دسته‌بندی نشده
Print Friendly, PDF & Email
  1. انقلاب اسلامی و فرهنگ انتظار

    انقلاب اسلامی و فرهنگ انتظار در یك رهبافت توصیفی از ریشه ها و عوامل وقوع انقلاب اسلامی ایران، می توان به مؤلفه ها و گزاره های مختلفی اشاره كرد؛ مانند اسلام ستیزی رژیم پهلوی، گسترش فساد، ظلم و بی عدالتی، توسعه و نوسازی ناقص و نامتناسب، استبداد و اختناق مداوم، استبداد و سركوبی آزادی خواهان، عوارض حكومت تحصیلدار، استحكام باورها و اعتقادات ارزشی مردم و … .

    در این میان، یك عامل فكری و ایدئولوژیكی – كه از دید تیز بین نظریه پردازان و نویسندگان داخلی و خارجی پنهان نمانده – مساله «غیبت امام زمان (عج)» و «انتظار ظهور منجی عالم بشری » است. به نظر آنان، این باور و اعتقاد، زمینه ساز تغییر نگرش و رفتارهای مردم ایران، تقویت بنیان های فكری و فرهنگی جامعه، گسترش روزافزون اندیشه های اصلاح طلبانه، تلاش و كوشش برای تغییر و تحول، عدم پذیرش حاكمیت های سیاسی، داشتن امید و آرزو برای پیروزی در نهایت قیام و انقلاب علیه بی عدالتی ها و زمینه سازی برای انقلاب جهانی مهدی موعود، بوده است.

    فرضیه علمی قابل طرح در مورد انقلاب اسلامی ایران، این است كه عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی در شروع و پیروزی انقلاب نقش داشته است. یكی از گزاره های اصلی و مورد قبول عده ای از نظریه پردازان انقلاب، عامل مذهب است كه در بطن آن، «انتظار»، به وضوح دیده می شود.


  2. نقش و تاثیر اساسی «انتظار» در شكل گیری مبانی فكری و ایدئولوژیكی انقلاب، غیر قابل انكار و تردید است.

    با توجه به مؤلفه های ظلم ستیزی انتظار، عدم مشروعیت حاكمان سیاسی، نصب عام فقیهان برای نیابت از امام عصر (عج)، امید به اصلاح و تعالی جامعه و نابودی مظاهر ظلم و فساد، غصب حق حاكمیت ائمه علیهم السلام، محرومیت جامعه از فیض حضور امام، زمینه سازی برای تعجیل فرج و… می توان گفت كه مساله «انتظار» – به طور مستقیم یا غیر مستقیم – محور فكری و رهبری انقلاب اسلامی بوده و نقش عمده ای در شروع و پیروزی آن داشته است.

  3. امامت و مهدویت

    بحث «امامت و ولایت »، یكی از ناب ترین و مترقی ترین نظریات سیاسی – دینی است و ریشه ای عمیق در باورها و اعتقادات شیعیان دارد.

    اعتقاد به امامت (رهبری معصوم)، مستلزم آثار، پیامدها و نتایج درخشان و كم نظیری است كه شیعه را از سایر مكاتب و مذاهب، متمایز می كند. مهم ترین اثر و نشانه «ولایت مداری »، در حكومت و سیاست و حركت های انقلابی و اصلاح طلبانه تبلور پیدا می كند.

    «به عقیده شیعه، هر حكومتی غاصب و ظالم است، به هر شكل و در هر قالبی كه باشد؛ مگر آن كه امام معصوم علیه السلام یا نایب او، زمام حكومت را در دست گیرد. به همین دلیل شیعه در تاریخ، به طور مداوم، در یك جریان انقلابی مستمر به سر می برند، نه آرام می گرفتند و نه آن را رها می كردند».[۱]

    «مساله امامت در شیعه، همواره تهدیدی نسبت به قدرت دولت های غیر مذهبی بوده است. در شیعه از لحاظ تئوری، حكومت مشروع، متعلق به امامان است ».[۲]

  4. گفتنی است كه یكی از مفاهیم و عناصر پر ارج در بحث امامت، «اعتقاد به مهدویت » «انتظار ظهور امام غایب » و «تشكیل حكومت جهانی به دست او» است. از آن جا كه امامت در نزد شیعه، امری ضروری، مداوم و جزء جدایی ناپذیر زندگی بشری است، لذا نمی توان محدودیت و پایانی برای آن قائل شد. از این رو امتداد امامت، در «مهدویت » و غیبت امام دوازدهم تجلی یافته است.

    «مهدویت امام دوازدهم امامیه، بسط بعدی نظریه امامت امام غایب بود؛ كه عقیده معروف ظهور مهدی (عج) و ایجاد عدالت و مساوات در جهان را با غیبت طولانی امام دوازدهم تركیب می كرد».[۳]

    «مهدویت » جایگاهی بس والا و ارجمند درفرهنگ ناب شیعه دارد.

    شیعه، حیات و بالندگی خود را مدیون آن است؛ با آن زندگی و رشد می كند؛ نفس می كشد؛ امید و آرزو و رستگاری دارد؛ نور و روشنایی می گیرد؛ هدایت و راهنمایی می شود و… .

    شیعیان همواره از سوی حاكمان ظالم و دین ستیز، مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند و حیات دینی و معنوی شان در معرض خطر بود. از این رو باید به جایی اتكا می داشتند؛ فرهنگ و مذهب خود را حفظ می كردند؛ اندیشه ها و تفكرات خود را تعالی می بخشیدند و در طوفان حوادث باقی می ماندند. به طور قطع می توان گفت: این نقطه اتكاء و مركز الهام بخش، فرهنگ زنده «مهدویت » بوده است.

    برنارد لوئیس در مقاله خود به نام «شیعه در تاریخ اسلام » می گوید: «سركوبی بسیاری از قیام ها و ناپدید شدن رهبران آنها، باعث ظهور ویژگی دیگری در دكترین شیعی شد و موضوعات و مسائلی چون مساله «غیبت و رجعت » رهبر شیعیان حضرت مهدی، آخرین امام شیعیان به وجود آمد. پیروان وی معتقدند كه وی نمرده؛ بلكه مخفی شده و به زودی از مخفی گاه خود باز خواهد گشت و این از اساسی ترین قسمت های این اعتقاد به شمار می رود… . این منجی گری تبدیل به یكی از جنبه های اساسی اسلام تشیع شد».[۴]

  5. ویلیام وات، محقق دانشگاه ادین بورگ، در كتاب «اصول گرایی اسلام و مدرنیسم » می گوید: «اعتقاد به امامت و مساله انتظار، از جمله ویژگی های تشیع اند كه در اندیشه سیاسی شیعه، نقش مهمی ایفا می كنند».[۵]

    ماربین، مستشرق معروف آلمانی، در كتاب «انقلاب بزرگ » می گوید: «از جمله مسائل اجتماعی بسیار مهم كه همیشه موجب امیدواری و رستگاری شیعه شده است، همانا اعتقاد به وجود حجت عصر و انتظار ظهور او است. حتی اگر آثار معتقدات مذهبی از بین برود، شیعه دارای آن سرمایه ای خواهد بود كه ماورای قوای طبیعی و عارضی مذهب بوده و شوكت و اقتدار قوت حكومت خود را در عالم نگاه خواهد داشت ».[۶]

    به نظر هانری كربن نیز «سرزمین ایران از دید اخروی، سرزمین انتظار است؛ قلمروی كه در آن امام غایب، دست اندركار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غیبت است ».[۷]

  6. فرهنگ الهام بخش

    شاخصه و ویژگی عمده «اعتقاد به مهدویت » انتظار و آمادگی مداوم و آگاهانه برای ظهور امامی است كه از دیدگان همه غایب است و در صدد نابودی ظلم، ستم، فساد، تباهی، بی دینی و انحراف از جهان است. شهید سید محمد باقر صدر می نویسد:

    «مهدویت، تبلور یك الهام فطری است كه مردم، از دریچه آن… روز موعود را می بینند. مهدی (عج) تنها یك اندیشه نیست كه ما، در انتظار ولادت او باشیم و یك پیشگویی نیست كه به امید مصداق آن نشسته باشیم؛ بلكه مهدی یك واقعیت خارجی و آماده باش است كه ما منتظر عملیات او هستیم.

    تفكر «نفی هر نوع ظلم و ستم »، اینك در شخص پیشوای منتظر – كه به زودی ظهور خواهد كرد – تجسم یافته است، شخصیتی كه به همه قدرت ها، «نه » می گوید و تعهدی نسبت به هیچ حاكم ستمگری ندارد».[۸]

  7. نظریه بی بدیل انتظار، به عنوان نقطه محوری مباحث كلامی و اعتقادی شیعه؛ بنیان مستحكم علوم دینی (فقه، حدیث و…) ؛ روح حیات سیاسی – اجتماعی شیعیان؛ اساس باورهای آنان و الهام بخش حركت های دینی و اصلاح طلبانه به شمار می رود.

    انتظار دارای مفاهیم و مؤلفه های زیادی است كه در صحیفه علمی و عملی جهان تشیع، به روشنی مكتوب و مضبوط می باشد؛ از جمله:

    نفی وضع موجود (فساد، ظلم، بی عدالتی و تباهی) ؛

    طرد و عدم پذیرش حكومت های سیاسی (نامشروع دانستن آنها) ؛

    اصلاح طلبی و امید به زندگی بهتر (فرج و گشایش) ؛

    تلاش و كوشش برای پیشرفت و ترقی؛

    قیام، انقلاب و نهضت مداوم و فعال؛

    تشكیل حكومت های مشروع و دینی؛

    عدم انقیاد و سازش در برابر ظالم و مفسدان و… .

    با توجه به این امور، به صراحت می توان گفت كه «از بهترین رازهای نهفته بقای تشیع، همین روح انتظاری است كه كالبد شیعه را آكنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا می دارد… به تعبیر دكتر علی وردی (استاد جامعه شناس دانشگاه بغداد)، تشیع آتشفشان خاموش كوهسار اسلام است كه گاه و بی گاه، دود، بخار، لرزه و تكان اندكی پدید می آورد و همین تاثیر اندك، ریشه تمام انقلابات دنیای اسلام است ».[۹]

  8. جان دی استمپل نیز گوید: «از نظر تاریخی، اسلام شیعه، معتقد است كه هر دولت غیر مذهبی، ذاتا فاسد است و سرانجام هنگام ظهور مهدی (عج)، امام دوازدهم شیعیان، (آن دولت) باید سرنگون شود و به جای آن حكومت عدل الهی در جهان مستقر گردد…».[۱۰]

    گفتنی است كه انتظار نمایانگر دو موضع نفی و اثبات است و موضع اثباتی آن همواره سازنده، نشاط آور، امید برانگیز و تحرك بخش می باشد؛ اما موضع نفی آن، مخرب، انحرافی و خطرناك است و همواره موجب عقب ماندگی معتقدان به آن شده است.

    «مساله انتظار حكومت حق و عدالت «مهدی » و قیام مصلح جهانی، در واقع مركب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات. عنصر نفی، همان بیگانگی از وضع موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر است. اگر این دو جنبه، در روح انسان، به صورت ریشه دار حلول كند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد. این دو رشته اعمال، عبارت است از ترك هر گونه همكاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنان، از یك سو و خودسازی و خودباوری و جلب آمادگی جسمی و روحی، مادی و معنوی، برای شكل گرفتن آن حكومت واحد جهانی، از سوی دیگر… هر دو قسمت، كاملا سازنده و عامل تحرك، آگاهی و بیداری است ».[۱۱]

    «انتظار»، نه تنها جوهره اصلی حیات فكری شیعه است؛ بلكه باور به آن، امری بایسته و واجب است و از بهترین و با ارزش ترین اعمال به شمار می رود.

  9. انقلاب اسلامی و فرهنگ انتظار امام زین العابدین علیه السلام فرموده است: «انتظار الفرج من اعظم العمل؛ انتظار فرج، از برترین اعمال است ».[۱]

    انتظار فرج، یكی از عقاید انسان ساز و انقلاب آفرین و از مهم ترین منابع الهام و شوق دهی برای زمینه سازی جهت ایجاد تحول و تكامل و سوق دادن انسان ها به سوی حكومت عدل و ایمان است. از دیدگاه اسلام، به خصوص مذهب حق تشیع، انتظار، همه گاه برانگیزنده، تحرك بخش، جنبش آفرین، سرچشمه شور مقاومت، ایثار و قیام و حركت مستمر است.[۲]

    شیعه یعنی شوق یعنی انتظار صاحب آیینه تا صبح تا بهار شیعه یعنی صاحب پا در ركاب تا كه خورشید افكند رخ از نقاب

    نگرش های دو سویه

    به رغم روشنی و قطعیت نظریه اصیل «انتظار»، تفاسیر و برداشت های مختلفی از آن ارائه شده است. قسمت عمده این برداشت ها، مربوط به فهم علما و دانشمندان و بخش دیگر، مربوط به برداشت عموم شیعیان از مساله «انتظار» است.

  10. دو برداشت اصلی و عمده، در این زمینه، عبارت است از:

    ۱٫ انتظار، به معنای قیام و انقلاب علیه دولت های ظالم و غاصب، مبارزه با فساد و تباهی برای زمینه سازی ظهور امام زمان (عج) و شكل دهی به حركت های اصلاح طلبانه و سازنده است.

    ۲٫ انتظار، به مفهوم انزوا، بی تفاوتی و بی اعتنایی نسبت به حكومت های نامشروع و یا عدم توجه به فساد و انحرافات موجود در جامعه و انتظار ركود آفرین برای ظهور امام غایب است.

    این برداشت ها، حتی در نحوه سلوك علما با حاكمان و نگرش ها و رفتارهای سیاسی آنان، تاثیر زیادی داشته است.

    نویسنده ای، با استفاده از رای «وبر» درباره انگیزه های دینی عمل اجتماعی، تاثیر باور و گرایش شیعی را برنگرش های سیاسی متفكران شیعه مذهب، چنین بر می شمرد:

    باورهایی كه موجب بروز انگیزه موافقت و همراهی با اقتدار حاكم می گردد؛

    باورهایی كه باعث تشدید تمایلات ستیزه جویانه و مخالفت با ساخت سیاسی مستقر، به منظور از میان برداشتن نظم هنجاری حاكم می گردد؛

    باورهایی كه بی تفاوتی و كناره جویی سیاسی را تقویت می كند.[۳]

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


 قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی
Escort France kaszinok online Rtp slots 1xbet