنانی ادامه داد: در آن عملیات از ۵۰۰ نفر غواص شاید تنها ۲۰۰ نفر بازگشتند.
وی درباره ۱۷۵غواصی که قرار است امروز تشیع شوند گفت: هنوز تایید نشده که این شهدا زنده به گور شده اند.
**ذوالنور: در عملیات کربلای ۴ عدم الفتح حاصل شد
مجتبی ذوالنور ” مشاور فرمانده سپاه در گفتگو با خبرنگار دفاعی امنیتی باشگاه خبرنگاران؛ درباره شبهات عملیات “کربلای ۴ ” اظهار داشت: در جنگ یک اتفاق دو طرفه یعنی مقاتله و مقابله ایجاد میشود و به هیچ عنوان یک طرفه نیست.
**همواره در جنگ یک طرف حمله میکند و طرف دیگر دفاع را انجام میدهد
وی ادامه داد: همواره در جنگ یک طرف حمله میکند و طرف دیگر دفاع را انجام میدهد و یقیناً همه دفاعها و همه هجومها پیروز نخواهد بود و عملیات کربلای ۴ هم نمونه ای از این عملیاتها بود.
**در دوران دفاع مقدس در اکثر عملیاتها توفیقاتی حاصل میشد
مشاور فرمانده سپاه تصریح کرد: در دوران دفاع مقدس در اکثر عملیاتها توفیقاتی حاصل میشد و گاهی اوقات بخشهایی را از دست میدادیم و بخشهایی هم پس گرفته میشد و عملیاتهای موفقیت آمیزی مثل “فتح المبین” و “بیتالمقدس” در دوران دفاع مقدس انجام گرفت.
**به پیروزی نرسیدن در عملیات کربلای ۴ دلیل بر شکست رزمندگان اسلام نبود
ذوالنور تاکید کرد: برخی عملیاتهای دفاع مقدس همچون عملیات “کربلای ۴ ” و عملیات “والفجر مقدماتی” به پیروزی نرسید اما این اتفاق دلیل بر شکست ما نبود بلکه عدم الفتح حاصل شد.
**در عملیات کربلای ۴ مجبور شدیم به محل اصلی شروع عملیات بازگردیم
وی گفت: در عملیات کربلای ۴ مجبور شدیم به دلیل لو رفتن عملیات به محل اصلی شروع عملیات بازگردیم و رسانه های دنیا سعی کردند با یک عملیات روانی آن را پیروزی تلقی کنند.

**طراحی عملیات کربلای ۵ و نابودی ماشین جنگی دشمن
مشاور فرمانده سپاه اظهار داشت: در آن زمان امام با زیرکی تمام فرمودند اکنون دشمن سرمست پیروزی است و در حال حاضر بهترین زمان برای غافلگیری دشمن است و لذا با این تدبیر عملیات کربلای ۵ طراحی شد و ماشین جنگی دشمن را ناکارآمد و انهدام بزرگی در دشمن به وجود آورد.
ذوالنور افزود: در عملیات “کربلای ۴ ” ؛ “عدم الفتح ” حاصل شد و شکست نبود زیرا دشمن بر ما پیروز نشد بلکه نتوانستیم منطقه ای را که در نظر داشتیم فتح کنیم و لذا به تمام وظایف خود عمل کردیم و تمام توان خود را به کار گرفتیم.
**تکلیف داشتیم که چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم
مشاور فرمانده سپاه یادآور شد: ما از حادثه “عاشورا” پیروی کردیم و تکلیف داشتیم که چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم چون وظیفه ما دفاع بود و در این مسیر گام برداشتیم و در مقابل دشمن بعثی ایستادگی کردیم.
**مجموعه اتفاقات “عدم الفتح” را رقم زد
وی در پاسخ به این سؤال که در رسانهها مطرح شده که سرلشکر رحیم صفوی یا هاشمی رفسنجانی مقصر یکی از عملیاتهای دفاع مقدس هستند ، عنوان داشت : در عملیات “والفجر مقدماتی” و “کربلای ۴ ” کسی مقصر نبود بلکه مجموعه اتفاقات “عدم الفتح” را رقم زد.
**سیستم اداره جنگ طوری نبود که در بین فرماندهان اتحاد نباشد
مشاور فرمانده سپاه در پایان خاطر نشان کرد: سیستم اداره جنگ طوری نبود که در بین فرماندهان اتحاد نباشد و در سیستم فرماندهی همه متفق القول عمل میکردند و انسجام آن گونه که لازم بود ایجاد شده بود.